سال
منابع کهن درباره تاریخ ولادت امام هادی (علیه السّلام)، متوازن نیستند و این در حالی است که آن گرامی از یک سو در دورانی به عرصه اجتماعی گام نهاد که کمتر از ده سال از عمرش میگذشت و پس از شهادت امام جواد (علیه السّلام)، به لحاظ برخورداری از جایگاه دانش و فضایل امامت، جزئیات زندگی او در منظر همگان بود.[1] از دیگر سو، زمان تولدش دوره شکوفایی دانش و آگاهی میان مردم، به شمار میآمد و مأمون بر این بالندگی اهتمام میورزید. و از جانب سوم اینکه پدرش امام جواد (علیه السّلام) – افزون بر موقعیت اجتماعیاش به لحاظ انتساب به خاندان پیامبر (ص) و علی (علیه السّلام)، بدان جهت که داماد مأمون بود، در تمامی زاویههای زندگی از دید دیگران به دور نبود. در این روند جا داشت که مردم و نگارندگان آن دوران، حتی از تاریخ دقیق تولد امام هادی (علیه السّلام) آگاه باشند. با این همه، منابع کهن شیعیان و سنیان در این خصوص پراکنده نظرند و بخشی از این منابع بدان نپرداختهاند؛ اما آن دسته که بدان اهتمام ورزیدهاند، سالهای 212، 213 و 214 هجری را ذکر کردهاند.
نقد و بررسی
در این پژوهش با جستجویی که در منابع و آثار انجام یافته، گزارش تولد آن گرامی در سال 212 هجری ترجیح مییابد و بر این گویه به مستندات زیر استناد میشود:
1. منابع کهن شیعیان
این منابع[2] – که در میان نگارندگان آنها نام کلینی، مفید در سه کتابش، شیخ طوسی، طبرسی، ابن شهر آشوب و شهید به چشم میآید – بر این گویه تأکید دارند و دستیابی اینان به منابع دست نخست[3] که بعدها از میان رفت، به دور از نظر نیست. این در حالی است که بخشی از منابع مورد توجه سنیان نیز همین گویه را برگزیدهاند.[4]
2. روایت محمد بن ابراهیم مکی
سعد بن عبدالله اشعری قمی (حدود 300 ق) از محمد بن عیسی بن عبید بن یقطین نقل میکند که امام هادی (علیه السّلام) در سال 212 هجری تولد یافت.[5] این محمد بن عیسی از بزرگ راویان معتبر شیعه بوده، در موضوعهای گوناگون نگاشتههای ارزشمندی که برخی از آنها در خصوص امامت و رجال بوده به یادگار نهاده است. او از امام جواد (علیه السّلام) به صورت شفاهی و مکاتبهای، روایت کرده است.[6] وی چون در بغداد میزیست و تولد امام هادی (علیه السّلام) در مدینه بود، این گزارش را از محمد بن ابراهیم بن محمد بن ایوب مکی نقل کرده است. محمد بن ابراهیم نیز فردی نیکوکار، فاضل، پراطلاع و با اعتقادی درست [امامی] به شمار میآمد و مسئولیت پست و نامهرسانی حجاز را بر عهده داشت. او در وقت تولد امام هادی (علیه السّلام) در مدینه میزیست و گزارش آن را به مأمون (218 ق) مکاتبه کرد.[7]
هرچند اشعری در کتاب خود، خبر تولد امام هادی (علیه السّلام) در سال 214 هجری را نخست بدون سند ثبت کرده،[8] لیکن تولد وی در سال 212 هجری را با این سندِ معتبر آورده است. خود اشعری نیز از عالمان بزرگ، با اعتبار و صاحب تألیف شیعه است. پس میتوان به این نقل او اعتماد کرد.
گفتنی است ویژگیهای دیگر در این گزارش به چشم میآید که بر اعتبارش میافزاید؛ چرا که از یک سو امام جواد (علیه السّلام) از امّ الفضل دختر مأمون بچهدار نشده بود و بیتردید مادر شدن دختر مأمون با توجه به جایگاه امام جواد (علیه السّلام) از امیدهای مأمون بود و از دیگر سو آگاهیِ به موقع مأمون از وضعیت زندگانی دامادش و بچهدار شدن آن حضرت از همسر دیگرش، برای وی کماهمیت نبود. از جانب سوم مسئولیت محمد بن ابراهیم برای اطلاعرسانی دقیق از حجاز و مدینه به بغداد، میطلبید که وی به سرعت و دقت، خبرها را گزارش کند. این ویژگیها به همراه اعتبار محمد بن ابراهیم نشانه درستی این گزارش است و شاید بدین جهت است که محمد بن عیسی بن عبید بر آن اعتماد کرد. و بسیاری از مؤلفان پس از او – چون کلینی و… – نیز بر همین گویه تأکید کردهاند؛[9] هر چند بهرهگیری این مؤلفان از راههای دیگر نیز به دور از نظر نیست.
3. نقد منابعِ دیگر گزارشها
گویه تولد امام هادی (علیه السّلام) در سال 213 را تنها برخی از نگارندگان سنیان مانند ابن خلکان، یافعی شافعی، ابن طولون و سید عباس مکی با تعبیر «گفته شده»[10] یاد کردهاند و آن را نپذیرفتهاند. نظریه تولد آن گرامی در سال 214 هجری نیز با رویکردی منفی در منابع کهن روبرو است. بخش اساسی منابع شیعی از ذکر این گزارش دریغ ورزیدهاند و برخی که بدان پرداختهاند با پراکندگی، آن را ثبت کردهاند؛ نوبختی نخستین کسی است که بدون سند به نقل این گویه برآمده[11] و پس از او ابن أبی الثلج آن را به سهل بن زیاد (زنده در 255 ق)[12] اسناد داده است.[13] کلینی نیز پس از پذیرش گویه تولد امام هادی (علیه السّلام) در سال 212، گزارش تولد وی در سال 214 را با تعبیر «رُوی» نگاشته است.[14] و خصیبی (334 ق) و ابن رستم طبری بدون سند آن را نقل کردهاند[15] و گویا به سند آن دست نیافتند. شیخ طوسی در مصباح[16] این گویه را از ابراهیم بن هاشم قمی (از یاران امام هادی و امام جواد (علیه السّلام))[17] نقل کرده و از آن تعجب کرده و در تهذیب[18] بر گویه تولد امام دهم در سال 212 تأکید کرده است. ابن شهر آشوب نیز این نظریه را به ابن عیاش (410 ق) نسبت داده و خود آن را نپذیرفته است.[19] اربلی هم از برخی منابع سنیان تنها به ثبت آن، بسنده کرده است.[20]
از این بررسی روشن شد که خاستگاه این قول، گزارش ابراهیم بن هاشم و سهل بن زیاد بوده که منابع پیش گفته به جهت دسترسی به این دو نفر یا کتابهای آنان[21] به این گزارش پرداختهاند. درباره ابراهیم بن هاشم، هر چند حاصل سخنِ رجالشناسان، معتبر بودن او است،[22] با این حال شیخ طوسی که نخستین گزارشگر این نظریه از وی بوده، با شگفتی به ثبتش پرداخته و آن را برنتابیده است و این، نشانهی نفوذ نابسامانی در این بخش از نقل ابراهیم بن هاشم و دستیابی شیخ به متنی برتر است.
درباره ابو سعید سهل بن زیاد آدمی رازی نیز رجالشناسان دیدگاه متفاوتی دارند؛ برخی از آنان وی را در روایتگری ضعیف و دروغگو دانسته و گفتهاند: هر چند او شیعی و در شمار راویان سه امام جواد، هادی و عسکری (علیه السّلام) جای دارد، لیکن از ناشناسان، روایت کرده و یا گزارشهایش بدون سند و ناپسند است؛ حتی نامش در ردیف غالیان به ثبت رسیده و احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی وی را از قم به ری رانده و گزارشگری او و از او را ممنوع کرده است.[23]
کلینی نیز در گزارش از او شیوهای را برگزیده که نمیتوان گفت بر او اعتماد داشته، بلکه این روش در خصوص اعتبار وی، ابهام دارد.[24] همو (کلینی) با اینکه کتابهای سهل بن زیاد را در اختیار داشت و گاهی از سهل، حدیث نقل کرده – که نشانه شاگردی کردن نزد او است –[25] گزارش تولد امام هادی (علیه السّلام) در سال 214 هجری را با تعبیر «رُوی» ثبت کرده و برنتابیده است[26] که باید سببش اعتماد نکردن بر گزارش او، در دست داشتن سندی برتر برای گویه تولد امام (علیه السّلام) در سال 212 ق باشد.
شیخ طوسی هم در کتاب رجالش نام وی را با تعبیر «ثقة» ثبت کرده،[27] لیکن در دو کتاب فهرست و استبصار، در ضعیف بودن او تردیدی به خود راه نداده است.[28] او کتاب استبصار را پس از کتاب رجالش نوشته است؛[29] پس اگرچه در کتاب رجالش درباره سهل، تعبیر «ثقة» به کار برده، به جهت اشتباه نام او با نام ابویحیی سهیل بن زیاد واسطی بوده[30] و یا نسخهبردار در ثبت واژه «ثقة» در این خصوص اشتباه کرده است.[31]
افزون بر همه اینها گزارش تولد امام هادی (علیه السّلام) در سال 212 هجری نیز به همین سهل بن زیاد منتسب است؛ در کتاب ابن خشاب (567 ق) – که تاریخ تولد آن گرامی را از سهل بن زیاد گزارش کرده – دو نقل در این خصوص آمده است. در یکی از نسخههای[32] آن، سال 214 هجری به نام سال تولد امام هادی (علیه السّلام) به ثبت رسیده در نسخه دیگر – که نزد ابن صباغ مالکی بوده – [33] سال 212 هجری ثبت شده است. پس متن روایت سهل بن زیاد، جدای از اشکال در سند، مضطرب و ناهمگون است.
جمع بندی
نتیجهی سخن آنکه دست از گزارشهای شیعه در برابر نقلهایی که تولد امام هادی (علیه السّلام) را سال 212 هجری میدانند، ناتواناند.
منابع سنیان نیز در این خصوص ناهمگوناند؛ بخش زیاید از آنها، در این باره سکوت کردهاند و بخشی دگر که بدان پرداختهاند – و بیشترین گزارش را هم ثبت کردهاند – مضطرباند و گاهی با تعبیر «قیل» یا «رُوی»[34] و دیگر بار «بیسند»[35] یا با سندی دغدغهدار[36] آن را نقل کردهاند. در میان این منابع نخستین بار خطیب بغدادی (463 ق) از سهل بن زیاد این تاریخ را گزارش کرده و سپس دیگران به ثبت آن پرداختهاند. پس به نظریهای که با این شیوه پردازش شود و در نهایب به فردی همچون سهل بن زیاد بینجامد که رجالیان در مورد او اتفاق نظر ندارند، نمیتوان به آن اعتماد کرد.
ماه
منابع کهن درباره ماه تولد امام دهم (علیه السّلام) نیز متوازن نیستند؛ بخشی از آنها چیزی ننگاشتهاند و آنان که در این خصوص نگاشتهاند با پراکندگی از دو ماه ذیالحجه و رجب نام بردهاند. این پژوهش با رویکرد به استدلالی که در بخش سال تولد آن گرامی انجام گرفت، این ماه را ذیالحجه میداند؛ چرا که به استناد استدلال پیش گفته،[37] عمده منابع کهن شیعی[38] و برخی از منابع اهل سنت[39] این تولد را در ذیالحجه دانستهاند. در گزارش اشعری از محمد بن عیسی بن عبید بن یقطین – که نقل معتبری است – [40] بر تولد آن حضرت در ماه ذیالحجه تصریح شده است.
گویه ولادت وی در ماه رجب نیز در نهایت به سه نفر میانجامد[41] که در آن مناقشه شد؛ نخستین فرد آنان ابراهیم بن هاشم بود که شیخ طوسی از او روایت کرده، اما این قسمت از گزارش او را برنتابیده و گویی بر متنی برتر دست یافته است. از سوی دیگر در این قسمت گزارش ابراهیم – چنانکه بدان اشارت شد – [42] نابسامانیهایی رخداده و به نظر میرسد این نابسامانی بدین سال آغاز شد که ابراهیم بن هاشم، در ردیف رخدادهای ماه رجب، به ترتیب شهادت امام هادی (علیه السّلام) و ولادت حضرت امیر (علیه السّلام) را بدین صورت ثبت کرده است: «توفّی علی بن محمد ابوالحسن صاحب العسکر (علیه السّلام) یوم الاثنین لثلات خلون من رجب سنة اربع و خمسین و مأتین» سپس افزوده است: «و ولد ابوالحسن علی (علیه السّلام) یوم الثلاثاء لثلاث عشر لیلة مضت من رجب».[43] بعدها نسخهبرداران یا حاشیهنویسان به گمان اینکه این ابوالحسن علی (علیه السّلام)، همان امام هادی (علیه السّلام) است، در ثبت این گزارش، واژه «بن محمد صاحب العسکر» را افزودهاند و همین نسخهها به بعدیها انتقال یافته و وقتی به دست شیخ طوسی رسید وی به نقل آن بسنده کرد، ولی این شگفتی برایش بود[44] که سیزدهم رجب، روز میلاد علی بن أبی طالب است و چگونه در این نقل، این روز به نام روز تولد امام هادی (علیه السّلام) دانسته شده است؟ با اینکه آن عزیز در ماه ذیالحجه تولد یافت.
دومی سهل بن زیاد آدمی نام دارد و این نیز – چنانکه گفته شد[45] نزد رجالشناسان ضعیف شمرده شده است. سومین فرد در این ردیف، ابن عیاش (401 ق) است و گزارش وی به جهت متأخر بودنش از آن دو، به آنان میانجامد. وانگهی رجالشناسان در نقلهای او دغدغه دارند.[46] پس روایتش در رویارویی با نقلهای معتبر، پذیرفتنی نیست و چنانکه گفته شد،[47] گویه تولد امام هادی (علیه السّلام) در ماه ذیالحجه سندی معتبر دارد.
در این میان دعایی بر جای مانده که از طریق ابن عیاش به ابوالقاسم حسین بن روح (326 ق) انتساب دارد و به توقیع ناحیه مقدسه نام گرفته است. در این توقیع، تولد امام هادی (علیه السّلام) با تعبیر «اللّهم اِنّی اسئلک بالمولودین فی رجب… و ابنه علی بن محمد المنتجب» در ماه رجب دانسته شده است،[48] لیکن این توقیع به لحاظ سند و متن، نقد شد و تفصیل آن در بخش ماه تولد امام جواد (علیه السّلام) بیان شد و در آنجا بر این مطلب تأکید شد که بر فرض درست بودن سند آن،[49] در ثبت تعبیر «و ابنه علی بن محمد المنتجب» خطایی رخ داده و متن صحیح آن «أبیه علی المنتجب» بوده و واژه «بن محمد» در این جمله از حاشیهنویسان است که به تدریج بر متن افزوده شده و مقصود از جمله یاد شده، علی بن أبی طالب (علیه السّلام) است نه امام هادی (علیه السّلام). هر چند ممکن است این تردید مطرح گردد که واژه «المنتجب» در برخی منابع در توصیف امام هادی (علیه السّلام) با تعبیر «الامام المنتجب» به کار رفته است،[50] پس در این دعا نیز باید مقصود از این واژه، امام هادی (علیه السّلام) باشد، لیکن در پاسخ این تردید باید گفت این واژه در ردیف دیگر واژگان توصیفی جای دارد و برای تمامی معصومان از جمله پیامبر (ص) هم به کار رفته است؛ حضرت امیر (علیه السّلام) در رجز خود در جنگ خیبر، پیامبر را چنین توصیف میکند:
انا علیّ و ابن عبد المطّلب أخو النبیّ المصطفی المنتجب[51]
امام صادق (علیه السّلام) نیز در یک سخنرانی، در توصیف کلی از امام معصوم (علیه السّلام) همین واژه را به کار برده است: «فالإمام هو المنتجب المرتضی…»؛[52] چنانکه در توقیعی از ابوالقاسم حسین بن روح در زیات رجبیه همین تعبیر در وصف پیامبر (ص)، چنین آمده است: «وَ صَلّی الله عَلَی مُحمّدٍ المُنتَجَبِ وَ عَلَی اَوصِیَائِه الحُجُبِ…».[53] بر این اساس به کار رفتن این تعبیر در این توقیع نمیتواند نشانهای باشد بر اینکه مقصود از این واژه، امام هادی (علیه السّلام) است. پس با توجه به این مناقشه، نمیتوان برای تولد امام دهم (علیه السّلام) در ماه رجب، به این دعا استدلال کرد.
زاد روز
پراکندگی یاد شدهی منابع کهن درباره سال و ماه تولد امام هادی (علیه السّلام)، در خصوص روز آن، چند برابر است. تفصیل گزارشهایی که در این منابع ذکر شده، ذیل عنوان بعدی (نتیجه) خواهد آمد؛ ولی با توجه به مطالب پیش گفته در بخش سال و ماه تولد، باید گفت آن گرامی در روز پانزدهم ذیالحجه دیده به جهان گشود و منابع کهنِ یاد شده[54] در جایگاه نخستِ مستند این دیدگاه جای دارند. در میان راویان اینها محمد بن عیسی بن عمید بن یقطین از این روز با تعبیر «چهارده روز باقی مانده از ذیالحجه» یاد کرده[55] که به لحاظ 29 روز بودن ماه ذیالحجه در آن سال است.
نابسامانی گزارش تولد آن گرامی در روزهای دیگر این ماه و ماه رجب، گواه دیگری بر درستی این نظریه به شمار میآید. شیخ مفید با اینکه در مسار الشیعة،[56] تاریخ تولد آن حضرت را بیست و هفتم ذیالحجه ثبت کرده، در دو کتاب الإرشاد و المقنعة آن را برنتابیده و روز تولد را پانزدهم ذیالحجه دانسته است.[57] این دو کتاب نیز در تعارض با کتاب نخست، به لحاظ متأخر بودن و پژوهشی بودن از اعتبار بیشتری برخوردارند. شیخ طوسی نیز در کتاب مصباح المتهجد، 27 ذیالحجه را با تعبیر «رُوی» به نام روز تولد آن عزیز نقل کرده،[58] ولی در تهذیب، پانزدهم ذیالحجه را برگزیده[59] و شاید مستند گزارش وی در مصباح المتهجد همان نقل مفید در مسار الشیعة باشد که با نپذیرفتنش، تنها اطلاعرسانی کرده است.
گزارش تولد آن گرامی در روز عرفه (نهم ذیالحجه) و یک روز مانده به آخر ذیالحجه نیز با تعبیر «قیل» ثبت شده[60] که این تعبیر نشانه ضعیف بودن درونمایه آن به شمار میآید. همچنین گزارش تولد آن بزرگوار در روزهای ماه رجب به همان دلیلی که ذیل ماه تولد، در خصوص ماه رجب گفته شد برتابیدنی نیست.
همچنین در مورد اینکه آن نازنین در چه روزی از هفته تولد یافت، بخش اساسی منابع پیشین، سخنی نگفتهاند؛ اما آنها که در این باره سخن گفتهاند روزهای پنجشنبه، جمعه، شنبه، دوشنبه و سهشنبه را ثبت کردهاند. روز سهشنبه نخست در گزارش ابراهیم بن هاشم آمده است؛ در حالی که پیش از این گفته شد این قسمت این روایت، مربوط به روز تولد حضرت امیر (علیه السّلام) است نه امام هادی (علیه السّلام).[61]
تولد وی در روز جمعه را کفعمی نقل کرده[62] که او متأخر و متفرد است. روز دوشنبه نیز نخستین بار در گزارش طبری امامی برای روز تولد و شهادت با متنی مضطرب آمده[63] و به نظر میرسد که این روز (دوشنبه) روز شهادت امام باشد و به اشتباهِ نسخهبردار، برای روز تولد نیز ثبت گردیده است. دو روز پنجشنبه و شنبه را نیز اشعری قمی نقل کرده که روز شنبه در نقل معتبر محمد بن عیسی بن یقطین آمده است.[64] حمدالله مستوفی نیز این گزینه را پذیرفته،[65] ولی خود اشعری قمی پنجشنبه را پذیرفته است.[66]
نتیجه
نتیجه سخن آنکه امام هادی (علیه السّلام) در روز پنجشنبه یا شنبه، پانزدهم ذیالحجه سال 212 هجری دیده به جهان گشود و این روز به محاسبه نجومی پنجشنبه نوزدهم اسفند سال 206 خورشیدی (19/12/206)، برابر با دهم مارس 828 میلادی خواهد بود. این روز 75111 روز پس از آغاز هجرت است.[67]
دیگر گویههای برنتابیدنی در این خصوص چنیناند:
- روز عرفه (نهم ذیالحجه)،[68]
- بیست و هفتم ذیالحجه،[69]
- یک شب باقی مانده از ذیالحجه،[70]
- دوم ماه رجب،[71]
- سوم ماه رجب،[72]
- پنجم ماه رجب،[73]
- هشتم رجب،[74]
- سیزدهم ماه رجب،[75]
- نیمه رجب،[76]
- هشت روز باقی مانده از ماه رجب.[77]
زادگاه
درباره مکان تولد امام هادی (علیه السّلام) میان منابع کهن موازنه برقرار است. هر چند برخی از منابع از این گزینه نام نبردهاند، اما آن دسته از منابع که از این مکان یاد کردهاند، «صُریا» را ثبت کردهاند[78] که در آن زمان در حدود شش کیلومتری مدینه جای داشت. این روستا را چنانکه گفته شد، امام کاظم (علیه السّلام) بنیان نهاد. گفتنی است برخی از این منابع، در این خصوص تنها به ثبت «ولد فی المدینة» بسنده کردهاند[79] که با رویکرد به قانون «اطلاق و تقیید» مقصود، همان «صُریا»ی مدینه است.
منبع: کتاب باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان علیهم السلام/ یدالله مقدسی/ نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
[1]. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ج 2، ص 1074.
[2].کلینی، الکافی، ج 1، ص 497 و مفید، الإرشاد (مصنفات، ج، ص 297) و مسار الشیعة (مصنفات، ج 7، ص 43) و المقنعة، ص 484 و شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 92 و فتال، روضة الواعظین، ص 246 و طبرسی، إعلام الوری، ج 2، ص 109 و تاج الموالید (مجموعة نفیسة، ص 131) و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 433 و اربلی، کشف الغمة، ج 2، ص 376 (به نقل از: حافظ عبد العزیز) و ابن طقطقی، الأصیلی، ص 158 و علامه حلی، المستجاد من الإرشاد (مجموعة نفیسة، ص 507) و شیعی سبزواری، راحة الأرواح، ص 253 و شهید اول، الدروس، ج 2، ص 15 و کفعمی، المصباح، ص 523 و عاملی، وصول الأخیار الی اصول الأخبار، ص 43 و شیخ بهایی، توضیح المقاصد (مجموعة نفیسة، ص 588) و عبد الرحمن کیاگیلانی، سراج الأنساب ص 72.
[3]. ر.ک به: ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 1، (مقدمه مؤلف).
[4]. ابن اثیر، الکامل، ج 7، ص 189 و گنجی شافعی، کفایة الطالب، ص 458 و ابن صباغ، الفصول المهمة، ج 2، ص 1063.
[5]. المقالات و الفرق، ص 100.
[6]. نجاشی، رجال، شماره 896. هر چند شیخ طوسی با استناد به شیخ صدوق و محمد بن حسن بن ولید وی را ضعیف دانسته، لیکن به گفته فقیه رجالی، مرحوم آیتالله خویی در این استناد، اشتباهی رخ داده است؛ چرا که صدوق و استادش تنها به روایتهایی که محمد بن عیسی بن عبید از یونس بن عبد الرحمان نقل کرده و یونس هم آنها را بیسند و مُرسل گزارش کرده، اعتماد نکردهاند و آن هم دلیلش روشن نیست. نه اینکه هیچگاه به وی استناد نکرده باشند بلکه صدوق به محمد بن عیسی، طریق صحیح و معتبر است چنانکه طریق شیخ طوسی به محمد بن عیسی نیز چنین است. وانگهی علامه حلّی نیز، پس از بررسی این گویهها در خصوص محمد بن عیسی بن عبید، به تقویت و اعتبار و وثاقت او پرداخت؛ بنابراین سخن نجاشی در توثیق و اعتبار و برجستگی محمد بن عبید یقطینی، بلا معارض است (معجم رجال الحدیث، ج 17، ص 113 – 120، شماره 11509).
[7]. پیشین.
[8]. المقالات و الفرق، ص 100.
[9]. ر.ک به: عنوان نقد و بررسی، ص 484، پاورقی 2.
[10]. وفیات الأعیان، ج 3، ص 273 و مرآت الجنان، ج 2، ص 119 و الأئمة الإثنی عشر، ص 108 و احقاق الحق، ج 12، ص 445 (به نقل از: نزهة الجلیس).
[11]. فرق الشیعة، ص 92 و مسعودی نیز در اثبات الوصیة (ص 193) همین گزارش را بدون سند ثبت کرده، ولی در مروج الذهب بدان نپرداخته است.
[12]. نمازی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 4، ص 177.
[13]. تاریخ الأئمة (مجموعة نفیسة، ص 13). وی دوران عمر آن گرامی را طبق نقلی 41 سال و هفت ماه دانسته که با توجه به شهادت آن حضرت در سال 254 هجرت، با تولدش در سال 212 منطبق است.
[14]. الکافی، ج 1، ص 497.
[15]. دلائل الإمامة، ص 409 و الهدایة الکبری، ص 313.
[16]. مصباح المتهجد، ص 568.
[17]. خویی، معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 315 و نمازی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 1، ص 224.
[18]. تهذیب الأحکام، ج 6، ص 92.
[19]. مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 433 (… و عن ابن عیاش سنة 214…)
[20]. کشف الغمة، ج 2، ص 374 – 375 (به نقل از: محمد بن طلحة شافعی و حافظ عبد العزیز).
[21]. نمازی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 4، ص 176 – 177 (اینان کتابهایی داشتند که در منابع رجالی نامشان ثبت است).
[22]. همان، ج 1، ص 223.
[23]. خویی، معجم رجال الحدیث، ج 8، ص 337 – 341 و شوشتری، قاموس الرجال، ج 5، ص 359 – 362.
[24]. شوشتری، قاموس الرجال، ج 5، ص 362.
[25]. نمازی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 4، ص 176 – 177.
[26]. الکافی، ج 1، ص 497.
[27]. رجال، ص 387، شماره 5699.
[28]. الإستبصار، ج 3، ص 261، ح 935 و خویی، معجم رجال الحدیث، ج 8، ص 338 (… و هو ضعیف جدّاً عند تقّار الأخبار).
[29]. خویی، معجم رجال الحدیث، ج 8، ص 341.
[30]. شوشتری، قاموس الرجال، ج 5، ص 359 – 361.
[31]. پیشین، ص 340.
[32]. موالید الأئمة (مجموعة نفیسة، ص 197).
[33]. الفصول المهمة، ج 2، ص 1063.
[34]. ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج 3، ص 273.
[35]. سمعانی (562)، الانساب، ج 4، ص 195 – 196 و ابن اثیر، اللّباب فی تهذیب الأنساب، ج 2، ص 116 و ابن جوزی، (654) تذکرة الخواص، ص 362.
[36]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 12، ص 57 (به نقل از: تنوخی… از سهل بن زیاد).
[37]. ر.ک به: بخش سال تولد، نقد و بررسی، ص 484 – 489.
[38]. ر.ک به: عنوان نقد و بررسی، ص 484، پاورقی 2.
[39]. گنجی شافعی، کفایة الطالب، ص 458 (بدون نام بردن از روز آن) و ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج 3، ص 373.
[40]. ر.ک به: عنوان نقد و بررسی در قسمت سال تولد، گزینه 2، ص 458.
[41]. نخستین کسی که تولد امام هادی (علیه السّلام) را در ماه رجب را از ابراهیم بن هاشم و ابن عیاش نقل کرد، شیخ طوسی در مصباح المتهجد (ص 557 – 568) بود و از سهل بن زیاد نیز، ابن أبی الثلج (موالید الأئمة، مجموعة نفیسة، ص 13) و خطیب بغدادی (تاریخ بغداد، ج 12، ص 57) بودند. ابن جوزی در تذکرة الخواص (ص 362) نیز بیآنکه از سند آن یاد کند این تولد را در ماه رجب دانسته است.
[42]. ر. ک به: گزینه 3 (نقد منابع دیگر گزارشها)، ص 486 – 489.
[43]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 568 (یعنی ابوالحسن علی بن محمد که در منطقه نظامی [سامرا] میزیست. در سوم ماه رجب سال 254 وفات یافت و ابوالحسن علی (علیه السّلام) هم در روز سهشنبه سیزدهم ماه رجب تولد یافت).
[44]. همان (… غیر انّه قال: ولد ابوالحسن علی بن محمد صاحب العسکر…).
[45]. ر.ک به: عنوان نقد و بررسی، گزینه 3 (نقد منابع دیگر گزارشها)، ص 468 – 489.
[46]. ر.ک به: بخش ماه تولد امام جواد (علیه السّلام)، ص 457 – 461.
[47]. ر.ک به: ابتدای عنوان ماه تولد امام هادی (علیه السّلام)، ص 490.
[48]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، 557.
[49]. در بررسی سند این توقیع بیان شد که چون نقلهای ابن عیاش درآمیخته است، بدان اعتمادی نیست (ر.ک به: قسمت ماه تولد امام جواد (علیه السّلام)، عنوان نقد سخن ابن عیاش، ص 457 – 461) در اینجا میافزاییم یکی از نشانههای درآمیختگی سخنان او همین نقلش درباره تولد امام هادی است که روز دوم و پنجم رجب را با «و» عطف کرده است نه به «أو»؛ چرا که ممکن نیست یک نفر در دو روز متولد شود.
[50]. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 92.
[51]. مجلسی، بحارالأنوار، ج 21، ص 37.
[52]. کلینی، الکافی، ج 1، ص 204 (یعنی امام، همان برگزیده و پسندیده.. [خدا است]..).
[53]. طوسی، مصباح المتهجد، ص 570.
[54]. الکافی، ج 1، ص 497 و مفید، الإرشاد (مصنفات، ج، ص 297) و المقنعة، ص 484 و شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 92 و فتال، روضة الواعظین، ص 246 و طبرسی، إعلام الوری، ج 2، ص 109 و تاج الموالید (مجموعة نفیسة، ص 131) و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 433 و اربلی، کشف الغمة، ج 2، ص 376 (به نقل از: حافظ عبد العزیز) و علامه حلی، المستجاد من الإرشاد (مجموعة نفیسة، ص 507) و شیعی سبزواری، راحة الأرواح، ص 253 و شهید، الدروس، ج 2، ص 15 و عاملی، پیشین و شیخ بهایی، توضیح المقاصد (مجموعة نفیسة، ص 588) و عبدالرحمن کیاگیلانی (قرن دهم)، سراج الأنساب، ص 72 و مجلسی، جلاء العیون، ص 975.
[55]. اشعری، المقالات و الفرق، ص 100 و قمی، تاریخ قم، ص 201 (به روایتی).
[56]. (مصنفات، ج 7، ص 42).
[57]. (مصنفات، ج، ص 297) و المقنعة، ص 484.
[58]. مصباح المتهجد، ص 535 و مجلسی در مرآة العقول (ج 6، ص 109) روز هفتم ذیالحجه را به نقل از مصباح شیخ به عنوان یکی از نقلها درباره روز تولد امام هادی (علیه السّلام)، ثبت کرده است؛ ولی باید گفت گزارش هفتم ذیالحجه، حاصل اشتباه نسخهبرداران و در حقیقت، گزارش اصلی، همان گزارش 27 ذیالحجه است و در آن نسخه از مصباح که نزد مجلسی بوده یا در نسخه مرآة العقول، واژه «عشرین» افتاده و به جای «السابع و العشرین من ذیالحجة» «السابع من ذیالحجه» ثبت گردیده و این خطا، در مصباح المتهجدی که به چاپ رسیده مشاهده نمیگردد.
[59]. تهذیب الأحکام، ج 6، ص 92.
[60]. ر.ک به: قسمت آخر عنوان نتیجه، ص 495، پاورقی 6 و 7 و 8.
[61]. ر.ک به: عنوان ماه تولد، ص 491. نوبختی همین بخش از روایت ابراهیم بن هاشم را- بیآنکه از او نام ببرد – نقل کرده (فرق الشیعة، ص 92) و برخی از کتابهای بعدی نیز که روز سهشنبه را روز تولد وی دانستهاند، به این روایت ابراهیم بن هاشم میانجامند، مثل روضة الواعظین (ص 246) و تاج الموالید (ص 131).
[62]. المصباح، ص 523.
[63]. دلائل الإمامة، ص 409.
[64]. اشعری، المقالات و الفرق، ص 100.
[65]. تاریخ گزیده، ص 206.
[66]. پیشین.
[67]. زمانی قمشهای، هیئت و نجوم اسلامی، ج 2، ص 343.
[68]. ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج 3، ص 273 و یافعیف مرآة الجنان، ج 2، ص 119 و ابن طولون، الأئمة الإثنی عشر، ص 107 (در هر سه منبع با تعبیر وقیل فی یوم عرفه) و قاضی نورالله، احقاق الحق، ج 12، ص 445 (به نقل از: سید عباس مکی در نزهة الجلس).
[69]. مفید، مسار الشعیة، (مصنفات، ج 7، ص 42) و شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 535 (با تعبیر وروی). مصادر بعدی که این گزارش را ثبت کردهاند به همین مصباح شیخ میانجامد، مانند: مجلسی، بحار (ج 50، ص 116) مامقانی، تنقیح المقال (ج 1، ص 88) و سید محسن أمین، اعیان الشیعة (ج 2، ص 36).
[70]. طبرسی، تاج الموالید (مجموعة نفیسة، ص 131) (و یقال..).
[71]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 557 (به نقل از: ابن عیاش این منبع در این نقل، نخستین به شمار میآید) و کفعمی، المصباح، ص 512 (مستند این نقل هم مصباح شیخ است). مصادر بعدی مثل سید محسن أمین و محدث قمی از مصباح شیخ نقل کردهاند.
[72]. ابن رستم طبری، دلائل الإمامة، ص 409 و ابن طاووس، اقبال الأعمال، ج 3، ص 221 (با تعبیر و روی که به دلائل الإمامة میانجامد).
[73]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 557 (به نقل از: ابن عیاش) و ابن رستم طبری، دلائل الإمامة، ص 409 (به نقل از: ابن عیاش). پس از این دو، طبرسی (إعلام الوری، ج 2، ص 109)، ابن شهر آشوب (مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 433) و کفعمی (المصباح، ص 513) همین گزارش ابن عیاش را ثبت کردهاند.
[74]. حسن بن محمد قمی، تاریخ قم، ص 201 (به روایتی).
[75]. این سخن، نخستین بار در گزارش ابراهیم بن هاشم (مصباح المتهجد، ص 568) آمده. سپس نوبختی (فرق الشیعة، ص 92) و اشعری (المقالات و الفرق، ص 100) و حسن بن محمد قمی (تاریخ قم، ص 201) نیز آن را ثبت کردهاند. سه عالم سنی مذهب، ابن خلکان (وفیات الأعیان، ج 3، ص 273)، یافعی شافعی (مرآة الجنان، ج 2، ص 119) و ابن طولون (الأئمة الأثنی عشر، ص 108) نیز همین گویه را برگزیدهاند، لیکن در همین نوشتار آمد که این قسمت روایت ابراهیم بن هاشم، درباره حضرت امیر (علیه السّلام) است که به اشتباه نسخهبردار، به امام هادی (علیه السّلام) نسبت داده شده است (عنوان ماه و بررسی آن، ص 491).
[76]. حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ص 206.
[77]. اشعری قمی، المقالات و الفرق، ص 100 (و قال بعضهم: لثمان لیال بقین من رجب یوم الخمیس).
[78]. ر. ک به: قسمت سال تولد، نقد و بررسی، ص 484، پاورقی 2.
[79]. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 92 و یاقوت حموی، معجم البلدان، ج 4، ص 123.