با پيروزى انقلاب اسلامى و فروپاشى نظام 2500 ساله استبدادى، حكومتى «مردمى» مبتنى بر آموزههاى اصيل «اسلامى»، در جامعه اسلامى ايران شكل گرفت. نظام نوپاى «جمهورى اسلامى» تحولى ژرف در ساختار حكومت پديد آورد و قانون اساسى، تشكيلات، نهادها و ساير عناصر ضرورى جديد را كه لازمه حيات يك نظام سياسى است، را اقتضا مىنمود. در اين ميان تنظيم و نهادينه كردن «رهبرى» از اهميت و اولويت به مراتب بيشترى برخوردار بود؛ زيرا رهبرى ركن اساسى و محور اصلى نظام سياسى اسلام بوده و از اساسىترين عوامل پيروزى انقلاب اسلامى، حفظ و تداوم آن به شمار مىرود. و در قانون اساسى و ساختار نظام جمهورى اسلامى نيز از جايگاه ويژهاى برخوردار است؛ از اين رو تنظيم و نهادينه كردن رهبرى به صورت قانونى حفظ و حراست از جايگاه آن در دورههاى بعد و ساير مسائل مرتبط با آن، احساس نياز براى تشكيل مرجع قانونى كه بتواند به اين نيازها پاسخ گويد، را بيشتر مىنمود؛ و بدين ترتيب «مجلس خبرگان رهبرى» پا به عرصه وجود گذاشت.

 

دورههاى سه گانه مجلس خبرگان :

مجلس خبرگان رهبرى، از ابتداى شكلگيرى تاكنون سه دوره داشته، كه مدت هر دوره، هشت سال مىباشد. مقدمات اولين دوره در سال 1361 فراهم شد؛ اين انتخابات به خاطر آن كه هنوز در مورد وظايف و اختيارات آن شبهاتى وجود داشت و به ويژه حضرت امام هنوز در قيد حيات بودند، داراى حساسيتهايى بود[1] و عدهاى اختيارات مجلس خبرگان همچون حق عزل و نظارت بر ايشان را نوعى تضعيف رهبرى مىدانستند. حضرت امام در مقابل اين فضا فرمودند: «[آن چه] امروز در ملت ما مطرح است [درباره] قضيه مجلس خبرگان براى تعيين رهبرى، اين مسئله است كه نبايد ملت ايران براى آن كم ارج قائل باشد، الان يك دسته از قرار شنيدم دور افتادهاند كه اين مجلس خبرگان نبايد باشد براى اين كه تضعيف رهبرى است. مجلس خبرگان تقويت رهبرى است».[2]

دوره اول؛ سرانجام انتخابات دوره اول مجلس خبرگان، در روز جمعه، 19/9/1361، هم زمان در سراسر كشور، با نظارت شوراى نگهبان و بر طبق قانون و آييننامهاى كه فقهاى شوراى نگهبان تصويب كرده بودند، و در شرايطى كه كشور مورد هجوم نظامى بيگانگان بود، با شركت هجده ميليونى مردم فهيم، شجاع و مقاوم ايران انجام شد و منتخبين ملت در بيست و سوم تيرماه 1362، رسماً فعاليت خود را با پيام حضرت امام (رحمه الله)،[3] آغاز كردند. تشكيل اين مجلس در شرايط حساس آن روز آثار و نتايج بسيار درخشانى را براى آينده انقلاب اسلامى به ارمغان آورد و بازتابهاى گستردهاى در محافل سياسى و مطبوعاتى جهان داشت.[4] به طورى كه حضرت امام (رحمه الله)  بعد از انتخابات مجلس خبرگان فرمودند: «انقلاب تثبيت شد. مىتوانم راحت بميرم و از آينده مطمئن باشم»[5] و روزنامه «كرسنت اينترنشنال»، چاپ كانادا دراينباره مىنويسد: «تأسيس خبرگان، نشانگر سبكى جديد در امر انتخاب شوراى رهبرى است. قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران، تشكيل نظامهاى نوين اسلامى را به دست نسلهاى مسلمان آينده نويد مىدهد. با تشكيل مجلس خبرگان، همه نهادهاى پيشبينى شده در قانون اساسى تحقق مىيابد؛ ولى نهادهايى مانند خبرگان، كه هنوز تجربه نشدهاند، در بوته آزمايش سختى قرار گرفتهاند؛ اما به نظر مىرسد كه با وجود دشمنىهاى جهانى، همچنان استوار و پابرجا بمانند.[6]

مهمترين اقدام در كارنامه مجلس اول خبرگان رهبرى، انتخاب شايسته و سريع حضرت آيهاللّه خامنهاى به عنوان رهبر، پس از ارتحال حضرت امام خمينى (رحمه الله) است كه توانست جلوى بسيارى از آسيبهاى احتمالى را بگيرد.

دوره دوم؛ دومين دوره مجلس خبرگان در تاريخ 16 مهر 1369 برگزار شد. اين دوره با شرايط پس از جنگ و تثبيت نظام اسلامى در ابعاد مختلف سياسى، اجتماعى و اقتصادى مصادف بود. رهبر منتخب خبرگان، با توان و قاطعيت كامل، مسير انقلاب را در همان راهى كه امام راحل (رحمه الله) ترسيم فرموده بودند، هدايت مىنمودند و از نگاه خاص و عام، جانشين صالحى براى بنيانگذار كبير انقلاب اسلامى ايران به شمار مىآمدند. از اين رو، مسئله خاصى كه مربوط به مسئوليت خطير مجلس خبرگان باشد، به وجود نيامد و عملكرد خبرگان در اين دوره، بيشتر بر محور بررسى و اصلاح موادى از آييننامه و فعاليت كميسيونهاى مربوط، متمركز بود.

 

دوره سوم؛ ايندوره ازسال1378 آغاز شد؛ در ايندوره مجلسخبرگان، فعاليت خود را با برگزارى دو اجلاسيه در سال، به انجام مسئوليتهاى ذيل پرداخت:

1 – انتخاب اعضاى كميسيونها، فعاليت كميسيونها در طول سال و ارائه گزارش عملكرد آنها در هر اجلاسيه، بحث و بررسى درباره مهمترين مسائل فرهنگى، اقتصادى و سياسى نظام اسلامى در سخنان پيش از دستور نمايندگان و دعوت از شخصيتهاى كشورى، براى مطرح كردن و تبادل ديدگاهها درباره مسائل ياد شده.

2 – بحث و بررسى درباره طرحهاى ارائه شده و راهكارهاى پيشنهادى، در جهت انجام دادن مسئوليتهاى اين نهاد.

3 – انجام دادن اصلاحات و تغييرات در برخى مواد آييننامه و تصويب موادى ديگر.

4 – تنظيم و تدوين موضوعات مطرح شده در مذاكرات و نطقهاى پيش از دستور ـ كه مربوط به نهادها و دستگاههاى مختلف كشور بوده است ـ و ارائه آن مطالب، به مقام معظمرهبرى.

5 – انجام دادن فعاليتهاى فرهنگى و تحقيقات علمى، تشكيل ميزگردهاى علمى با حضور اعضاى خبرگان و ديگر شخصيتهاى علمى حوزه و دانشگاه، درباره موضوعات مربوط به مجلس خبرگان.

6 – موضعگيرىها درباره مسائل و موضوعات مهم روز، در قالب بيانيههاى هر اجلاسيه و…، از جمله فعاليتهاى اين دوره مىباشد.[7]

 

 

پی نوشت ها


[1] – ر.ك: مجلس خبرگان، احمد حبيب نژاد، تهران: كانون انديشه جوان 1385، ص 18.

[2] – امام خمينى، صحيفه نور، ج 17، ص77.

[3] – ر.ك: همان، ج 18، ص 41.

[4] – ر. ك : پرسشها و پاسخهايى درباره مجلس خبرگان رهبرى، سيد محمد مسعود معصومى و همكاران، قم : دبيرخانه مجلس خبرگان رهبرى، 1385، به نقل از كتابخانه الكترونيك سايت خبرگان ؛ روزنامه كيهان، 24/4/62.

[5] – فصلنامه حكومت اسلامى، سال هشتم، ش2، ص224، 225.

[6] – ر. ك: كرسنت اينترنشنال، 16/11/1982.

[7] – درباره آمار شركت كنندگان در اين سه دوره گفتنى است: انتخابات دوره اول از مجموع 871/277/23  نفر واجد شرايط، 061/013/18  نفر رأى خود را به صندوقها ريختند كه بنابر اين آمار، 38/77 درصد دارندگان شرايط، در انتخابات نخستين دوره مجلس خبرگان رهبرى مشاركت داشتهاند. و در انتخابات دوره دوم، از ميان 084/280/31  نفر داراى شرايط رأى دادن، 378/258/12  نفر، يعنى حدود 41 درصد مشاركت داشتهاند. در انتخابات دوره سوم نيز از مجموع 597/570/38  نفر واجد شرايط، تعداد 869/857/17  نفر آراى خود را به صندوقها ريختند كه بنابراين آمار، 3/46 درصد از دارندگان شرايط، در انتخابات سومين دوره مجلس خبرگان رهبرى مشاركت داشتهاند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *