معرفي شهربانو:
درباره نَسَب شهربانو و اينكه پدر وي چه كسي بوده است، ميان منابع متقدم تاريخى و روايى اختلاف فراواني وجود دارد:
1- دستهاي وي را دختر يزگرد دانستهاند. مانند: يعقوبى(متوفى281 ق) ، محمد بن حسن قمى ، كلينى (متوفى329 ق)، محمد بن حسن صفار قمى (متوفى290 ق)، شيخ صدوق (متوفى381 ق) و شيخ مفيد (متوفى 413 ق) ، هر چند در نام او اتفاق نظر ندارند و هر يك نام ايشان را متفاوت از ديگري ثبت كرده است. اين نَسَب تقريباً در ميان منابع متأخر به عنوان يك شهرت فراگير جاى خود را باز كرده است؛ به گونهاى كه ميدان اظهار وجود براى ديدگاههاى مخالف نگذاشته است.
2- و دستهاي ديگر با ذكر نامهاى برخي از بزرگان ايرانى همچون: سبحان، سنجان، نوشجان و شيرويه اين اشخاص را به عنوان پدر اين بانوي محترمه ذكر كردهاند.
3،4 و5- در مقابل دو قول فوق، برخى از منابع متقدم و متأخر بدون هيچگونه اشاره به «بزرگزاده» بودنِ وي، ديدگاههاى ديگرى مانند:« اهل سيستان» بودن، «سِندى» بودن، «كابلى» بودن او را متذكر شدهاند.
6- و در آخر آن كه بسيارى از منابع بدون ذكر محل اسارت و نَسَب ايشان، تنها با عنوان «امّ ولد» (كنيز صاحب فرزند) از او ياد كردهاند.
اين بانو (حال داراي هر اصل و نسبي كه باشد) توسط مسلمانان به اسارت در آمده و به عنوان كنيز به همراه ديگر غنائم به مدينه فرستاده ميشود. كاروانيان غنائم و اين دختر را نزد عمر آوردند، و چون غنائم براي تقسيم ميان مسلمانان وارد مسجد شد، دوشيزگان مدينه براى تماشاى او سر كشيدند. عمر به او نگريست، دختر رخسار خود را از عمر پوشاند و گفت: اف بيروج بادا هرمز (واى، روزگار هرمز سياه باد)! عمر گفت: اين دختر مرا ناسزا مىگويد و به قصد تصرف وي به سمت وي متوجه شد! اميرالمؤمنين(ع) به عمر فرمود: تو اين حق را ندارى، به او اختيار ده كه خودش مردى از مسلمانان را انتخاب كند. عمر به او اختيار داد. دختر بيامد و دست خود را روى سر حسين(ع) گذاشت… . اميرالمؤمنين على(ع) به حسين(ع) فرمود: اى اباعبدالله! از اين دختر بهترين شخص روى زمين براى تو متولد مىشود… . آنگاه وي به ازدواج امام حسين(ع) در آمد و على بن الحسين(ع) از او متولد گشت.
نقد و بررسي حضور ايشان در كربلا:
تمام منابع معتبر شيعى ، چنين نگاشتهاند: شهربانو ، مادر امام سجاد(ع)، در هنگام تولد امام از دنيا رفت. و گويا در همان مدينه منوره به خاك سپرده شد.
شيخ صدوق(ره) در اينباره مينويسد: «همسر امام حسين(ع) امام سجاد را زاييد. و پس از زايمان از دنيا رفت لذا يكي از كنيزان امام حسين(ع)، امام سجاد را سرپرستي كرد» .
مسعودى كه در قرن چهارم مىزيسته مىنويسد: زمانى كه امام زين العابدين(ع) متولد شد شهربانو در همان نفاس به رحمت ايزدى پيوست. براساس اين روايات، مادر امام زين العابدين(ع) بعد از تولد آن حضرت وفات كرده و در كربلا حضور نداشته است.
در برخي كتب نگاشته شده در دورانهاي اخير آمده است: «شهربانويه – كه در كربلا حضور داشت و مادر فاطمه همسر قاسم بود – به سفارش امام حسين(ع) سوار بر اسب امام(ع) شده تا او را به سرزمين سرنوشت برساند و او به اذن خدا در ساعتى به رى رسيد. او هنگامى كه به رى رسيد، خواست از «هو» (خداوند) يارى بخواهد، اما اشتباها به جاى «هو» لفظ «كوه» را به زبان آورد و همانجا كوه او را دريافت و در شكم خود پنهان كرد و او در كوهى از آن سامان و در نزديكى مقبره سيدعبدالعظيم حسنى مدفون شد». و در ادامه اين مطالب آمده است: «در ميان مردم چنين شهرت دارد كه در قله كوه چيزى شبيه تكّهاى از روپوش زن ديده مىشود كه هيچ مردى نمىتواند به آن نزديك شود. زن آبستنى كه در شكم فرزند پسرى داشته باشد، نيز توان نزديك شدن به آن را ندارد».
اما از سوى محققان معاصر با دلايل قطعى ثابت شده است كه بقعه بىبى شهربانو واقع در كوه شرق رى كه معروف به كوه بىبى شهربانو است، هيچ ربطى با مادر امام(ع) ندارد. تاريخ بناي اين بقعه مربوط قرون اخير است. چنانكه تاريخ ساخت صندوق منبت كارى آن سال 888 ق را نشان مىدهد و درب منبت كارى آن كار عهد صفوى است و الحاقاتى از هنر دوره قاجاريه دارد. اين احتمال وجود دارد كه در قرنهاي گذشته زنى پارسا با نام شهربانو در اين مكان دفن شده و با گذشت ساليان، مردمان آن سامان او را با مادر امام سجاد(ع) – كه در آن زمان مشهور به شهر بانو بوده – اشتباه گرفتهاند و يا برخى اين اشتباه را در زبان مردم انداخته و با انگيزههايى به تقويت آن پرداخته باشند.
بر اين اساس مي توان گفت كه مادر امام زين العابدين(ع) با هر نام و نسبى كه بپذيريم -پس از تولد آن حضرت، وفات كرد و در كربلا هم حضور نداشت.
منبع:پرسمان
جهت مطالعه و كسب اطلاعات بيشتر به اين كتابها مراجعه فرماييد:
1. سيد جعفر شهيدي، زندگانى على بن الحسين(ع) (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي،1374 ش، چاپ ششم.
2. محمد هادى يوسفى غروي، مقاله «حول السيدة شهربانو»، مجله رسالة الحسين(ع)، سال اوّل، شماره دوّم.