بهترين برهان براى اثبات ولايت و خلافت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ ، همان استدلال مخالفين است براى ردّ ولايت اهل بيت و اثبات آن براى شيخين، مانند غريقى كه « يَتَشَبَّثُ بِكُلِّ حَشيشٍ. »؛ (به هر خار و خاشاكى چنگ مى زند.) رواياتى در فضل ابى بكر نقل كرده اند و در پى آن نوشته اند: « اين گفتار رسول اللّه ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ است كه شيعه آن را رد مى كنند، با اين كه خدا درباره ى آن حضرت مى فرمايد: «وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحَى» او از سر هوا و هوس سخن نمى گويد، وسخن او تنها وحى است كه به او وحى مى گردد. سوره ى نجم، آيه هاى 3 و 4.
مى گوييم: چه طور شد درباره ى گفتار دومى كه در پاسخ رسول خدا ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ گفت: « إِنَّ الرَّجُلَ لَيَهْجُرُ. » اين مرد قطعا هذيان مى گويد! اين سخن را نمى گوييد كه:
«وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىآ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحَى» البته حرف هاى آن ها هيچ تناقض ندارد، چون بخشى از اين حرف ها در يك صفحه نوشته شده، و بخش مناقض با آن در صفحه ى ديگر؛ و در تناقض، وحدت زمان و مكان معتبر است! درباره ى غصب فدك براى اين كه خانه ى على ـ عليه السّلام ـ را ببندند راه چاره اى پيدا نكردند جز اين كه اين حديث را جعل كردند كه حضرت رسول ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ فرمود: « نَحْنُ مَعاشِرَ الاْءَ نْبِياءِ لا نُورِّثُ ذَهَبا وَ لا فِضَّةً وَ لا عِقارا وَ لا دارا، وَ لكِنّا [وَ إِنّما] نُوَرِّثُ الإيمانَ وَ الْحِكْمَةَ و الْعِلْمَ وَ السُّنَّة. » ما گروه پيامبران طلا و نقره و زمين و خانه به ارث نمى گذاريم، بلكه ايمان و حكمت و علم و سنّت به ارث مى گذاريم. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 16، ص 214، 224 و 227 و…
مى گوييم: چه طور شد كه شما هم درهم و دينار را وارث شديد و هم علم و حكمت را و هم امارت و خلافت را؛ ولى اهل بيت نه وارث درهم و دينار شدند و نه وارث علم و حكمت و نه…؟!
خلاصه اين كه: به عقيده ى بنده، نشر كتاب هاى استدلالى عامّه به شرط اين كه مانع از نشر كتب جوابيه ى خاصّه نباشد،خوب است.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد