بعد از برگزاری جلسهی کاظم، دفتر امام وقتی را برای ملاقات به او داد و کاظم به دیدن امام رفت. موقع برگشتن خیلی خوشحال بود. میگفت از عملیّات و موفقیتهایی که در آن داشتهاند برای امام صحبت کرده است و امام با رضایت لبخند زده و دعا کرده بود.
کاظم با حالت خاص و هیجان زده بارها میگفت: «همهی عمری که کردم فقط با همین لبخند و دعای امام است که ارزش پیدا میکند.»
منبع: کتاب رسم خوبان 14، التزام به ولایت فقیه، ص 27./ انتظار، ص 88.