1- تداول استعمال ضمیر جمع برای مفرد
جـوابـش اين است كه عرب تعبير جمع را براي مفرد نيز مي آورد والبته اين، به خاطر نكته اي است كه اقتضاي اين معني را دارد. شـاهـد بـر ايـن معني، قول خداي تعالي در آيه مباهله است كه لفظ «ابناء»، «نساء» و «انفس» بر علي، فاطمه و حسنين علیهم السلام اطلاق شده و اين مطلب، اجماعي و مورد اتفاق همه است.
علت این اطلاق نوع استعمال آن است که متکلم از این نوع استعمال، هدفی دارد. هدف او اين است که می خواهد به شخص مقصود خود احترام گذاشته و او را تعظيم کند. همان کاری که ما در زبان فارسی نیز انجامش می دهیم و گاهی مخاطب واحد خود را با ضمیر جمع خطاب می کنیم. نظائر اين استعمالات قابل احصاء و جمع آوري نيست. بنابرین اطلاق لفظ جمع بر مفرد معمول است و خدشه ای در آن وارد نیست.
2- حفظ امیرمؤمنان از بدخواهان
نـكته بسيار دقيق و لطيف آيه این است که ممکن است علت جمع آمدن ضمایرش به خاطر مردم باشد! آری جمع آمدن ضمایر این آیه براي عده زيادي از مردم، رحمت و مـرحمت است؛ زيرا بدگويان علي، دشمنان بني هاشم و سائر منافقان و حسودان و كساني كـه مـي خـواسـتند خود پيش بيفتند، طاقت دیدن آن را نداشتند كه اين واقعيت را با صيغه مفرد بـشـنـونـد؛ در ايـن صورت جايي براي مشتبه ساختن حقيقت و محلي براي به گمراهي انـداخـتـن، وجود نداشت. در اين حال – به سبب مايوس شدن آنها از خواسته خود – ممكن بود وضـعي از ناحيه آنان به وجود آيد كه عواقب آن موجب وحشت بر اسلام شود، لذا به صيغه جمع آورده شـد.
بنابرین می توان گفت این کار برای پیشگیری از تحریف بود. سپس نصوص و تصريحات ديگري، پشت سر هم، با عبارات مختلف، در مقامات متعدد صادر گرديد، تا امر ولايت را بين آنان تدريجا پخش نمايد.
ايـن سیر، هـمـچـنان ادامه داشت تا اينكه خداوند در روز غدير دين را كامل نمود ونعمت را تمام فرمود. ايـن روش پيامبر صلیاللهعلیهوآله در رساندن واقعيت امر ولایت، همان روش حكيمان در رساندن مطالبي است كه ابراز آن براي مردم سخت مي باشد.
اگـر ايـن آيه با عبارت مخصوص مفرد بود، هرگز حاضر به شنيدن آن نبودند. آنها انگشتان را در گوش مي گذاشتند و سخت با كبر و غرور از آن روي مي گرداندند. ايـن نكته كه گفته شد، اختصاص به اين آيه ندارد ؛ بلكه در تمام آياتي كه در قرآن حكيم، درباره فضائل علي و اهل بيت علیهالسلام آمده، جاري است.
3- نصوص غیر قابل تأویل
هـيچگاه نمي توان نصوصي را كه بر شما خوانديم و آنچه نخوانديم – همچون نص غدير و نصوص وصيت -، تاويل نمود. خـصـوصا كه اين نصوص با اخبار متضافر و متناصر كه خود به تنهائي از نصوص صريح كمتر نيستند.
در قرآن موارد متعددي وجود دارد كه صيغه جمع بر مفرد دلالت دارد و اين علل متفاوتي مي تواند داشته باشد؛ از جمله: 1-تعظيم و تفخيم،2- تاكيد بر معيارگرايي.
به عبارت ديگر اگر لفظ فرد باشد و مصداق واحد چندان روشن نمي كند كه علت مساله وجود معيار ياد شده است، ولي به كار بردن صيغه جمع بر آن دلالت بيشتري دارد. بنابرین علت اختصاص حكم به یک فرد به خاطر شخص گرايي نیست؛ بلكه به خاطر انحصار وجود ملاك در او است. یعنی این حکم و ملاک تنها در یک نفر پیاده می شود. پس اگر كسي كه بر اينها با ديده انصاف بنگرد، همين ها را ادله اي قاطع و برهاني ساطع و روشن بر حق مي يابد.
آری درست است كه استعمال لفظ جمع «الذين» در مفرد، به اصطلاح، خلاف ظاهر كلام است و بدون قرينه جايز نمي باشد؛ ولي به سبب قراين (شان نزول هايي كه خود اهل سنت بيان كرده اند و رواياتي كه از طريق شيعه رسيده است) مي توان چنین چیزی را استعمال كرد. به جهت اين كه در خود ادبيات عرب مكرر ديده مي شود كه از مفرد به الفاظ جمع، تعبير آورده مي شود.
در قرآن نيز طبق همين شيوه استعمال فوق در آيات متعددي مشاهده مي شود که اهل سنت، خودشان اين گونه استعمال ها را پذيرفته اند. آن موارد به شرح ذيل است :
الف) كلمه نسائنا و انفسنا در آيه مباهله، بدون هيچ گونه شكي در وجود فاطمه زهرا سلاماللهعلیها و علي علیهالسلام به كار رفته است.
ب) در همين آيه 52 سوره مائده، گوينده اين جمله «يقولون نخشي ان تصيبنا دائره» طبق بيان اهل سنت تنها شخص عبدالله ابي بوده است.
ج) همچنين در آيه اول سوره ممتحنه و آيه 8 سوره منافقون و 215 و 274 سوره بقره، تعبيراتي ديده مي شود كه عموما به صورت جمع است؛ ولي طبق آنچه در شأن نزول آنها آمده، منظور يك فرد بوده است.
اما اين كه به چه علت در اين مورد و امثال اينها استعمال فوق صورت مي گيرد مي توان به دو علت اشاره كرد:
1- از نظر عرف اين مطلب پذيرفته شده است كه وقتي مي خواهند حكمي را بيان كنند، آن را در شكل كلي عرضه مي كنند. اگرچه مصداق آن به يك فرد، منحصر بوده باشد. خداوند هم در بيان حكم ولايت مطابق با اين قاعده عمل كرده است.
2- خداوند با اين شيوه مي خواهد نكته مهمي را هم بیان کند. نکته مهم ارزاني نمودن انواع كرامت هاي ديني _از جمله ولايت به بعضي از مؤمنين علي علیهالسلام_ در اثر تقدم و تفوقي است كه ایشان در اخلاص و عمل بر ديگران پيدا نموده است[1]. لذا، این آیه در مقام بيان اهميت و موقعيت آن فرد و نقش مؤثری است كه در اين كار دارد تا عظمت وی براي همه روشن گردد.
[1] . علامه طباطبايي، محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، ج 6، ص 14