اين همه ابتلائات و گرفتاريهاى ما در اثر ناشكرى و كفران نعمت هاى ما است؛ زيرا خداوند سبحان مى فرمايد: «وَ لَـئـِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِيدٌ »سوره ى ابراهيم، آيه ى 7.
اگر سپاسگزارى كنيد، قطعا نعمت خود را براى شما زياد مى كنم؛ و اگر ناسپاسى كنيد، به راستى كه عذاب من سخت و شديد است.
يعنى: شكر، موجب ازدياد نعمت هاست، و اگر شكر نكرديد خبرى از ازدياد نيست، لذا اگر ديديم ازدياد نيست، شك نكنيم و بدانيم كه شكر نيست؛ چرا كه ازدياد نعمت معلولِ علّت است كه همان شكر است. پس اگر معلول (يعنى ازدياد) نيست، براى آن است كه علّت آن ـ كه شكر است ـ نيست. شكر، معناىِ وسيعى دارد و منظور از آن طاعت خداست، فقط « اَلْحَمْدُللّه » زبانى نيست، هر چند آن هم يكى از مراتب شكر است. طاعت خدا، شكر خدا است. بنابراين، «لَــئِن شَكَرْتُمْ لاَءَزِيدَنَّكُمْ» يعنى: « لَئِنْ أَطَعْتُمْ لاَءَزيدَنَّكُمْ » و «وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ» يعنى « لَئِنْ عَصَيْتُمْ وَخالَفْتُمْ، «إِنَّ عَذَابِى لَشَدِيدٌ ». »
سپاسگزارى از نعمت به معناى طاعت خداست كه موجب افزايش نعمت مى شود، كفران نعمت هم به معناى عصيان الهى و موجب عذاب از ناحيه ى او است.
پس هر جا گرفتارى و بلايى و عذابى بر سر ما آمد، بدانيم جلوتر از آن، زمينه ى گره و گرفتارى و ابتلا را خود فراهم كرده ايم؛ يا با ترك واجب، و يا با ارتكاب كار حرام، و يا ترك مستحّب خيلى شديد و مؤكّد، و يا با انجام شبهات. اگر ما الآن به حسب ظاهر همين كه بدانيم تاركِ واجب يا فاعل حرام نيستيم، جا دارد كلاهمان را از شادمانى به هوا بيندازيم.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد