«فَلَم تَجِدُوا ماءً فَتَیمَّمُوا صَعِیداً طَیباً »؛[1] «[اگر] آب [براى غسل یا وضو] نیابید، با خاك پاكى تیمم كنید».
«تیمم» در لغت به معناى قصد و اراده كردن است و در اصطلاح فقه «عملى است كه در شرایط خاص، جایگزین وضو و غسل مى شود».
تیمم به این صورت انجام مى گیرد: ابتدا كف دو دست را بر چیزى كه تیمم بر آن جایز است، مى زنیم. سپس هر دو دست را بر تمام پیشانى و دو طرف آن – از جایى كه موى سر مى روید – تا روى ابروها و بالاى بینى مى كشیم. بعد با كف دست چپ، بر تمام پشت دست راست – از مچ تا سر انگشتان – و در آخر كف دست راست را بر تمام پشت دست چپ مى كشیم (انگشتان هم جزو كف دست است).[2]
تیمم دو فایده و فلسفه مهم دارد:
1 – فایده بهداشتى:
خاك به جهت داشتن باكترى هاى فراوان، مى تواند آلودگى ها را از بین ببرد. این باكترى ها معمولاً در سطح زمین – كه از هوا و نور آفتاب بهتر استفاده مى كنند – فراوانند. از این نظر خاك مى تواند تا حدودى جانشین آب شود. با این تفاوت كه آب حلاّل است ؛ یعنى، میكروب ها را حل كرده و با خود مى برد ؛ ولى خاك میكروب كش است و خاكى این اثر بخشى را دارد كه كاملاً پاك باشد. از این رو قرآن از آن به «طیب» تعبیر كرده است.
2 – فایده اخلاقى:
تیمم یكى از عبادات است ؛ زیرا انسان پیشانى خود را – كه شریف ترین عضو او است – با دستى كه بر خاك زده، لمس مى كند تا فروتنى و تواضع خود را در پیشگاه خداوند متعال آشكار سازد و به دنبال این كار، متوجه نماز و یا سایر عباداتى شود كه در آن وضو و غسل شرط است. به این ترتیب تیمّم در پرورش روح تواضع و عبودیت و شكر گزارى در بندگان اثر دارد.[3]
تیمم بر دو نوع است:
تیمم بدل از وضو و تیمم بدل از غسل. كسى كه وظیفه اش تیمم است، تا هنگامى كه عذر او باقى است، مى تواند تمام كارهایى را كه با وضو و غسل انجام مى دهد، با تیمّم به جا آورد. اگر یكى از امور باطل كننده وضو، از او سر بزند، تیممش باطل مى شود. باید دانست كه تیمم تنها بر زمین و هر چه كه این عنوان بر آن صدق مى كند (خاك، ریگ، كلوخ، سنگ مرمر و سایر اقسام سنگ ها) جایز است.[4]
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف: سید مجنبی حسینی
[1] – نساء 4 ، آيه 43.
[2] – بنا بر نظر آيهاللّه خامنهاى، احتياط واجب آن است كه بار ديگر دستها را به زمين بزند و سپس كف دست چپ را بر پشت دست راست و كف دست راست را به پشت دست چپ بكشد خامنهاى، اجوبة الاستفتاءات، 209 .
[3] – تفسير نمونه، ج 3، ص 443.
[4] – البته در مواردى ميان مراجع تقليد اختلاف نظر هست مانند تيمم بر آجر، گچ و مانند آن كه هر كس بايد بر طبقفتواى مرجع تقليد خود عمل كند.