خدا مى  داند حفظ قرآن چه  قدر در استفاده از اين معدن و منبع رحمت الهى مدخليّت دارد. آيا از اين بالاتر مى  شود تعبير كرد كه:

« مَنْ خَتَمَ [قَرَأَ، يا: حَفِظَ] الْقُرْآنَ، فَكَأَنَّمَا أُدْرِجَتِ النَّبُوَّةُ بَيْنَ جَنْبَيْهِ [بَيْنَ كِتْفَيْهِ[ وَ لكِنَّهُ [إِلاّ أَنَّهُ [لا يُوحى إِلَيْهِ. » اصول كافى، ج 2، ص 604؛ وسائل الشيعة، ج 6، ص 181 و 191؛ ج 4، ص 835، 844؛ مجمع البيان، ج 1، ص45؛ تفسير ابن كثير، ج 1، ص 329؛ غريب الحديث، ج 2، ص 371.

هر كس قرآن را ختم كند [يا: بخواند، يا حفظ كند]، گويى كه نبوّت در وجود او گنجانده شده است، با اين تفاوت كه به او وحى نمى  شود. يعنى قرآن، غايت كمالِ غير انبيا ـ عليهم  السّلام ـ را به او مى  رساند. ما آن گونه كه بايد و شايد از قرآن استفاده نمى  كنيم. در شأن اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ نيز مسلمانان در غايت اختلافند. الى ماشاءَ اللّه  ( كنايه از اين كه: افراد بسيارى…) نقل كرده اند كه كسانى گفته اند: « به حرم رفتيم و سلام كرديم و جواب سلام را از ضريح شنيديم. » يا با ائمه ـ عليهم  السّلام ـ صحبت كرده اند.

مقصود اين كه: همان گونه كه مردم درعديل قرآن( يعنى عترت.) اختلاف مراتب دارند، در خود قرآن نيز چنين است. شخصى مى گفت: در عرض دو يا سه ماه، دو ختم يا سه بار به صورت عادى قرآن را ختم نمودم و ديدم كه حافظ كلّ قرآن هستم. حتّى به قصد حفظ هم نخوانده بودم. چنان حافظ قرآن شده ام كه آيات قرآن را از ميان لابلاى خطوط كتب تفاسير مى توانم تشخيص بدهم.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *