امام صادق (ع) فرمود: چون سر امام حسین (ع) را با امام سجّاد و دختران علی (ع) بر یزید ملعون وارد کردند و امام سجّاد (ع) به زنجیر بسته بود، یزید گفت: ای علی! سپاس خدایی را که پدرت را کشت. علیّ بن الحسین (ع) فرمود: لعنت خدا بر آن که پدرم را کشت. یزید خشمگین شد و دستور داد او را گردن بزنند. امام فرمود: اگر مرا بکشی، دختران پیامبر محرمی جز من ندارند. چه کسی آنان را به خانههایشان میرساند؟ گفت: تو آنان را برمیگردانی. آنگاه سوهان آوردند و غل از گردنش برید و به دستانش بست. آنگاه گفت: ای علیّ بن حسین! میدانی چرا چنین کردم؟ فرمود: میخواستی جز خودت کسی را بر من منتی نباشد. یزید گفت: آری به خدا هدفم همین بود. آنگاه یزید آیهی «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ …» را خواند. امام سجّاد (ع) فرمود: نه، این آیه دربارهی ما نازل نشده، بلکه این آیه دربارهی ماست: «هر چه در زمین و بر شما پیش میآید، در کتابی ثبت شده است، پیش از آنکه زمین را بیافرینم. این بر خدا آسان است. تا بر آنچه از دست میدهید اندوه نخورید و بر آنچه به دست میآورید شادمان نشوید.» ما همانیم که بر آنچه از دستمان رفته غصّه نمیخوریم و به آنچه به ما میرسد شادمان نمیشویم.
قال القمیّ:
قَالَ الصَّادِقُ (ع): لَمَّا أُدْخِلَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع) عَلَى يَزِيدَ نَظَرَ إِلَيْهِ ثُمَّ قَالَ: يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ- فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ»! فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع): كَلَّا! مَا فِينَا هَذِهِ نَزَلَتْ وَ إِنَّمَا نَزَلَتْ فِينَا «ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ- إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ- وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ» فَنَحْنُ الَّذِينَ لَا نَأْسَوْ عَلَى مَا فَاتَنَا مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا- وَ لَا نَفْرَحُ بِمَا أُوتِينَا.[1]
[1]– تفسیر قمی 2: 277، البحار 45: 168 ح 13، العوالم 17: 414 ح 14.