چرا دین یهودی و مسیحی دچار انحراف شده است؟

پاسخ اجمالی

انسان ها در برخی مواقع، به حدی طغیانگر و سرکش می شوند که در برابر دین خداوند می ایستند و با تمام قدرت تلاش در نابودی دین الهی و حفظ منافع نفسانی خود می کنند – کتاب های الهی که حاوی پیام انبیاء بودند نیز با همین برخورد مواجه شده و تلاش در تحریف آنها شد – اما این که چه عواملی به تحریف این کتاب ها انجامید، می توان مهم ترین عامل را پیروی از هواهای نفسانی و شیطان بیرونی دانست و به صورت جزئی نیز مصادیقی برای آن بیان نمود که در پاسخ تفصیلی به تعدادی از آنها خواهیم پرداخت
 

پاسخ تفصیلی

دین مجموعه ای از دستورات و احکام الهی است که توسط پیامبران به انسان ها رسیده است – عواملی که انسان ها را به ایمان و دینداری هدایت می کنند، بسیار بوده و از عوامل درونی چون فطرت گرفته تا عوامل خارجی چون وعده و وعیدها!
این عوامل به حدی هستند که حجت بر انسان تمام شده و خداوند می تواند در جهان دیگر، انسان را جهت اعمالش بازخواست نماید –
اما در مقابل نیز عوامل درونی و بیرونی وجود دارند که انسان را به رها کردن دین و پیروی کامل از هواهای نفسانی می خوانند و طبیعتاً انسان برای مبارزه با آنها، راهی دشوار خواهد داشت –
انسان ها تحت تأثیر عوامل مختلف، راه های مختلفی را برای خود انتخاب می کنند – اما برخی از آنان که طغیانگر و در عین حال قدرتمند هستند، به حدی می رسند که در برابر دین خداوند می ایستند و با تمام قدرت تلاش در حفظ منافع نفسانی خود می کنند – قرآن در ذیل آیه ای بیان می کند که برخی از طغیانگران بنی اسرائیل، پیامبران را تحمل نکرده و آنها را تکذیب می کردند و حتی برخی از آنها را کشتند: «ما از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم و رسولانى به سوى آنها فرستاديم [ولى] هر زمان پيامبرى حكمى بر خلاف هوس ها و دلخواه آنها می آورد، عده اى را تكذيب می كردند و عده اى را می كشتند» –
[1] چنین تکذیب هایی در مورد پیامبر اسلام نیز وجود داشته است: «و از اين كه بيم دهنده اى از جنس خودشان به سوى آنان آمده است تعجب كردند، و كافران گفتند: اين جادوگرى بسيار دروغ گو است» –[2]
اما این نوع برخورد تنها محدود به انبیای الهی نمی شد – کتاب های الهی که شامل پیام رسولان بودند نیز با همین نوع برخورد مواجه شدند و تلاش در تحریف آنها شد – البته قرآن از این تحریف محفوظ مانده است –
[3] بدین جهت که خداوند خود حفظ قرآن را بر عهده گرفته است: «همانا ما قرآن را نازل كرديم، و يقيناً ما نگهبان آن [از تحريف و زوال‏] هستيم» –[4] اما کتاب های دیگر انبیا تا حدودی با تحریف مواجه شدند: «كلمات خدا را از جايگاه اصلی اش و معناى حقيقی اش تغيير می دهند، و بخشى از آنچه را [از معارف و احكام تورات واقعى‏] كه به وسيله آن پند داده شدند، از ياد بردند و ناديده گرفتند» –[5] البته این تحریف به صورت کامل که هیچ هدایتی را نتوان در آنها یافت، نبوده بلکه به صورت محدود صورت گرفته است –[6]
اما در این که چه عواملی سبب تحریف در این کتاب ها شده، می توان در نگاهی کلّی، مهم ترین عامل را پیروی از هواهای نفسانی دانست و در نگاهی جزئی به بیان برخی مصادیق آن پرداخت، مصادیقی چون:
1 – به دست آوردن ثروت: در بسیاری از آیات قرآن به صراحت اشاره شده که آنان برای به دست آوردن پول و مال دست به تحریف زده اند: «پس واى بر آنها كه نوشته اى با دست خود می نويسند، سپس می گويند: اين، از طرف خداست – (لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَليلاً) تا آن را به بهاى كمى بفروشند»،
[7]
 و «[به خاطر بياوريد] هنگامى را كه خدا، از كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده شده، پيمان گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد! ولى آنها، آن را پشت سر افكندند (وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَليلاً) و به بهاى كمى فروختند و چه بد متاعى می خرند؟!» –
[8]
همین سبک در مورد روایات اسلامی نیز شکل گرفت و اگر خداوند حافظ قرآن نبود، در قرآن نیز تحریف واقع می شد – بسیاری از ابوهریره ها و کعب الاحبار ها برای دلخوشی حکام زمان خود دست به جعل روایات می زدند و پول های در ظاهر کلانی را برای خود به دست می آوردند – در ادیان دیگر نیز همین سیاق محتمل است که افرادی برای به دست آوردن پول دست به جعل و تحریف متون مقدس  زده باشند –
2 – حفظ قدرت: هر دینی در ادامه مسیر شامل گروه های مختلفی می شود که تمامشان به دنبال اثبات حقانیت خود هستند – همچنین در برخورد با ادیان دیگر نیز تلاش می کنند از خود چهره ای بزرگوارانه و حق به جانب نشان دهند تا بتوانند بر کرسی قدرت باقی مانده و اختیارات خود را حفظ کنند – طبیعی است که آنها تلاش در کتمان و یا تفسیر خلاف واقع از متن مقدس خود می کنند تا از اعتبار متون اصلی نزد پیروان خود بکاهند و به این وسیله قدرت خود را حفظ کرده و بر کرسی ریاست دین باقی بمانند – از جمله این موارد کتمان نبوّت و صفات پیامبر اسلام است که خداوند در قرآن می فرماید: «اى اهل كتاب! چرا در حالى كه [به حقايق و واقعيات‏] آگاهيد، حق را به باطل مُشتبه می كنيد، و حق را پنهان می داريد [تا مردم گمراه بمانند؟]» –
[9] بسیاری از مفسران شیعه[10] و سنی[11] این آیه را به کتمان نبوت و صفات پیامبر اسلام، تفسیر کرده اند – بنابر این بقای در قدرت یکی از عوامل تحریف در متون مقدس است –
3 – تقلیدها و تعصب های کورکورانه: برخی از اعمال گذشتگان وجود دارد که ما تلاش در حفظ آنها داریم – این سنت ها اگر درست باشند، نه تنها منعی در عمل به آنها نیست بلکه عقل حکم به ترویج آنها دارد – اما برخی سنت ها هستند که هیچ دلیل و منطقی برای آنها نیست و انسان ها تنها به جهت این که اعمال گذشتگان آنها بوده، پایبند آن هستند –
مخالفان برخی پیامبران در توجیه بت پرستی و رد یکتاپرستی، سنت ها و دین آباء و اجدادی خود را بهانه می آوردند –
[12] این نوع پیروی در میان پیروان ادیان نیز بوده و هست – از برخی آیات قرآن چنین بر می آید که گروهی از آنها به حدی به سنت های خود پایبند شدند که برای حفظ آن، حاضر به تحریف و تفسیر غیر واقعی از دین خود شدند: «بگو: اى اهل كتاب! در دين خود، غلوّ [و زياده روى] نكنيد! و غير از حق نگوييد! و از هوس هاى جمعيّتى كه پيشتر گمراه شدند و ديگران را گمراه كردند و از راه راست منحرف گشتند، پيروى ننماييد!» –[13]
4 – حسادت: بسیاری از مفسران کلمه «بغی» در آیه «وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيَا بَيْنَهُمْ»،
[14] را به معنای حسادت و ظلم نیز دانسته اند –[15] بنابر این حسادت و ظلم نیز از عوامل دیگری می باشد که سبب اختلاف و تحریف در دین شده است –

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[1] – مائده، 70 –

[2] – ص، 4 –

[3] – برای اطلاعات بیشتر در این زمینه ر -ک: «تحریف ناپذیری قرآن»، سؤال 453

[4] – حجر، 9 –

[5] – مائده، 13 –

[6] – برای اطلاعات بیشتر در این زمینه ر -ک: «تحریف تورات و انجیل بنابر آیات قرآن»، سؤال 45674

[7] – بقره، 79 –

[8] – آل عمران، 187 –

[9] – آل عمران، 71 –

[10] – شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 2، ص 498، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 2، ص 85، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق –

[11] – ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج 2، ص 50، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، 1419ق –

[12] – بقره، 170: «و هنگامى كه به آنان [كه آلوده به شرک و كفرند] گويند: از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد، پاسخ دهند: نه، بلكه از آيينى كه پدرانمان را بر آن يافتيم، پيروى می كنيم – آيا هر چند پدرانشان چيزى نمی فهميدند و راه نمی يافته اند [باز كوركورانه از آنان پيروى خواهند كرد؟!]» –

[13] – مائده، 77 –

[14] – بقره، 213: «تنها [گروهى از] كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند، و نشانه هاى روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند» –

[15] – طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج 2، ص 544، تهران، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج 1، ص 496، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق –

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *