در روايات شيعه، عبارت و اصطلاح بسيار لطيف و مناسبى براى انتظار در نظر گرفته شده و آن «انتظار فرج» است. فرج، به معناى نصرت و پيروزى و گشايش گرههاى زندگى از جانب خداوند است. مقصود از انتظار فرج، انتظار دگرگونى مثبت و گسترده در زندگى بشر و زدوده شدن ناكامىها و نابسامانىها از چهره غمزده جامعه انسانى است و پيروزى حكومت عدالت گستر و معنويت گراى مهدوى بر دولتهاى شرك و كفر و ستم است.
در روايات، توصيههاى فراوانى در مورد انتظار فرج و ارزش، و فضيلتهاى بىشمار آن شده است.
پيامبر اكرم«ص» آن را برترين اعمال و عبادات مىداند: «افضلُ اعمال امّتى انتظار الفرج من اللّه عزّوجل»؛ بحارالانوار، ج 52، ص 128. ؛ «انتظار فرج (و گشايش) از جانب خداى بلند مرتبه، برترين عمل امت من است» و نيز مىفرمايد: «افضل العبادة انتظار الفرج»؛ معجم احاديث الامام المهدى، ج 1، ص 268. ؛ «با فضيلتترين عبادات، انتظار فرج است».
حضرت على«ع» نيز آن را محبوبترين اعمال در نزد خداوند و منتظر فرج را، همانند شهيد راه حقّ مىداند: «انتظروا الفرج و لاتيأسوا من روح الله فاِنّ احبَّ الاعمالِ الى اللّه عزّوجلّ انتظارُ الفرجَ الآخِذُ باَمرنا مَعَنا غداً فى حظيرة القدس و المنتظر للفرج كمُتشَحّط بدمه فى سبيلِ اللّه»؛ بحارالانوار، ج 53، ص 123. ؛ «منتظر فرج باشيد و از رحمت خدا مأيوس نشويد كه محبوبترين اعمال نزد خداوند – عزّ و جل – انتظار فرج است. كسى كه پذيراى امر ما باشد، فردا(ها) در «حظيرة القدس» با ما است و كسى كه منتظر فرج باشد، مانند كسى است كه در راه خدا، به خون خود آغشته گشته است».
امام جواد«ع» آن را با فضيلتترين و راه گشاترين امور مىداند: «اَفضَلُ اعمالِ شيعتنا انتظارُ الفَرَج مَن عَرَف هذ الامرَ فقد فُرِّج عَنه بانتظاره»؛ بحارالانوار، ج 52، ص 110. ؛ «برترين عمل شيعيان ما انتظار فرج است. هر كس اين امر را بداند و آن را بشناسد، با همين انتظار در كارش گشايش و فرج مىشود».
امام هادى«ع» به روشنى معناى فرج را – كه همان انتظار ظهور مهدى موعود است – توضيح مىدهد.
على بن مهزيار مىگويد: نامهاى به امام هادى«ع» نوشتم و از ايشان درباره «فرج» پرسيدم ؛ حضرت فرمود: «اذا غابَ صاحبُكم عن دارالظّالمين فتوقّعوا الفرج»؛ كمال الدين، ج 2، ص 380، ح 2. ؛ «هر گاه امام شما از بين ظالمان و ستمگران مخفى شد، چشم به راه فرج باشيد».
امام صادق«ع» نيز حالات شيعيان در دوران غيبت و انتظار گشايش و فرج را چنين بازگو مىفرمايد: «نزديكترين جايى كه خداى متعال به بندگانش هست و نيز بيشترين زمانى كه از ايشان راضى است، وقتى است كه حجّت الهى را از دست بدهند و او بر ايشان ظاهر نشود و جايش را ندانند ؛ در عين حال يقين دارند كه آن حجّت باقى است و باطل نشده است. پس در آن هنگام، هر صبح و شام، منتظر فرج باشيد…» همان، ص 337، ح 10..
برآيند اين روايات آن است كه عموم مردم جهان – به خصوص شيعيان – بايد منتظر ظهور و قيام مهدى موعود باشند كه از سراپرده غيبت بيرون آيد.
انتظار فرج، در واقع نوعى آمادگى و استقبال از نيكىها است. آمادگى براى تلاش و حركتى مداوم و كوششى خستگىناپذير همراه با تهذيب نفس، پاكزيستن، حقّخواهى و دور ماندن از زشتىها و آلودگىها… به همين جهت وقتى ابوبصير از امام صادق«ع» پرسيد كه: فرج كى خواهد بود؟ آن حضرت فرمود: «يا ابابصير و انت ممّن يريد الدّنيا؟ مَن عرف هذاالامر، فقد فرج عنه لانتظاره»؛ كافى، ج 1، ص 371. ؛ «اى ابوبصير! تو هم از كسانى هستى كه دنيا را طلب مىكنند؟ آن كس كه قيام امام را بشناسد، براى او به جهت انتظارش فرج شده است».
بر اين اساس، انتظار فرج، فراتر از انتظار معمولى است ؛ يعنى انتظارى همراه با آگاهى، بصيرت، درايت، معنويت، آمادگى، حقگرايى، عدلخواهى و… به عبارت روشنتر، انتظار فرج، شناخت حق و شناختن رهبر و امام حقّ و انتظار يارى رساندن به او است. چنين شخصى در غيبت امام، چنان رفتار مىكند كه گويا در زمان ظهور و حضور او زندگى مىكند. به همين جهت شيعه تمامى دشوارىها و كاستىها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. اين نوع انتظار است كه داراى فضيلت و ارزش بىشمارى است.
امام سجّاد«ع» مىفرمود: «انتظار الفرج من اعظم الفرج»؛ بحارالانوار، ج 52، ص 122، ح 4. ؛ «انتظار فرج، خود از بزرگترين گشايشها است».
امام كاظم«ع» هم فرمود: «انتظار الفرج من الفرج»؛ الغيبة طوسى، ص 459. ؛ «انتظار فرج، نشانه فرج و گشايش است».
به صراحت مىتوان گفت: از مهمترين رازهاى نهفته بقاى تشيّع همين روح انتظارى است كه كالبد شيعه را آكنده ساخته و پيوسته او را به تلاش، كوشش، جنبش و جوشش وا مىدارد.
«انتظار»، ظرفيت و توانايى فراوانى براى تحقّق جامعه آرمانى اسلام ايجاد مىكند و رفتارها و برنامهها را بدان سمت سوق مىدهد. اين والاترين عبادت و بهترين عمل است ؛ چنان كه امام على«ع» فرمود: «افضلُ عبادة المؤمن انتظار فَرج الله»؛ بحارالانوار، ج 52، ص 146. ؛ «بهترين عبادت مؤمن، انتظار كشيدن فرج خداوند است». به طور خلاصه مؤلّفههاى زير را مىتوان از «انتظار فرج» برداشت كرد:
1 – تلاش و كوشش براى پيشرفت و ترقّى ؛
2 – اصلاحطلبى و اميد به زندگى بهتر (گشايش در امور) ؛
3 – نفى وضع موجود (ظلم و بىعدالتى، فساد و تباهى) ؛
4 – طرد و عدم پذيرش حكومتهاى سياسى (نامشروع دانستن آنها) ؛
5 – قيام و انقلاب و نهضت مداوم و فعّال ؛
6 – ضرورت تشكيل حكومتهاى دينى و مشروع ؛
7 – عدم انقياد و سازش در برابر جبّاران و مفسدان و… براى مطالعه بيشتر ر.ك: نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش 2، ص 130.. (مهدويت1، رحيم كارگر، كد: 28/500027)
منبع:پرسمان