آقايى از اهالى مشكين و اردبيل در زمان رضاپهلوى در نجف بود كه در مدرسه بادكوبه اى ها، اسفار و رسايل تدريس مى  كرد، و در همان زمانها به ايران آمد. بعد از مدّتى احوالشان را پرسيدم، گفتند: در يكى از روستاهاى اطراف مشكين اردبيل ساكن شده است. خدا مى داند عالمى كه آن قدر زحمت كشيده بود، با چه وضعيّت سختى در آن روستا به سر مى برده است! چه علمايى گمنام شدند و مردم از آنها استفاده نكردند، آن هم در زمانى كه علما كم بودند. امروز يك عالم، جاىِ صد عالمِ صد سال قبل است.منظور حضرت استاد ـ مدّظلّه ـ اين است كه: تعداد علماى امروز نسبت به صد سال پيش 1001 است و به جاى هر صد عالم، يك عالم جاى  گزين دارد.

فوج فوج از خوبان مى  آمدند و به كشاورزى مشغول مى شدند، و عدّه  اى به ادارات مى  رفتند. خيلى هم به تهران مى آمدند و در آن  جا به گفتن مسايل شرعى مى  پرداختند و منبر مختصر و مجالس سيّار روضه  خوانى داشتند. البته تهرانى ها در آن زمان خوب امتحان دادند؛ چون چشم سير بودند و به اوضاع دنيا مغرور نمى شدند و روحانيون را نگاه مى داشتند و از وجود آنها استفاده مى كردند.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *