يا بايد به تكاليف و وظايف عالم باشيم و يا متعلّم و يا محتاط، « هَل الدّينُ إِلاَّ التَّرجيحُ عِنْدَ الدَّوَرانِ؟! »؛ (آيا دين جز ترجيح [آخرت بر دنيا و يا رضاى خدا بر هواى نفس و شيطان[ هنگام دوران امر [بين آن دو] است؟!) ديندارى انسان وقتى معلوم مى شود كه بر سر دو راهى دنيا و آخرت، و متابعت هواى نفس و شيطان و يا بندگى رحمان قرار گيرد. مى بينيم در هر زمان در ميان امواج فتنه ها و بلاها دو سه نفر پاك و بى آلايش از اين نشأه بيرون مى روند، و از خوشى هاى اهل عصر خويش توقّف و امتناع مى نمايند، و يا اگر با آنها همراه مى شوند، صورتا در ميان آن ها هستند، ولى باطن آن ها محفوظ مانده و آلوده نمى شوند، حتّى اگر مانند علىّ بن يقطين در دربار سلاطين جائر و ظالم باشند( ر.ك: فهرست طوسى، ص 90؛ رجال ابن داود، ص 253.)، سالم در مى آيند؛ ولى عده اى نظير عمر سعد به آرزوى مُلْك رى به خسران دنيا و آخرت گرفتار مى گردند. باز از دست رفتن دنيا باكى ندارد، خسران آخرت را چه كار كنيم اگر از آن در امان نباشيم؟! هواى مُلك رى ابن سعد را به آن جنايت واداشت. عجب مُلكِ ابدى اى كه عدمش براى او ابدى گشت! اگر خانه ى دنيا يك ميليون طبقه هم داشته باشد همه اش خيال بافى و از كاغذ و مقوا است. اگر ما قدرت آن ها را داشتيم چگونه خواهيم بود؟! فاروق( يكى از دولتمردان و يا پادشاهان عراقى.) در يك شب شانزده هزار ليره قمار باخت.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد