پيغمبر – صلّي اللّه عليه وآله – فرمود: آيا كسي او را ديده است كه كار نيكي انجام دهد؟
مردي گفت : در فلان شب و فلان شب با ما، پاسداري نمود.
پيغمبر – صلّي اللّه عليه وآله – بر وي نماز گزارد و تا قبر، تشييع كرد. سپس از وي تمجيد كرد و فرمود: ((رفقايت گمان مي كنند كه تو اهل دوزخ مي باشي ، ولي من گواهي مي دهم كه تو بهشتي هستي )).
آنگاه به عمر فرمود: ((تو از اعمال مردم پرسش نمي كني ، فقط مي خواهي پشت سر آنها غيبت نمايي …)).
و نيز ابن حجر، همين موضوع را در شرح حال ((ابومنذر)) روايت مي كند كه پيغمبر – صلّي اللّه عليه وآله – بر سر قبر او سه بار آفرين گفت . و طبراني از عبداللّه بن نافع از هشام بن سعد نقل كرده است كه گفت : مردي نزد پيغمبر – صلّي اللّه عليه وآله – آمد و گفت : يا رسول اللّه ! فلاني مُرد، تشريف بياوريد بر او نماز بگزاريد.
عمر گفت : او مردي ناپاك بود، نماز بر او مخوان !
آن مرد گفت : يا رسول اللّه ! در آن شبي كه به صبح آورديد و عده اي پاسداري مي كردند، اين مرد هم در ميان آنها بود.
پيغمبر اكرم – صلّي اللّه عليه وآله – برخاست ، من هم دنبال حضرت رفتم تا كنار قبر وي آمد و نشست و چون كار دفن او به انجام رسيد، سه بار به وي آفرين گفت . سپس فرمود: مردم او را به بدي ياد مي كنند، ولي من او را به نيكي ياد مي كنم .
عمر گفت : ولي او اهل اين حرفها نبود!
پيغمبر – صلّي اللّه عليه وآله – فرمود: اي عمر! دست بردار! هر كس در راه خدا جهاد كند، بهشت بر او واجب مي شود.
ابن حجر مي گويد: ابو موسي در ذيل اين حديث گفته است : متن اين روايت در حديث ابو عطيه گذشت . حديث ابو منذر را ابو داوود در كتاب ((المراسيل )) از احمد بن منيع از حماد بن خالد مانند روايت عبداللّه نافع ، نقل كرده است . ابو احمد آن را در ((الكني )) ذكر نكرده است . اما حديث ابو عطيه گذشت . چنانكه ابو موسي در شرح حال او ذكر كرد، حاكم ابو احمد هم آن را روايت كرده و مي گويد: از اينجا استفاده مي كنيم كه وي صحابي بوده است . البته مصدر دو حديث ، مختلف است ، ولي سياق هر دو متن ، متقارب مي باشد. (پايان گفتار ابن حجر در شرح حال ابو منذر در الاصابه ).

 

 

منبع:پرسمان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *