با توجه به آموزه هاى روايى و نيز محتويات دعاهاى معتبر مأثوره مى توان گفت كه در مجموع مى توان حوائج معنوى و دنيوى را با رعايت مرزهاى دعا از خداوند متعال طلب كرد چنانكه على (علیه السّلام)  فرموده است:

«بدان بدرستى كسى كه گنجينه هاى پادشاهى دنيا و آخرت در دست اوست به تو اجازه داده تا او را بخوانى و اجابت تو را به عهده گرفته و فرمان داده كه از او درخواست كنى تا به تو عطا فرمايد و از او همت طلب كنى تا تو را رحمت آورد… هرگاه او را بخوانى آوازت را بشنود… پس [حال كه او را اين گونه شناختى] نيازت را به سوى او مى برى و سفره دلت را نزد او مى گسترانى، از غم هايت به سوى او شكوه مى كنى و حل مشكلات را از او مى خواهى و بر كارهايت از او يارى مى جويى، و از گنجينه هاى رحمتش چيزهايى را مى طلبى كه ديگران قدرت بخشيدنش را ندارند، چيزهايى چون فزونى عمر، سلامت بدن و گشايش روزى…».[1]

شايد براى خيلى ها خواسته هاى معنوى جاى اشكال نباشد ولى در خصوص حوائج دنيوى برخى مى پندارند كه با روح دعا كه نزديكى به معنويات و دورى از امور دنيوى است ناسازگار مى باشد؛ اما چنين نيست، زيرا حوائج دنيوى مشروع كه آدمى را به معنويات نزديك مى سازد و زمينه را براى تعالى و رشد روح فراهم مى كند، هيچ اشكالى ندارد، دنيا هر چند پل و گذرگاه به آخرت است، ولى محل كشت زار و كاشتن بذر است و هر چقدر آدمى داراى طول عمر، وسعت رزق، روزى حلال، فرزندان و زن صالح و امكانات مشروع و نيز سلامت جسمى باشد كشت بهترى خواهد كرد و برداشتش در آخرت بيشتر خواهد بود. غير از آنكه اهل بيت (علیهم السّلام)  به وفور در دعاهاى گوناگون حوائج دنيوى خويش را كنار نيازهاى معنوى مطرح مى كرده اند و بدين سان به ما مى آموختند كه از خدا چه بخواهيم. بايد از خدا بصيرت و بينش طلب كنيم تا بهتر با او سخن برانيم و دقيق تر بدانيم با او چه بگوييم.

بعد از اين ما ديده خواهيم از تو بس*** تا نپوشد بحر را خاشاك و خس[2]

 

دفتر نشر معارف/مؤلفان:محمدرضا کاشفی و سیّد محمد کاظم روحانی


[1] – نهجالبلاغه، نامه 31.

[2] – مثنوى، دفتر ششم، 2311.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *