آیا ارتباط جنسی جن ها برای زاد و ولد مثل انسان ها است؟
پاسخ اجمالی
از آیات متعدد قرآن کریم، استفاده می شود که، جنّیان چون انسان ها با یکدیگر سخن می گویند و یکدیگر را به نیکوکارى دعوت کرده و از عذاب خدا می ترسانند. همچنین همانند انسان ها تکلیف، زندگی، مرگ و عقاب و ثواب دارند. اما این که تکثیر و زاد و ولد جنّیان چگونه است آیات و روایات صریح در این زمینه نداریم، ولی با استفاده از برخی از آیات قرآن می توان استفاده کرد که آنان دارای نر و ماده هستند و همانند انسان ها مقاربت و نزدیکی جنسی دارند.
پاسخ تفصیلی
از آیات متعدد قرآن کریم،[1] استفاده می شود که، جنّیان چون انسان ها با یکدیگر سخن می گویند و یکدیگر را به نیکوکارى دعوت کرده و از عذاب خدا می ترسانند. همچنین همانند انسان ها زندگی و مرگ دارند،[2] دارای تکلیف و حساب رسی، عقاب و ثواب هستند.[3] دارای ادیان مختلف بوده و به نبوّت رسول خدا(ص) ایمان آورده اند.[4]
اما این که تکثیر و زاد و ولد جنّیان چگونه است، آیات و روایات صریح در این زمینه نداریم، ولی با استفاده از برخی از آیات قرآن می توان استنباط کرد که آنان دارای نر و ماده هستند و همانند انسان ها مقاربت و نزدیکی جنسی دارند. در این جا به آیاتی اشاره می شود:
الف. «سُبْحانَ الَّذی خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا یَعْلَمُونَ»؛[5] منزّه است آن خدایى که همه جفت ها را بیافرید، چه از آنچه زمین می رویاند و چه از نفس هایشان و چه آن چیزهایى که نمی شناسند. استناد کرد؛ طبق این آیه شریفه، نبات و انسان ها نر و ماده دارند و نیز چیزهایی که ما آنها را نمی شناسیم.
جمله «وَ مِمَّا لا یَعْلَمُونَ» جنّ را نیز شامل می شود که نر و ماده دارند ولى ما چگونگی آن را نمی دانیم. [6] البته این در صورتى است که مراد از «الازواج» در آیه اصناف نباشد.
ب. «وَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ؛[7] و از هر چیز جفتى بیافریده ایم، باشد که عبرت گیرید. این آیه صراحت دارد در این که نر و مادگى در بیشتر مخلوقات هستی جریان دارد و جمله «کُلِّ شَیْءٍ» به طور حتم جنیّان را نیز در بر می گیرد.[8]
ج. «وَ أَنَّهُ کانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِ»؛[9] و نیز مردانى بودند از آدمیان که به مردانى از جنّ پناه می بردند. از این آیه استفاده می شود که بین جنّیان نیز زن و مرد وجود دارد.[10]
تا این جا با استناد به آیات یاد شده به دست آمد که جنیان نیز مانند انسان ها دارای جنس نر و ماده هستند، اما در چگونگی مقاربت و نزدیکی آنان و تکثیرشان می توان به آیاتی که در وصف حوریان بهشتى هست تمسّک نمود و آن این که خداوند سبحان در وصف حوریان بهشتی می فرماید: «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌ»؛[11] حوریان بهشتى را قبل از شوهرانشان نه آدمى دست زده و نه جنّ. مفسّران از این آیه نکات زیر را استفاده نموده اند:
1 – برای جنیان نیز ثواب و پاداش هست.[12]
2 – همان گونه که خداوند به نیکوکاران و مؤمنان از انسان، حوریان انسی بهشتی هدیه می کند که قبل از آنان هیچ انسانی با این حوریان نزدیکی نداشته به نیکوکاران و مؤمنان از جنّ نیز حوریان جنّی را هدیه می کند که قبل از آنان هیچ جنّی با این حوریان نزدیکی نکرده است.[13]
3 – «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ» در آیه، به معنای «لم یفتضهن» است و افتضاض؛ یعنی آمیزش به گونه ای که پرده بکارت پاره شود و از آن خون بکارت جاری شود. [14] از آن جایی که قرآن می فرماید: «قبل از شوهرانشان هیچ انسان و جن با آنان نزدیکی نکرده»، معنایش این است که جنّ نیز همانند انسان زنان را لمس و با آنان همانند آدمی نزدیکی و آمیزش می کند. بنابراین، می توان از این آیه استفاده کرد که تکثیر و زاد و ولد جنّ، همانند تکثیر و زاد و ولد انسان ها به وسیله مقاربت و نزدیکی نر و ماده صورت می گیرد.[15]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[1]. جن، آیات 1 – 15؛ رحمن، آیات 31 – 63؛ احقاف 29 – 31.
[2]. «کلُُّ مَنْ عَلَیهْا فَان»؛ هر چه بر روى زمین است دستخوش فناست. رحمن، 26.
[3]. «سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَان»؛ اى جنیان و آدمیان! به حساب شما خواهیم رسید. رحمن، 31.
[4]. قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج 2، ص 65 – 66، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371ش.
[5]. یس، 36.
[6]. قاموس قرآن، ص 67.
[7]. ذاریات، 49.
[8]. قاموس قرآن، ص 67؛ ر.ک: نمایه «زوجیت در مخلوقات و ملائکه»، سؤال 17947.
[9]. جن، 6.
[10]. قاموس قرآن، ص 67.
[11]. رحمن، 56 و 74.
[12]. «الآیة دلالة على أن للجن ثواباً فالإنسیات للانس و الجنیات للجن»؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، ج 9، ص 482، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.
[13]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 315، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق: حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، ج 4، ص 345، دفتر نشر داد، تهران، چاپ اول، 1373ش.
[14]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 315.
[15]. قاموس قرآن، ص 65.