1 – وجود روايات در اين زمينه از اهل بيت عليهم السلام
2 – وجود مستندات تاريخي در مورد اربعين سيد الشهدا

3 – بازگرداند سر مطهر حضرت به بدن ايشان در چنين روزي (لذا شيعيان اقدام به بزرگداشت چنين روزي مي كنند)

مهمترين نكته درباره اربعين‌، روايت امام عسكري (ع‌) است‌. حضرت در روايتي كه در منابع ‌مختلف از ايشان نقل شده فرموده‌اند: نشانه‌هاي مؤمن پنج چيز است‌: 1 ـ خواندن پنجاه و يك ركعت نماز (17 ركعت نماز واجب + 11 نماز شب + 23نوافل‌) 2 ـ زيارت اربعين 3 ـ انگشتري در دست راست 4 ـ وجود آثار سجده ‌بر پيشاني 5 ـ بلند خواندن بسم الله در نماز.
اين حديث و همچنين زيارت اربعين كه درمنابع دعايي آمده‌، به اربعين امام حسين (ع‌) و بزرگداشت آن روز تصريح كرده ‌است‌.
اما اين كه منشأ اربعين چيست‌، بايد گفت‌، در منابع به اين روز به دو اعتبار نگريسته شده است‌.
نخست روزي كه اسراي كربلا از شام به مدينه مراجعت كردند.

 


دوم روزي كه جابر بن عبدالله انصاري‌، صحابي پيامبر خدا (ص‌) از مدينه به ‌كربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسين (ع‌) را زيارت كند. شيخ مفيد (م 413) در«مسار الشيعه» كه در ايام مواليد و وفيات ائمه اطهار عليهم السلام است‌، اشاره به روز اربعين‌كرده و نوشته است‌: اين روزي است كه حرم امام حسين (ع‌)، از شام به سوي مدينه مراجعت كردند. همچنين روزي است كه جابر بن عبدالله براي زيارت امام ‌حسين (ع‌) وارد كربلا شد.
كهن‌ترين كتاب دعايي مفصل موجود، كتاب «مصباح المتهجّد» شيخ طوسي از شاگردان شيخ مفيد است كه ايشان هم همين مطلب را آورده است‌. شيخ ‌طوسي پس از ياد از اين كه روز نخست ماه صفر روز شهادت زيد بن علي بن‌الحسين (ع‌) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن كعبه توسط سپاه شام است‌، مي‌نويسد: بيستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه كربلا) روزي است كه حرم سيد ما اباعبدالله الحسين از شام به مدينه مراجعت كرد ونيز روزي است كه جابر بن عبدالله انصاري‌، صحابي رسول خدا (ص‌) ازمدينه وارد كربلا شد تا قبر حضرت را زيارت كند. او نخستين كس از مردمان بود كه امام حسين (ع‌) را زيارت كرد. در چنين روزي زيارت آن حضرت‌مستحب است و آن زيارت اربعين است‌. (مصباح المتهجد، ص 787) در همانجا آمده است كه وقت خواندن زيارت اربعين‌، هنگامي است كه روز بالا آمده ‌است‌.
در كتاب «نزهة الزاهد» هم كه در قرن ششم هجري تأليف شده‌، آمده‌: در بيستم ‌اين ماه بود كه حرم محترم حسين از شام به مدينه آمدند. (نزهة‌الزاهد، ص 241) همين طور در ترجمه فارسي فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم‌، تصحيح مجد طباطبائي‌) و كتاب مصباح كفعمي كه از متون دعايي بسيار مهم قرن نهم هجري است‌اين مطلب آمده است‌. برخي استظهار كرده‌اند كه عبارت شيخ مفيد و شيخ‌طوسي‌، بر آن است كه روز اربعين‌، روزي است كه اسرا از شام به مقصد مدينه ‌خارج شدند نه آن كه در آن روز به مدينه رسيدند. (لؤلؤ و مرجان‌، ص 154) به هر روي‌، زيارت اربعين از زيارت‌هاي مورد وثوق امام حسين (ع‌) است كه ازلحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است‌.


بازگرداندن سر مطهر حضرت به بدن
منابع زير تصريح و يا تاييدى بر اربعين داشته‏اند:


1 – ابو مخنف (لوط بن يحيى) معاصر با امام حسين (ع) (5)


 2 – شيخ صدوق، (متوفاى سال 381ق.) :

«امام سجاد (ع) با اهل بيت (ع) و سرهاى مطهر شهيدان از دمشق خارج شد و سرهاى مقدس را در كربلا دفن كرد» . (6)

هر چند ايشان تصريح نكرده‏اند كه ورود اهل بيت (ع) در روز اربعين سال 61 ق. بوده است اما از آنجا كه هيچ كس زمان ديگرى را در تاريخ، براى ورود اهل بيت (ع) به كربلا به ثبت نرسانده است، در نتيجه ورود امام سجاد (ع) به همراه اهل بيت‏به كربلا، در روز اربعين سال 61 ق. بوده است.


3 – اسفرائنى (متوفاى 406ق.) – از علماى بزرگ مذهب شافعى – در مقتل خود تصريح مى‏كند كه اهل بيت (ع)، بيستم صفر وارد كربلا شده و با جابر ملاقات كردند. او مى‏گويد: «و لما وصلوا الى بعض الطريق‏» (و چون به راهى رسيدند) نمى‏گويد: «و لما وصلوا الى طريق كربلا او العراق‏» (و چون به راه كربلا يا عراق رسيدند) تا اشكال شود راه كربلا از بين راه مدينه نيست، بلكه از خود شام است.


4 – علم الهدى سيد مرتضى (متوفاى 436ق.) مى‏نويسد:

«ان راس الحسين (ع) اعيد الى بدنه فى كربلا» (7)

يعنى: همانا سر مطهر امام حسين (ع) در كربلا به پيكر مقدس آن حضرت، عودت داده شد.


5 – ابو ريحان بيرونى، محقق و رياضيدان شهير (متوفاى 440ق.) در كتاب نفيس خود «الآثار الباقية‏» چنين مى‏گويد:

«و فى العشرين رد راس الحسين (ع) الى جثته حتى دفن مع جثته و فيه زيارة الاربعين و هم حرمه بعد انصرافهم من الشام‏» (8)

يعنى: سر مقدس امام حسين (ع) در بيستم صفر به جسد مطهر امام برگردانده و با پيكرش دفن گرديد. زيارت اربعين در خصوص اين روز است. اهل بيت (ع) نيز بعد از مراجعت از شام اين روز را حرمت نهادند.
پس ايشان تصريح مى‏كند كه ورود اهل بيت (ع) به كربلا پس از بازگشت از سفر شام بود نه قبل از رفتن به شام كه مرحوم شعرانى ترجيح مى‏دهد.


6 – شيخ طوسى (متوفاى 460ق.) علت‏سنت‏شدن زيارت امام حسين (ع) در اربعين را تنها انجام مراسم تدفين سرهاى مطهر امام (ع) و ساير شهدا در كربلا مى‏داند. (9)

البته سيد بن طاووس، مى‏گويد شيخ طوسى معتقد است امام سجاد (ع) با اهل بيت (ع) در روز اربعين (بيستم صفر) وارد مدينه شدند (نه كربلا) و سيد بن طاووس اين نظر را بعيد مى‏شمرد از اين جهت كه چگونه ممكن است در مدت 40 روز به مدينه برسند؟ (10)


7 – شيخ فتال نيشابورى (متوفاى 508ق.) مى‏گويد:

«خرج على بن الحسين (ع) بالنسوة و رد راس الحسين (ع) الى كربلا» (11)

يعنى: امام سجاد (ع) به همراه اهل بيت (ع)، سر امام حسين (ع) را به كربلا بازگرداند.


8 – عماد الدين طبرى آملى (متوفاى اوايل قرن ششم) . (12)


9 – شيخ شهيد طبرسى در سال 508ق. (13)


10 – ابن شهر آشوب (متوفاى سال 588ق.) در مناقب اعاده سر مطهر به بدن را ذكر كرده است. (14)


11 – علامه شهير و مورخ كبير، سبط ابن الجوزى از علماى بزرگ اهل سنت (متوفاى سال 654ق.) چنين مى‏گويد:

«الاشهر انه رد الى كربلا فدفن مع الجسد» . (15)

يعنى: بنا بر نظر مشهورتر، سر امام حسين (ع) به كربلا بازگردانده و با پيكرش دفن گرديد.


12 – سيد بن طاووس – على بن موسى بن جعفر – (متوفاى 668ق.)، در كتاب لهوف، رجوع اهل بيت (ع) به كربلا و همچنين دفن سر مطهر در كربلا را نقل كرده، و در كتاب اقبال، (16) لحوق سر مطهر به بدن در روز بيستم صفر را پذيرفته، گر چه در باره آورنده سر مطهر و كيفيت دفن آن سكوت كرده است.


13 – شيخ فقيه ابن نما حلى – جعفر بن محمد بن جعفر – (متوفاى اواخر قرن هفتم) نسبت‏به ورود اهل بيت (ع) به كربلا و ملاقاتشان با جابر تصريح نموده است. (17)

شايان توجه است كه شيخ اجازه (18) ما مرحوم آيت الله حاج شيخ آقا بزرگ تهرانى در كتاب «الذريعه‏» (19) تاريخ وفات ابن نما مؤلف كتاب «مثير الاحزان‏» را سال 645 ثبت نمودند، در صورتى كه اين سال، سال تاريخ فوت پدر ايشان فقيه نامى محمد بن جعفر بن نما استاد سيد بن طاووس و محقق حلى است.


14 – مورخ معروف «خواند مير» (متوفاى 942ق.)، اربعين را اصح روايات در دفن سر مطهر دانسته، و مى‏گويد:

«امام چهارم با خواهران و… در بيستم شهر صفر، سر امام حسين (ع) و ساير شهيدان كربلا (رضى الله عنهم) را به بدنهاى ايشان منضم ساخت‏» . (20)


15 – الشبراوى، عبد الله بن محمد، شيخ جامع ازهر قاهره، صاحب كتاب «الاتحاف بحب الاشراف‏» (متوفاى 1172ق.) نقل مى‏كند:

«بعد از چهل روز سر به بدن ملحق شد» . (21)


16 – زكريا بن محمد قزوينى (متوفاى 1305ق.) در كتاب عجائب المخلوقات چنين مى‏گويد:

«اليوم الاول منه عيد بنى اميه ادخلت فيه راس الحسين (رضى الله عنه) بدمشق و العشرون منه رد راس الحسين الى جثته.» يعنى: اولين روز ماه صفر، عيد بنى اميه بود، سر مقدس امام حسين (ع) در اين روز وارد دمشق شد و در روز بيستم همين ماه، سر مبارك امام، به بدن مطهرش بازگردانده شد.


17 – علامه جليل القدر سيد محسن امين عاملى در «لواعج الاشجان‏» به نقل از بشارة المصطفى، و در «اعيان الشيعه‏» مى‏گويد:

«ورود اهل بيت‏به كربلا مشهور است‏» . (22)


18 – عالم شريف سيد عبد الرزاق مقرم در «مقتل الحسين (ع)» چنين مى‏گويد:

«اهل بيت (ع) در كربلا با جابر ملاقات كردند» . (23)

و نيز مى‏گويد:
«امام سجاد (ع) سر مطهر پدر و ساير شهدا را در كربلا ملحق به بدنها كرد» . (24)


19 – ابن حجر مكى، احمد بن محمد، (متوفاى سال 937ق.) صاحب كتاب «الصواعق المحرقه‏» و شرح قصيده همزيه بوصيرى مى‏گويد:

«بعد از چهل روز سر به بدن ملحق شد» . (25)

 

 

منبع:پرسمان



5) مقتل ابو مخنف، به نقل از مرحوم حاج ميرزا حسين نورى، لؤلؤ و مرجان، ص‏157.

6) شيخ صدوق، امالى، 1349 ش.، ص‏168، مجلس 31.

7) شهيد قاضى طباطبايى، تحقيق اربعين، ص‏341، چاپ دوم، به نقل از مناقب شهر آشوب، ج‏2، ص‏200 و نيز نقل شيخ طبرسى در اعلام الورى، ص‏250، ج‏بيروت‏1399ق.

8) همان، ص‏344 به نقل از الاثار الباقيه، ص‏331 چاپ اروپا، و نيز ص‏22 ج‏دوم به نقل از ترجمه الاثار الباقيه ص‏392، تهران 1321.

9) به نقل از مرحوم محدث قمى، نفس المهموم، ص‏466، و شهيد قاضى، پيشين، ص‏341.

10) سيد بن طاووس، اقبال، ص‏58.

11) شيخ فتال نيشابورى، روضة الواعظين، ص‏230.

12) بشارة المصطفى، به نقل سيد محسن امين، اعيان‏الشيعه، ج‏4، ص‏47.

13) اعلام الورى، چاپ بيروت، 1399ق.، ص‏250.

14) به نقل از سيد مقرم، مقتل الحسين، ص‏469.

15) شهيد قاضى طباطبايى، تحقيق درباره اول اربعين سيد الشهدا، ص‏342و349 چاپ‏2، به نقل از تذكرة الخواص، و نيز مقتل مقرم ص‏470 به نقل از تذكرة الخواص ص‏150 همچنين اعيان الشيعه ج‏1، ص‏626، ق‏2.

16) ص‏588.

17) مثير الاحزان‏» ، 1318ق، ص‏59، به نقل از شهيد قاضى، پيشين، ج‏2، ص‏20، و نيز سيد مقرم، پيشين، ص‏469.

18) مقصود از اين اصطلاح، اجازه نقل روايت است كه تا چندى پيش ميان دانشمندان اهل حديث رايج‏بوده است.

19) ج‏19، ص‏349.

20) خواند مير، حبيب السير، ج‏2، ص‏60.

21) مقتل مقرم، ص‏469 به نقل از الاتحاف بحب الاشراف ص‏12.

22) سيد محسن امين عاملى، اعيان الشيعه، ج‏1، ص‏617.

23) عبد الرزاق مقرم، مقتل الحسين، ص‏467، چ‏1383 ق

24) همان، ص‏469.

25) همان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *