ابن هشام از ابن اسحاق، نقل می‌کند:

قریش رسول خدا (ص) را «مُذَمَّم» (نکوهید؛ در مقابل محمّد، یعنی ستوده) می‌نامیدند و او را دشنام می‌دادند.

رسول خدا (ص) می‌فرمود: آیا تعجّب نمی‌کنید! خداوند، چگونه آزار و اذیّت قریش را از من برمی‌گرداند. دشنامم می‌دهند و نکوهیده‌ام می‌خوانند در حالی که من، محمّدم! (ستوده‌ام). امیة ابن خلف[1] همواره وقتی رسول خدا (ص) را می‌دید، زبان به عیب‌جویی و یاوه‌گویی می‌گشود. پس خدای متعال درباره او، سوره‌ی هُمزه را نازل فرمود:

«وای بر هر عیب‌جویی هرزه زبان! همان کسی که مالی جمع کرده و مدام به حساب و شمارش آن، مشغول است؛ تصور می‌کند که دارایی دنیا، عمر ابدش خواهد بخشید. نه چنین است؟! بلکه قطعاً به آتش دوزخ، خواهد افتاد. و چه می‌دانی آن آتش، چیست؟ آتش افروخته‌ی خداست؛ همان که شراره‌اش بر دل‌ها، سرخواهد کشید؛ همان آتشی که آنان را از هر سو، فرا گرفته است و در آنان ستون‌های بلندی، کشیده شده است.[2]»

 

أذی قریش و سبّهم للنّبيّ (ص)

قال إبن هشام:

قال ابن إسحاق: و كانت قريش أنّما تسمّى رسول اللّه (ص) مذمّماً، ثمّ يسبّونه، فكان رسول اللّه (ص) يقول: ألا تعجبون لمّا يصرف اللّه عنّي من أذى قريش، يسبّون و يهجون مذممّاً، و أنا محمّد.

و أميّة بن خلف بن وهب بن حذافة بن جمح، كان إذا رأى رسول اللّه (ص) همزة و لمزه، فأنزل اللّه تعالى فيه (وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ كَلَّا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَةُ نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ إِنَّها عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ).[3]

 

 


[1] . سر سلسله‌ی بنی امیّه.

[2] . همزه.

[3] . السیرة النبویة 1: 382.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *