شكى نيست كه «ليلة القدر»، يكى از شبهاى ماه رمضان است؛ جمع ميان آيات قرآن نيز اقتضاى آن را دارد. از يك سو مىفرمايد: «قرآن در ماه رمضان نازل شده است»[1] و از سوى ديگر مىفرمايد: «ما آن را در شب قدر فرو فرستاديم.»[2] ما براى تعيين آن، بايد به روايات مراجعه كرد. در روايات شيعه و اهل سنت، احتمالات گوناگونى داده شده است؛ از جمله: شب هفدهم، شب نوزدهم، شب بيست و يكم، شب بيست و سوم، شب بيست و هفتم و شب بيست و نهم.[3]
براساس روايت مشهور ائمه اطهار عليهمالسلام ، احتمال اينكه شب قدر، يكى از شبهاى نوزدهم، بيست و يكم و يا بيست و سوم ماه رمضان باشد، بيشتر است. سيد بن طاووس، از بزرگان علماى شيعه، روايات متعددى درباره تعيين شب قدر در كتاب اقبال الاعمال جمعآورى كرده است كه از مجموع آنها فهميده مىشود: اندازهگيرى و «تقدير» امور و كارها، در شب نوزدهم و «تحكيم» آنها در شب بيست و يكم و «امضاى» آنها در شب بيست و سوم است. به اين دليل شب زندهدارى و عبادت و دعا در اين سه شب بسيار توصيه شده؛ به ويژه بر دو شب بيست و يكم و بيست و سوم تأكيد بيشترى گشته است[4]. در روايتى از امام صادق عليهالسلامدرخواست مىشود كه شب قدر را معين كنند، ايشان مىفرمايد: «آن را در شب بيست و يكم و بيست و سوم بجوييد». وقتى راوى مىخواهد امام آن را دقيقا مشخص كند؛ مىفرمايد: «چه سخت است بر تو كه دو شب را كوشش كنى».[5]«در عين حال روايات متعددى دلالت دارد كه شب بيست و سوم، شب قدر است».[6]
البته شب قدر بر ائمه اطهار عليهمالسلام كاملاً روشن است؛ زيرا فرشتگان در آن شب بر آنان فرود مىآيند.[7] اما اصرار بسيارى داشتهاند كه شيعيان چند شب را به عبادت و شب زندهدارى مشغول باشند. با توجه به اين مطالب، روشن مىشود كه شب قدر در هر سالى وجود دارد و آن يك شب است و اختلاف تقويم، موجب نمىشود چند شب قدر داشته باشيم. بر اين اساس تأكيد شده است دهه آخر ماه رمضان، يا حداقل سه شب ياد شده مراقبت شود. پيامبراكرم صلىاللهعليهوآله در دهه آخر ماه رمضان در مسجد معتكف مىشد. و برخى از بزرگان شيعه، براى درك شب قدر يك سال شبها را احيا مىداشتند به هر حال شب قدر يك شب است و به احتمال بسيار زياد، اين يك شب، در دهه آخر ماه مبارك رمضان مقدر شده است و مؤمنان براى درك آن شب، تلاش مىكنند و احيا مىگيرند.
گفتنى است با نزول فرشتگان در شب قدر، بركات فراوان و متعددى جريان مىيابد كه مهمترين آن تقدير امور سالانه است. اما علاوه بر آن، نزول دسته جمعى فرشتگان، نورانيت و بركتى را به وجود مىآورد كه از فرصتهاى ممتاز، براى توبه و ارتقاى درجات معنوى است؛ به طورى كه انسان مىتواند از فرصت يك شب، ارجمندى هزار ماه را به دست آورد. بنابراين اگر چه اعلام تقدير امور سالانه به حجت خدا؛ در وقت معين از شب قدر انجام مىگيرد؛ اما براى مردم سراسر جهان ـ با اختلاف افقهايى كه دارند ـ شب قدر به نسبت هر منطقه ادامه دارد و همچنان بركات نزول فرشتگان شامل حال آنان مىشود. تقدير امور آنان نيز بر اساس آن انجام مىگيرد و با اعلام قبلى تقدير امور به حجت خدا، در وقت معين منافات ندارد. از اين رو حتى براى كسانى كه در منطقه خود فرصت شب را از دست دادهاند؛ در روايات آمده است كه روزهاى شب قدر نيز فضيلت شب آن را دارد و اگر كسى در پى درك فضايل آن باشد، به آنها مىرسد. همچنين در روايات آمده است: اگر كسى در اين شبها موفق نشد، منتظر شب و روز عرفه باشد كه مىتواند در آن، سرنوشت خويش را رقم زند. بنابراين تعيين اين اوقات براى رقم زدن تقديرات انسان، نه براى خداوند محدوديت مىآورد و نه براى انسان؛ لكن اين اوقات ويژگىهايى در تسريع حركت انسان به سوى كمال حقيقى دارد.
بنا بر آنچه گفته شد، شب قدر زمانى دو قسم است: زمانى واقعى و زمانى اعتبارى. ليلة القدر زمانى واقعى و اعتبارى را مىتوان به اول بهار واقعى و اعتبارى تشبيه كرد. اول بهار واقعى، لحظهاى است كه مركز زمين در حركت انتقالى خود به دور خورشيد، منطبق شود و نقطه اعتدال ربيعى اين لحظه، اول بهار واقعى است. حال اگر اين انطباق قبل از ظهر صورت بگيرد (تحويل سال قبل از ظهر باشد)، تمام آن روز را اول بهار و اولين روز سال نو اعلام مىكنند. اما اگر هنگام سال تحويل، بعد از ظهر باشد؛ آن روز را به سال قبل ملحق مىكنند و مىگويند: سال كبيسه دارد. ماه اسفند در چنين سالى، سى روزى است و در عين حال كه اول بهار واقعى روز سى ام اسفندماه آن سال است، روز بعد را به عنوان اول بهار و نخستين روز سال جديد اعلام مىكنند. در اين مثال روشن است كه ما يك اول بهار واقعى داريم كه يك لحظه است و يك اول بهار اعتبارى داريم كه يك روز است و با توجه به اعتبار و قرارداد، قابل توسعه و تغيير است.
ليلة القدر زمانى نيز همين گونه است؛ يعنى، ما يك شب قدر زمانى واقعى داريم و يك شب قدر زمانى اعتبارى. شب قدر زمانى واقعى، لحظهاى از شب خاصى است كه در آن لحظه، انسان كامل فيوضاتى را از عالم بالا دريافت مىكند و اين لحظه، امرى شخصى و غيرقابل توسعه و تعدّد است. و شب قدر زمانى اعتبارى، مقطعى از زمان است كه ممكن است 24 ساعت يا كمتر و يا بيشتر امتداد داشته باشد و با توجه به اختلاف آفاق متعدد شود. براى مثال در سرزمينى خاص، از سر شبى معين تا طلوع فجر براى اهل آن سرزمين، شب قدر باشد؛ ولى در سرزمينى ديگر بعد از دوازده ساعت، شب قدر اهل آن سرزمين شروع شود و… .
پس فيوضات و بركات شب قدر زمانى اعتبارى، قابل توسعه بوده و امتداد زمانى 24 ساعته شب و روز قدر، داراى فضيلت مشترك است.
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
نویسنده:گروه مؤلفان
[1] – بقره 2، آيه 185.
[2] – قدر 97، آيه 3.
[3] – ابن عربى، احكام القرآن، ج 4، صص 325 ـ 328؛ دارالكتاب العربى، چاپ اول 1421 ق، بيروت؛ همچنين ر.ك: حسن، حسنزاده آملى، انسان و قرآن، صص 239 ـ243 (انتشارات قيام، چاپ دوم، 1381 قم).
[4] – سيد بن طاووس، اقبال الاعمال، ج 1، صص 341 ـ 345 و 356 و 374 ـ 375؛ مكتب الاعلام الاسلامى، چاپ اول 1414ق، قم.
[5] – همان، ص 357.
[6] – همان، ص 374 و 375.
[7] – بصائر الدرجات، به نقل از امام صادق عليهالسلام؛ ر.ك: انسان و قرآن، ص 241.