بديهى است؛ اساس و شالوده زندگى خانوادگى بر محبت استوار است، بر همين اساس مى توان ادعا كرد كه نيرومندترين عامل دوام و رشد خانواده، عاطفه و محبت همسران به يكديگر است. در اين ميان به دليل احساسات و عواطف بيشتر زن ها، لازم است آقايان به ويژه در اوقاتى كه همسرشان دچار فشار جسمى يا روحى (زمان بيمارى، دوره عادت ماهانه، دوران باردارى، دوره پس از زايمان و زمان از دست دادن يك عزيز) است، تلاش بيشترى در اين زمينه از خود نشان دهند.
در حقيقت لازمه شادابى و نشاط زن اين است كه خود را محبوب همسر ديده و از عشق و علاقه او نسبت به خود مطمئن باشد؛ زيرا از اين طريق امنيت خاطر وى تأمين شده و به آرامش روانى مى رسد.
حمايت و مهربانى قلبى مرد، آن قدر براى زن ارزش دارد كه زندگى زناشويى بدون آن براى زن قابل تحمل نبوده و هرگز احساس خوشبختى نمى كند.[1]
از اين رو در آموزه هاى دينى نيز به اظهار محبت و مهربانى به همسران بسيار سفارش گرديده است، به گونه اى كه پيامبر گرامى اسلام حضرت محمد صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «با زنان مهربانى كنيد و دل هايشان را به دست آوريد تا با شما همراهى كنند و هرگز آنان را مجبور و خشمگين نكنيد».[2]
در روايت ديگرى نيز فرمودند: «قَولُ الرَجُلْ لِلْمَرْأةِ إنّى أُحِبُّك لا يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِها أبَداً»؛[3] «اگر مردى به همسرش بگويد «دوستت دارم» هرگز از قلب او خارج نمى شود».
برخى از توصيه هاى عملى ابراز محبت مردان به همسر خود عبارتند از:
1 – توجّه به همسر
يكى از رايجترين اشتباهاتى كه مردان مرتكب مى شوند آن است كه وقتى همسرشان با آنان كارى دارد يا با او حرف مى زند و به هر دليل ديگرى به توجّه او نياز دارد، آقا خودش را مشغول كار ديگرى مانند: تماشاى تلويزيون، خواندن روزنامه، مجلّه و كتاب مى كند!! در حالى كه آقايان حداقل در چنددقيقه اول لازم است؛ تمامى توجه خود را فقط متوجه همسرشان كنند و حتى اين فرصت را بايد مغتنم شمرد. به طورى كه اگر در اين گونه موقعيت ها به همسر توجه شود او نيز تمام همت و توان خود را براى جلب رضايت شوهرش و سازگارى در زندگى و تأمين نيازهاى عاطفى او به كار مى گيرد.
البته بايد توجه داشت محور اين رابطه دو طرفه سودجويى و منفعت طلبى شخصى نباشد، بلكه به طور واقعى و به عنوان يك انسان و يك همسر شايسته به او احترام گذاشته شود و در اين رابطه عاطفى و صميمى رضايت خداوند و پاداش او انگيزه اصلى هر دو را شكل بدهد.
2 – ابراز محبّت جسمانى
اغلب زن ها، بيشتر تشنه محبت جسمانى، اما غير جنسى از جانب شوهر خود هستند. آنان دوست دارند ناز و نوازش شده و در آغوش گرفته شوند؛ بدون اينكه آميزش جنسى در كار باشد. محبت جسمانى شوهر به همسر يعنى هر روز از طريق گرفتن دست و نزديك كردن او به خود وى را مورد محبت و نوازش، قرار دهد.
3 – ابراز تشكر زبانى
زن ها به شدّت نيازمند آنند كه شوهرشان از آنها تشكر كنند. ممكن است مرد سعى كند با انجام كار زياد يا انجام وظايف خود در خانه قدردانى خود را به همسرش نشان دهد،. اما آنچه قلب زن ها به راستى به آن نياز دارد، شنيدن تشكر و قدردانى در قالب الفاظ و عبارات است.
در حقيقت ابراز كلمات محبت آميز و نيز تعريف و تحسين گفتارى مانند جواهر براى زنان ارزشمندند؛ زيرا موجب احساس ارزشمندى، خوشبختى و رضايت آنان است. بسيارى از مردها، جمله كوتاه «دوستت دارم» را خيلى كم به همسرشان مى گويند يا اصلاً بر زبان نمى آورند؛ چون تصور مى كنند «او كه مى داند من دوستش دارم، پس چرا بايد بگويم»، در حاليكه هرزنى نياز دارد جمله «دوستت دارم» را هر روز به دفعات بشنود. او از شنيدن اين جمله هرگز خسته نمى شود.
4 – تعريف از همسر
ستايش از زيبايى، سليقه، توانايى در اداره خانه، دست پخت و مراقبت از فرزندان اعتماد به نفس همسر را بالا برده و به او احساس ارزشمند بودن مى دهد.
5 – هديه دادن
هديه دادن به همسر، نشانه حس قدردانى و علاقه به اوست. اين كار به او مى فهماند كه براى همسرش ارزشمند است. به همين دليل است كه پيامبرخدا صلى الله عليه و آله مى فرمايند: «هر كس وارد بازار شود و هديه اى بخرد و آن را براى خانواده خود ببرد، همانند كسى است كه براى گروهى نيازمند صدقه اى بَرَد».[4]
6 – كامرواسازى و ارضاى جنسى همسر
ارضاى جنسى تنها يك موضوع جسمى و بدنى نيست، بلكه لذّت آنان سكوى پرشى است براى دل بستگى و وابستگى هرچه بيشتر نسبت به يكديگر و زمينه سازگارى و تحمل سختى هاى زندگى بيشتر فراهم مى شود تا آنجا كه به رشد معنوى و شكرگزارى به درگاه خداوند مى انجامد.
7 – صحبت و گفت وگو با همسر در مورد اتفاقات زندگى.
8 – همگامى و همراهى در برنامه هاى تفريحى و پركردن اوقات فراغت.
9 – صداقت با همسر.
10 – حمايت مالى و عاطفى از همسر و بستگان ايشان.
گفتنى است اگرچه دوستى و محبّت ميان زن و شوهر امرى طبيعى است امّا بايد توجّه داشت اين نعمت نيز مانند همه نعمت هاى خداوند حدّ و مرزى دارد كه نبايد از آن تجاوز كرد.
در حقيقت بالاترين رابطه انسان متوجه خداست؛ بنابراين شايسته است محبت خدا در دل انسان بر همه محبت ها و دل بستگى ها غلبه پيدا نموده و مانع انجام وظايف شرعى از سوى هيچ كدام نگردد. به همين دليل قرآن كريم مى فرمايد:
«قُلْ إِن كَانَ آبَوثكُمْ وَ أَبْنَوثكُمْ وَ إِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادٍ فِى سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ»؛[5] «كسانى را كه روابط عاطفيشان با همسران، فرزندان، پدران، افراد خانواده، فاميل و دل بستگى آنان به متعلقات زندگى دنيا چنان مستحكم مى شود كه مصالح مهم ديگر را تحت الشعاع قرار داده و به فراموشى مى سپارند، مورد نكوهش قرار مى دهد».
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:علی احمد پناهی/پرسش وپاسخ دانشجویی
[1] – مجتبى حيدرى، ديندارى و رضامندى خانوادگى، ص 103.
[2] – مستدرك الوسايل، ج 14، ص 252.
[3] – الحرالعاملى، وسايل الشيعه، ج 20، ص 23.
[4] – ميزان الحكمه ج 5، ص 105، ح 8108.
[5] – توبه 9، آيه 24.