بايد از آن چه مى بايد بگوييم، كه نگفتيم، يا از آن چه بايد نگوييم، گفتيم، و يا از اين كه در فلان مكان يا زمان مى بايد فلان كار را بكنيم و نكرديم، يا نكنيم و كرديم، استغفار كنيم؛ زيرا تلف مال نسبت به تلف نفوس اهون( آسان تر.)، و تلف نفوس نسبت به تلف دين اَهْوَن است. يك ميليارد، هزينه ى سه روز جنگ آن هم از كيسه ى خود ملّت شوخى نيست. از هزار سال پيش ائمّه ى ما از اين گونه ابتلائات خبر داده اند و راه خلاص و نجات از آن ها را هم براى ما بيان فرموده و نشان داده اند. و فرموده اند فلان دعا، از جمله دعاى فرج را بخوانيد، و آن را از نشانه هاى مؤمن شمرده اند، و نيز فرموده اند كه به طور كلى در همه ابتلائات و اختلافات، راه على ـ عليه السّلام ـ راه نجات است. چه كرده ايم كه اين گونه ابتلائات بر ما وارد مى شود؟! ابتلائات، مقدمه ى ضراعات و بندگى است. خداوند مى فرمايد:
«فَلَوْلاَآ إِذْ جَآءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ» اى كاش آن هنگام كه گرفتاريى از سوى ما به آنان رو مى آورد، به تضرّع و زارى مى پرداختند! سوره ى انعام، آيه ى 43.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد