در روايات، فضايل متعددي را براي شيعيان علي علیهالسلام شمرده اند؛ براي مثال، در روايتي آمده است: «جابر بن عبدالله انصاري مي گويد: روزي به خدمت پيامبر صلیاللهعلیهوآله رسیده بودیم كه با علي بن ابي طالب رو در رو شدیم، پيامبر صلیاللهعلیهوآله به او فرمود: اي ابوالحسن! آيا نمي خواهي تو را بشارتي دهم؟ حضرت فرمود: بله، اي رسول خدا. پيامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: اين جبرئيل است كه از سوي خداي جل جلاله به من خبر مي دهد كه به شيعيان و محبان تو نُه ويژگي را عطا فرموده است: مدارا به هنگام مرگ، انس در وحشت، نور در ظلمت و تاريكي، ايمني در ترس، عدالت در حساب رسي، عبور از صراط و ورود به بهشت پيش از ديگران. شیعیان تو نورشان پيش رويشان است و كنار آن ها، در جريان است[1].
از فقره «و دخول الجنة قبل ساير الناس» شايد بتوان استفاده كرد كه شيعيان حضرت علي عليهالسلام، هيچ گاه وارد آتش دوزخ نمي شوند، چه اين كه آنان پيش از همه وارد بهشت مي شوند.
در روايت ديگري از امام صادق علیهالسلام آمده است که تمام شیعیان ما در بهشت هستند[2].
البته توجه به اين نكته مهم است كه «شيعه» در روايات ياد شده و مانند آن ها، شيعه ادعايي نيست، بلكه «شيعه راستين» مراد است. در روايات براي تشخيص شيعه راستين، ملاك هايي مطرح شده است. در روايتي از اميرالمؤمنين علیهالسلام نقل شده است كه فرمود: «شيعيان ما را به دو ويژگي بشناسيد، كه اگر اين دو ويژگي در آن ها بود، شيعه من هستند. نماز در وقت آن و هم ياري با برادران مؤمن با مال؛ اگر اين دو خصلت در آنان نبود، از آن دور شو»[3].
در روايتي از امام حسن عسكري از پيامبر گرامي اسلام صلیاللهعلیهوآله آمده است كه شيعيان و دوستداران آن ها به چند دسته تقسيم شده اند، گروهي كه گناهان آن ها كم است در دنيا و يا هنگام مرگ با سختي هايي روبه رو مي شوند و تصفيه مي گردند؛ برخي نيز كه گناهانشان سنگين تر است، كارشان به بعد از مرگ مي انجامد و در مراحل بعدي (برزخ و قيامت) تصفيه مي شوند، برخي نيز كه گناهان سنگيني دارند كارشان به جهنم مي كشد. اينان به طبقه بالاي جهنم وارد شده و پس از تصفيه و پاك شدن بيرون آمده و به بهشت مي روند. به فرموده پيامبر صلیاللهعلیهوآله اينان «شيعه» نيستند، بلكه دوستداران و علاقه مندان اند. در ادامه حديث آمده است: شخصي از پيامبر صلياللهعليهوآله سؤال كرد: فلاني به ناموس همسايه اش نگاه مي كند و اگر براي او ممكن شود، از گناه ابايي ندارد. پيامبر صلیاللهعلیهوآله غضب كرده، فرمودند: او را نزد من بياوريد! شخص عرض كرد: او از شيعيان و معتقدان به شما و علي است و از دشمنان شما بري است! حضرت فرمود: اگر او از شيعيان ما است كه اين دروغ است؛ شيعه ما كسي است كه علاوه بر پيروي در اعتقادات ها در اعمال نيز از ما پيروي كند و آنچه كه از او نقل كردي، جزو اعمال ما نيست[4].
برخي از محققان، نفي اسم «شيعه» در اين حديث و احاديث مشابه را به برخي از گنهكاران، نفي كمال مي دانند؛ يعني شيعيان درجاتي دارند كه هركس به سهم خود بهره مند مي شود؛ چنان كه در آيه 2 سوره انفال مي خوانيم: «مؤمنان، همان كساني هستند كه چون خدا ياد شود دل هايشان بترسد، و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توكّل مي كنند».
همچنین در روايت ديگري از امام باقر علیهالسلام مي خوانيم كه آن حضرت در پاسخ شخصي كه گفته بود: شيعه بين ما زياد است، فرمود: آيا غني و ثروتمند بر فقير عطوفت دارد؟ و آيا نيكوكار از گنهكار در مي گذرد و برادري مي كنند؟ آن شخص پاسخ داد: خير! حضرت فرمود: آن ها شيعه نيستند، شيعه كسي است كه اين چنين باشد[5].
بنابرین این آيه نیز به كساني اشاره دارد كه مراحل بالاي ايمان قرار دارند و اين به معناي انكار ايمان از ديگر مؤمنان كه از صفات ياد شده در آيه بي بهره اند نمي باشد[6].
[1] ر. ك: خصال، شيخ صدوق، ج 2، ص 414، انتشارات در جامعه مدرسين، قم 1403، هـ. ق
[2] . «شيعتنا كلهم في الجنة… ». مشكلات الانوار، ابوالفضل علي بن حسن طبرسي، ص 91 ـ 92، كتابخانه حيدريه، 1385 هـ، ق
[3] . (اختبروا شيعتي بخصلتين فان كانتا فيهم فهم شيعتي: محافظتهم علي اوقات الصلوة، و مواساتهم مع اخوانهم المؤمنين بالمال و ان لم تكونا فيهم فاعزب ثم اعزب ثم اعزب[3]).
[4] تفسير امام حسن عسكري(ع)، ص 306 ـ 307، ط جديد
[5] اصول كافي، محمد بن يعقوب كليني، ج 2، ص 173، دارالكتب الاسلاميه / نيز بنگريد بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 65، ص 164 – 165، مؤسسه الوفاء ـ بيروت
[6] الشيعه في احاديث الفريقين، ص 543