الف) اهل بیت علیهم السلام نوری واحد دارند.

براساس روايات، چهارده معصوم علیه‌السلام همه «يك نور»اند[1]؛ يعني، آنان در مقام وحدت نوري، كثرتي ندارند تا يكي اول وديگري دوم باشد. اين كه در زيارت جامعه مي‏خوانيم: «و ان ارواحكم و طينتكم واحدة»؛ اشاره به همين حقيقت دارد كه چهارده معصوم علیه‌السلام، «يك نور»اند و در اين جهت با هم اتحاد دارند. بر اساس روايات، اين اتحاد نه تنها در اول خلقت بوده؛ بلكه در نظام مادي و زندگي دنيوي، حقيقت آنان يكي بوده است و در عين تعدد صوري، ظاهري و جسماني، آنان با همديگر وحدت و اتحاد دارند[2].

بر مثال موج‏ها اعدادشان‏ در عدد آورده باشد بادشان‏[3] از اين رو اين كه در بعضي از روايات، اولين مخلوق نور حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله و در پاره‏اي روايات نور رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و ائمه هدا علیه‌السلام مطرح شده است؛ نبايد پنداشت كه اين روايات بر كثرت و غيريت اين انوار، دلالت دارد. چنانچه امام باقر علیه‌السلام، در روایتی خطاب به جابر، رسول خدا و اهل بیت پاکش را اول مخلوق خداوند قلمداد کرده و بیان می نماید آنها اشباح نوری در برابر خداوند بودند. و در ادامه نیز اشباح را بدنهای نوری بدون نور معنا می کند که مؤید به یک روح یگانه و واحد یعنی روح القدس است[4].

اين روايت،  به روشني حكايت‏گر اين حقيقت است كه روح آنها در عين اين كه يك حقيقت و به نقل از: انسان و خلافت الهي.موجود واحد است، حقيقت همه چهارده معصوم است؛ يعني، هم حقيقت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله است و هم حقيقت تك‏تك اهل بيت آن حضرت و در عين يكي بودن، متعدد هم هستند و همه، ظهورات روح واحد و حقيقت واحد مي‏باشند. اين روايت، با صراحت كامل مي‏فرمايد: آنان ابدان نوري بودند كه ارواح متعدد نداشتند؛ بلكه مؤيد به يك روح بودند و آن عبارت است از «روح‏القدس» و به روشني به اين نكته اشاره دارد كه حقيقت روح و جان همه، يكي بود و ظهورات (كه ابدان نوري و يا اشباح نوري‏اند) متعدد بود.

بر اين اساس، روايتي كه مطرح فرموديد، دلالت ندارد بر اين كه عدم خلق جهان،  به صورت انحصاري، متوقّف بر حضرت علي علیه‌السلام و حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها باشد؛ بلكه از آنجا كه همه چهارده معصوم، «نور واحد»اند، اين روايت اشاره به همان حقيقت نوري دارد كه آنان در آن وحدت دارند.

 به عبارت ديگر، هر چند در اين حديث،  به ظاهر به نور [روحي و بدني ] حضرت علي علیه‌السلام و حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها اشاره شده است؛ ولي به دليل وحدت نوري چهارده‏معصوم، گويا اين حديث مي‏خواهد بگويد: اگر شما چهارده معصوم نبوديد، جهان را خلق نمي‏كرديم. به بيان سوم، ظاهر اين روايت خطاب به آن دو عزيز است؛ ولي به دليل وحدت آن دو با دوازده معصوم ديگر، مقصود حقيقتي است كه همه آنان در آن اتحاد داشته و هيچ‏گونه تعدد و كثرتي ندارند تا بحث رتبه و تقدم و تأخر پيش آيد.

ب)عدم وجود دو بخش پایانی حدیث در منابع متقدم

در اصطلاح به اين گونه احاديث، حديث قدسي مي گويند و در كتاب هاي معتبر حديثي پيشينيان، اين حديث قدسي يافت نشد؛ توضيح اين كه: در مجموعه هاي حديثي شيعه و اهل سنّت، تنها بخش نخست اين حديث قدسي وجود دارد؛ يعني «لولاك لما خلقت الافلاك»، اگر تو نبودي، جهان را نمي آفريدم[5].

در برخي روايات اهل تسنن، با عبارتي ديگر، چنين آمده است: “يا محمد! و عزتي و جلالي لولاك ما خلقت أرضي و لا سمائي؛ اي محمد! به عزّت و جلالم سوگند، اگر تو نبودي، هرگز زمين و آسمانم را نمي آفريدم[6].” و در برخي روايات آمده كه اگر تو نبودي بهشت و دوزخ را نمي آفريدم[7]. و در حديثي مي خوانيم: “اي محمد! به عزّت و جلالم سوگند، اگر تو نبودي، آدم را خلق نمي كردم. و اگر علي(عليه السلام)نبود، بهشت را نمي آفريدم، زيرا در روز رستاخيز، به سبب شما بندگان را پاداش مي دهم و…[8]

برپايه جست و جوي انجام گرفته، حديثي را كه اشاره كرده ايد، در برخي مجموعه هاي حديثي آمده كه عمر آن ها، از دويست سال بيش تر نيست[9]. و در آن تصريح شده كه بعضي كلام دوّم (لو لا علي لما خلقتك) و بعضي سخن سوم را (لولا فاطمة لما خلقتكما) به آن افزوده اند، براين پايه، در حديث قدسي بودن اين دو بخش افزوده شده ترديد وجود دارد و از همين رو سندش ضعيف است.

ج) روایات اهل سنت بر علت آفرینش بودن پنج تن آل عبا

برپايه احاديث بسياري از شيعه و سنّي، همان گونه كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم)سبب آفرينش هستند، امام علي و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين(عليهم السلام) نيز علّت آفرينش بيان شده اند. در حديثي (از اهل سنّت)، ابوهريره از رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم)نقل مي كند كه ايشان فرمودند: «هنگامي كه خداي متعال، حضرت آدم ابوالبشر را آفريد و از روح خود در او دميد، آدم(عليه السلام) به سوي راست عرش الهي نظر افكند، آنجا پنج شبح آكنده از نور را مشاهده كرد كه در حال سجده و ركوع بودند؛ عرض كرد: خدايا! آيا پيش از آفريدن من، كسي را از خاك آفريده اي؟! خطاب آمد: نه، نيافريده ام. عرض كرد: پس اين پنج شبح كه آن ها را در هيئت و صورت، همانند خود مي بينم، چه كساني هستند؟ خداوند فرمود: اين پنج تن، از نسل تو هستند. (لولا هم ما خلقتك) اگر آنان نبودند، تو را هرگز نمي آفريدم، نام هاي آن ها را از نام هاي خود گرفته ام، اگر اين پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ، نه عرش و كرسي، نه آسمان و زمين و نه فرشتگان و انس و جن را هرگز نمي آفريدم. منم «محمود» و اين «محمد» است، منم «عالي» و اين «علي» است، منم «فاطر» و اين «فاطمه» است، منم «احسان» و اين «حسن» است و منم «محسن» و اين «حسين» است…»[10].

در برخي احاديث، مراد از نام هايي را كه حضرت آدم عليه السلام، فرشتگان را به آن آگاه كرد، همان حقايق ائمه اطهار عليهم السلام و در رأس آن پنج تن اهل كساء بوده است[11].

بي گمان آنان، هدف آفرينش مي توانند باشند، زيرا خداوند متعال هدف را چنين بيان مي كند: «وما خَلَقتُ الجِنَّ والاِنسَ اِلاّ لِيَعبُدون»[12]؛ من جن و انس را نيافريدم، جز براي اين كه عبادتم كنند؛ یعنی: از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند. از طرفي سر سلسله انسان هاي كامل و همه پيامبران الهي، حضرت محمد و ائمه اطهار عليهم السلام مي باشند و همانان هستند كه ما را به «صراط مستقيم» راهنمايي مي كنند و بدون آنان راه، بي رهنما است.

د) توجیه دو قسمت نهایی حدیث

هر چند دو قسمت پاياني آن حديث، از جهت سند اشكال دارد و نمي توانيم حديث معصوم بودنش را باور كنيم، ولي اصل سخن مي تواند پذيرفتني باشد، زيرا اين در صدد برتري امام علي عليه السلام بر پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله نيست، بلكه از نقص كار آفرينش حكايت دارد؛ يعني رسالت بي امامت، كار را به پايان نمي رساند و در اين جا، بحث روي شخص پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله و يا امام علي عليه السلام نيست، بلكه نگاه به شخصيّت آنان است؛ رسول خدا به عنوان رسول خاتم و امام علي به عنوان ادامه دهنده راه رسالت و حضرت زهرا عليها السلام به عنوان مادر و كانون امامان معصوم عليهم السلام مطرح هستند.

نظير اين سخن، كلام خداوندمتعال است كه مي فرمايد: «اي پيامبر! آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، ]به مردم[ برسان و اگر نكني رسالت او را انجام نداده اي»[13].

بي گمان، زحمت ها، شكنجه ها و جنگ هاي آن حضرت در طول 23 سال در راه انجام رسالت خداوند بود، ولي خداوند متعال، اعلان اين پيام (امامت) را برابر همه رسالت آن حضرت بيان فرموده و سرپيچي از آن را بيهوده بودن رسالت دانسته است؛ بر اين پايه، سخن از جايگاه و شخصيّت است نه شخص امام علي عليه السلام. به اتفاق همه دانشمندان شيعه، شخص پيامبر، بهترين و برترين خلق و امام علي عليه السلام پس از آن حضرت، بهترين خلق مي باشد[14].

[1][1] بحارالانوار، ج 25، ص 1 و ج 36، ص 280

[2] در اين باب نگا: انسان و خلافت الهي، صص 139 – 142

[3] مثنوي، دفتر 2، بيت 185

.[4]  «يا جابر! ان الله اول ماخلق خلق محمداً و عترته الهداة المهتدين، فكانوا اشباح نور بين يدي الله، قلت و ما الاشباح؟ قال: ظل النور، ابدان نورية بلا ارواح و كان مؤيداً بروح واحد و هي روح القدس» ؛ (امام باقر علیه‌السلاممي‏فرمايد: شاي جابر! اول مخلوقي كه خداوند خلق فرمود، محمد و عترت هدايت شده آن حضرت بودند. پس آنان اشباح نور در برابر خداوند بودند. جابر مي‏گويد: به حضرت عرض كردم، اشباح چيست؟ فرمود: سايه نور، بدن‏هاي نوري بدون روح كه مؤيد به يك روح يگانه و واحد بودند و آن روح‏القدس بود…) حارالانوار، ج 1، ص 97؛ ج 57، ص 170؛ تفسيرالميزان، ج 1، ص 121

[5] مناقب آل ابي طالب، ابن شهر آشوب (قدس سره)، ج 1، ص 186، مطبعة الحيدرية، نجف / بحارالانوار، علامه مجلسي(قدس سره)، ج 15، ص 28، مؤسسة الوفاء، بيروت / تفسير القمي، ابوالحسن علي بن ابراهيم قمي(قدس سره)، ج 1، ص 17، مؤسسة دارالكتاب / اعانة الطالبين، الدمياطي، ج 1، ص 13، دارالفكر، بيروت

[6] سبل الهدي و الرشاد، صالحي شامي، ج 1، ص 75، دارالكتب العلمية، بيروت

[7] كنز العمال، متقي هندي، ج 11، ص 431، ح 32025، مؤسسة الرسالة، بيروت

[8] اليقين، سيدبن طاووس، ص 426، مؤسسة دارالكتاب، قم / بحارالانوار، همان، ج 18، ص 400

[9] ر. ك: مجمع النورين، شيخ ابوالحسن مرندي (معاصر)، ج 1، ص 14 / مستدرك سفينة البحار، شيخ علي نمازي شاهرودي (معاصر)، ج 8، ص 243، جامعه مدرسين، قم

[10] الغدير، علامه اميني(قدس سره)، ج 2، ص 300، دارالكتاب العربي، بيروت / ر. ك: شرح الاخبار في فضائل ائمة الاطهار(عليهم السلام)، نعمان بن محمد تميمي، ج 2، ص 500، جامعه مدرسين حوزه علميه قم / بحارالانوار، همان، ج 27، ص 5 / تفسير نورالثّقلين، ابن جمعة حويزي، ج 1، ص 60، ح 112، اسماعيليان

[11] ر. ك: تفسير نورالثّقلين، همان / تفسير الميزان، علامه طباطبائي(قدس سره)، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، ج 1، ص 180، دفتر انتشارات اسلامي / فاطمة الزهراء، علامه اميني، انتشارات اميركبير

[12] ذاريات، 56

. [13] « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ» مائده، 67

[14] ر. ك: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 5، ص 2، دارالكتب الاسلامية

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *