خداوند متعال ملاك ورود به بهشت را در دو مطلب يكي ايمان و ديگري عمل صالح قرار داده است[1]. همچنین اعتقاد به خداوند، انبياء، قرآن، معاد، امامان، محبت به امامان معصوم علیهمالسلام اطاعت از فرمايشات و اوامر و نواهي آن ها، از جمله چيزهايي است كه در راستاي ايمان و اعمال صالح قرار دارد[2]؛
اينك با توجه به مطالب فوق مي گوييم: هر كس به اين اصول كلي ایمان آورده و در حوزه عمل نیز بدان عمل کند، يقيناً بر مبناي همين ملاكات براي ورود به بهشت در اولويت قرار دارد.
چنانچه پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله نیز حب به اهل بیت را لازمه دوست داشتن خدا و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله می داند و محبت به قرآن را نیز لازمه محبت اهل بیت علیهمالسلام می داند[3].
پس اگر گفته مي شود که «شيعیان» براي ورود به بهشت در اولويت هستند، به خاطر اين است كه آنان اين ملاكات را دارند. هر چند آن ها نيز در ايمان و عمل صالح برخي بالاتر و برخي پايين ترند[4].
كساني كه از حقانيت اسلام و تشيع آگاه باشند، ولي حق را نپذيرند گناهكارند وگرنه از مستضعفانند كه از آيات 97ـ99 سوره نساء و 62 بقره و مانند آن ها استفاده مي شود که حسابرسي افراد مستضعف از ديگران جدا است.
مستضعفان افرادي هستند كه از نظر فكري يا بدني يا اقتصادي آن چنان ضعيف اند كه قادر به شناسايي حق از باطل نشوند و يا اين كه با تشخيص عقيده صحيح، بر اثر ناتواني جسمي يا ضعف مالي و يا محدوديت هايي كه محيط بر آن ها تحميل كرده، قادر به انجام دادن وظايف خود به طور كامل نباشند و نتوانند مهاجرت كنند؛ مثلاً در سرزميني قرار گرفته اند كه اكثريت آنان كافر و قدرت به دست آنان است و عالم ديني هم وجود ندارد كه معارف دين را به آن ها برساند و يا محيط كفر و ترس اجازه نمي دهد به آن معارف عمل كنند و از سوي ديگر قدرت بيرون آمدن از آنجا و رفتن به محيط اسلام را هم ندارند و يا اين كه اصلا به ذهنش خطور نكرده كه دين حقّي وجود دارد. چنين كساني مصداق استثناي آيه هستند و عفو و مغفرت خداوند متعال شامل حالشان شده، داخل دوزخ نمي شوند؛ بلكه در آنجا امتحان مي شوند و با اين امتحان، «شقي و سعيد» شناخته مي شود[5].
.[1] «مَنْ عَملَ سَيئَةً فَلاَ يجْزَي إلاَّ مثْلَهَا وَ مَنْ عَملَ صَــلحًا من ذَكَر أَوْ أنثَي وَ هوَ مؤْمنٌ فَأولَـئكَ يَدْخلونَ الْجَنَّةَ يرْزَقونَ فيهَا بغَيْر حسَاب» (و هر كسي كار شايسته اي انجام دهد ـ خواه مرد يا زن ـ در حالي كه مؤمن باشد آن ها وارد بهشت مي شوند و در آن روزي بي حساب به آن ها داده خواهد شد). غافر، 40
.[2] «يَـأَيّهَا الَّذينَ ءَامَنوا أَطيعوا اللَّهَ وَأَطيعوا الرَّسولَ وَأولي الاْمْر منكم» (اي كساني كه ايمان آورده ايد! خدا را اطاعت كنيد! و از پيامبر خدا و اولواالامر [یعنی اوصياي پيامبرکه همان امامان معصوم علیهمالسلام هستند] اطاعت كنيد). نساء، 59
[3] . «من احب الله فَلْيحبّني و من احبني فليحب عترتي اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي و من احب عترتي فَلْيحب القرآن» (كسي كه خدا را دوست دارد پس بايد مرا نيز دوست بدارد و كسي كه مرا دوست بدارد بايد عترت مرا نيز دوست بدارد. من از بين شما مي روم اما دو چيز گران بها در بين شما به يادگار مي گذارم يكي كتاب خدا و ديگري عترتم را و كسي كه عترت مرا دوست دارد پس بايد قرآن را نيز دوست بدارد)مستدرك الوسائل، محدث نوري، ج 3، ص 355، مؤسسه آل البيت
[4] ر.ك: تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 20، ص 107ـ108؛ همان، ج 1، ص 597ـ600؛ همان، ج 3، ص 434ـ440، دارالكتب الاسلامية
[5] ر.ك: الميزان، علامه طباطبايي(رحمه الله)، ج 5، ص 48، نشر اسلامي / تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 4، ص 83ـ88، نشر دارالكتب الاسلامية / معاد، آية الله شيخ حسين رباني ميانجي، ص 353ـ365، چاپ علميه