چگونه ميشود ثابت كرد دوآيه روز غدير كه ابلاغ كن و امروز دين شما كامل كردم درباره امامته؟ اهل تسنن هم آیا این را تاييد ميكنند؟

دانشجوی گرامی، اگر اهل سنت قبول می کردند که آیات روز غدیر مربوط به امامت است که دیگر سنی نمی ماندند، مشکل آنان این است با بهانه تراشیها و تاویلات و تفسیرات نابجا، دچار اشتباه شده و حقیقت را کنار زده اند. به هر حال در رابطه با این دو آیه باید گفت:
در سوره مائده درباره واقعه غدیر و نصب علی بن ابی طالب به جانشینی پیامبر و امامت مسلمانان توسط پیامبر دو آیه وجود دارد که اگر بخواهیم نظر تک تک مفسران اهل سنت را درباره این دو آیه بیاوریم و بیان کنیم به اندازه یک مقاله کار می برد بنابراین اجمالا به نظرات تفسیری بعضی از مفسران اهل سنت اشاره می کنیم و شما را برای اطلاع بیشتر به نرم افزار جامع التفاسیر که همه کتب تفسیری از جمله کتب تفسیری اهل سنت را دارد ارجاع می دهیم:


آیه اول:
«
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ »(1)
اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است كاملا (به مردم) برسان و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده‏اى و خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم نگاه مى‏دارد، و خداوند جمعيت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏كند.

 


متاسفانه پيش داوريها و تعصبهاى مذهبى مانع از آن شده است كه حقايق مربوط به اين آيه بدون پرده‏پوشى در اختيار همه مسلمين قرار گيرد، ولى در عين حال در كتابهاى مختلفى كه دانشمندان اهل تسنن، اعم از تفسير و حديث و تاريخ نوشته‏اند، روايات زيادى ديده مى‏شود كه با صراحت مى‏گويد: آيه فوق درباره على ع نازل شده است.
اين روايات را جمع زيادى از صحابه نقل كرده‏اند و گفته‏اند كه آيه فوق درباره على ع و داستان روز غدير نازل گرديد.
منظور اين نيست كه دانشمندان و مفسران اهل سنت نزول اين آيه را درباره على (ع) پذيرفته‏اند. بلكه منظور اين است كه روايات مربوط به اين مطلب را در كتب خود نقل كرده‏اند، اگر چه پس از نقل اين روايت معروف آنها به خاطر ترس از شرائط خاص محيط خود، و يا به خاطر پيش داوريهاى نادرستى كه جلو قضاوت صحيح را در اينگونه مباحث مى‏گيرد، از پذيرفتن آن خوددارى كرده‏اند، بلكه گاهى كوشيده‏اند تا آنجا كه ممكن است آن را كم رنگ و كم اهميت جلوه دهند، مثلا فخر رازى كه تعصب او در مسائل خاص مذهبى معروف و مشهور است براى كم اهميت دادن اين شان نزول آن را دهمين احتمال آيه قرار داده و 9 احتمال ديگر كه غالبا بسيار سست و واهى و بى ارزش است قبل از آن آورده است.
نويسندگان دیگر اهل سنت همچون سيد قطب در تفسير” في ظلال” و محمد رشيد رضا در تفسير” المنار” داريم كه يا اصلا سخني از اين شان نزول كه انواع كتابها را پركرده است به ميان نياورده‏اند، يا بسيار كم اهميت جلوه داده‏اند به طورى كه به هيچ وجه جلب توجه نكند.
جمعى ديگر نزول آيه را در مورد علي (ع) مسلم دانسته‏اند، اما در اينكه دلالت بر مساله ولايت و خلافت دارد ترديد نموده‏اند.
به هر حال روايات در اين زمينه در كتب معروف اهل تسنن بيش از آن است كه بتوان آنها را انكار كرد.(2)

 


آیه دوم:
«
الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا…»(3)
امروز كافران از (زوال) آئين شما مايوس شدند، بنا بر اين از آنها نترسيد و از (مخالفت) من بترسيد، امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين (جاودان) شما پذيرفتم.
این عبارت مقداری از آیه 3 سوره مائده است که به اتفاق مفسرین شیعه جمله معترضه است که وسط یک آیه از قرآن که صدر و ذیل آن درباره احکام حرمت گوشت ها آمده قرار گرفته شده و بعد از نصب علی بن ابیطالب به امامت جبرئیل آن را بر پیامبر نازل نمود. اما غالب مفسران اهل سنت در مورد این آیه انصاف را رعایت نکرده اند و در تفسیر آن، این عبارت را به قبل و بعدش ربط داده و مصادیقی دیگری برای آن بیان کرده اند در عین حالی که در روايات فراوانى كه از طرق معروف اهل تسنن نقل شده صريحا اين مطلب آمده است كه آيه شريفه فوق در روز غدير خم و به دنبال ابلاغ ولايت على (ع) نازل گرديد، مرحوم امینی در الغدیر این روایات را بیان کرده اند.(4)
مرحوم علامه سيد شرف الدين در كتاب المراجعات چنين مى‏گويد:
نزول اين آيه در روز غدير در روايات صحيحى كه از امام باقر(ع) و امام صادق (ع) نقل شده ذكر گرديده و اهل سنت، شش حديث با اسناد مختلف از پيامبر ص در اين زمينه نقل كرده‏اند كه صراحت در نزول آيه در اين جريان دارد.(5)
حاكم حسكانى از علمای بزرگ اهل سنت به صورتی واضح تر به این موضوع پرداخته و با سند متصل خود، از ابى هارون عبدى، از ابى سعيد خدرى روايت كرده است كه چون آيه: اليوم اكملت لكم دينكم بر رسول خدا
نازل شد قال: الله اكبر (على) اكمال الدين و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و ولاية على بن ابيطالب من بعدى.ثم قال: من كنت مولاه فعلى مولاه.اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله. (6)

 


«
پيامبر گفت: الله اكبر بر كامل كردن دين، و تمام نمودن نعمت، و رضايت پروردگار به رسالت من و به ولايت على بن ابيطالب پس از من.و سپس گفت: كسى كه من ولايت او را دارم على ولايت او را دارد.بار پروردگار من! تو ولايت آن كه را داشته باش كه او ولايت على را دارد! و دشمن باش با كسى كه او على را دشمن دارد! و يارى كن آن كه را كه على را يارى كند، و خوار كن كسى را كه على را خوار كند».
و با سند ديگر نيز از ابى هارون عبدى، از ابى سعيد خدرى آورده است كه: ان النبى صلى الله عليه و آله دعا الناس الى على فاخذ بضبعيه فرفعهما، ثم لم يتفرقا حتى نزلت هذه الآية: اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى.فقال رسول الله صلى الله عليه و آله: الله اكبر على اكمال الدين، و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و الولاية لعلى.ثم قال للقوم: من كنت مولاه فعلى مولاه. [و] الحديث اختصرته.(7)
«
پيامبر صلى الله عليه و آله مردم را به على بن ابيطالب دعوت كرد و دو بازوى او را گرفت و بلند كرد، و آن دو از هم جدا نشده بودند كه اين آيه نازل شد:
اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى .رسول خدا صلى الله عليه و آله گفت: الله اكبر بر اكمال دين و اتمام نعمت و رضاى پروردگار به رسالت من و ولايت على.و سپس گفت: هر كس كه من مولاى او هستم على مولاى اوست.و اين حديث مفصل است و من مختصرى از آنرا آوردم‏».
و حموئى با سند متصل خود از ابو هارون عبدى، از ابو سعيد خدرى نظير همين مضمون را روايت مى‏كند.(8) و نيز با سند ديگر از ابو هارون عبدى، از ابو سعيد
خدرى همين مضمون را مفصل‏تر و با پنج‏بيت از شعر حسان بن ثابت روايت مى‏كند. (9)
و ابن عساكر با سند خود همين مضمون را روايت مى‏كند. (10)
سيوطى نیز در «الدر المنثور» از ابن عساكر و ابن مردويه هر دو از ابو سعيد خدرى روايت مى‏كند كه قال: لما نصب رسول الله صلى الله عليه (و آله) و سلم عليا يوم غدير خم فنادى له بالولاية، هبط جبرئيل عليه السلام بهذه الآية: اليوم اكملت لكم دينكم(11)

 

 

منبع:پرسمان


پی نوشت ها:
1.
مائده(5)آیه67.
2.
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات اسلامیه، ج5، ص6.
3.
مائده، آیه3.
4.
علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص230-232.
5.
سید شرف الدین، المراجعات، ص37.
6
ـ «شواهد التنزيل‌» ج‌ 1، حديث‌ 211، ص‌ 157.
7- «
شواهد التنزيل‌» ج‌ 1، حديث‌ 212، ص‌ 158.
8- «
فرائد السمطين‌»، ج‌ 1، باب‌ 12، حديث‌ 39، ص‌ 73.
9- «
فرائد السمطين‌»، ج‌ 1، باب‌ 12، حديث‌ 40، ص‌ 74 و ص‌ 75.
10- «
تاريخ‌ دمشق‌» تاريخ‌ أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّلام‌ ج‌ 2، حديث‌ 585، ص‌ 85 و ص‌ 86.
11- «
الدّرّ المنثور»، ج‌ 2، ص‌ 259

 ز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *