براي روشن شدن حقيقت مسأله، بايد تمامي رواياتي دال بر این مطلب را بررسی کنیم.
روايت اول : روایت احتجاج طبرسی
در روایت اول، طبرسی آورده است که امیرالمؤمنین علیهالسلام در مسجد حاضر شد و پشت خلیفه اول نماز خواند[1].
در بررسی این روایت باید گفت که:
اولاً : سند اين روايت مرسل است؛ زيرا طبرسي روايت را مستقيماً و بدون ذكر واسطه از حماد بن عثمان از امام صادق علیهالسلام نقل مي كند؛ در حالي كه حماد بن عيسي متوفاي 190 هـ است و خود طبرسي متوفاي 548 هـ است.
ثانياً : ظاهرا مصدر كلام طبرسي روايتي است كه در تفسير قمي وجود دارد كه وي از پدرش ابراهيم بن هاشم، از ابن أبي عمير، از عثمان بن عيسي و حماد بن عيسي از امام صادق علیهالسلام نقل كرده است . اين روايت هر چند از نظر سند مشكلي ندارد؛ اما از نظر دلالت چيز ديگري را ثابت می کند. چراکه در آن روایت می خوانیم: (در مسجد حاضر ميشد و پشت أبي بكر ميايستاد ؛ اما نماز را فرادي می خواند)[2].
ثالثاً : در خود همين روايت آمده است كه ابوبكر با مشورت عمر به خالد بن وليد دستور داده بودند كه هنگام سلام نماز، علي را با شمشير بكشد؛ ولي ابوبكر در حين خواندن نماز، پشيمان شد و قبل از دادن سلام دستور داد که «ای خالد، آنچه را که به تو امر نمودم را انجام نده»[3]!
اهل سنت نیز هرگز نمي توانند به مضمون اين روايت ملتزم شوند. چراکه اگر مي خواهند نماز پشت سر خلفا را براي امام علي علیهالسلام ثابت كنند، بايد تروريست بودن خلفا را نيز بپذيرند؛ چون نمي شود به مضمون يك بخش از روايت ملتزم و به بخش ديگر ملتزم نباشند؛ زیرا در اين صورت، مصداق «يؤمن ببعض و يكفر ببعض» خواهند شد .
و جالب اين است كه سمعاني (از علماي بزرگ اهل سنت)، همين مطلب را در كتاب انساب الاشراف، باب زندگینامه رواجني (استاد بخاري)، آورده است و سپس نقل می کند که من چگونگی این مطلب را از عمر بن ابراهیم حسینی کوفی سؤال کردم؛ او به من پاسخ داد که ابوبکر به خالد بن ولید دستور داد که علی علیهالسلام را به قتل برساند ولی از این موضوع پشیمان شد، سپس به خالد دستور داد که از این کار منصرف شود[4].
روايت دوم : روایت وسائل الشیعه
شيخ حر عاملي رحمهاللهعليه در كتاب وسائل، در باب «استحباب حضور در نماز جماعت پشت سر کسی که به وی اقتدا نمی کند، از روی تقیه و ایستادن در صف اول به همراه ایشان» نقل كرده است: كه سماعه نقل مي كنى كه از امام صادق علیهالسلام درباره ازدواج با مخالفین و نماز خواندن پشت آنها سؤال کردم و ایشان نیز پاسخ دادند: این امر بزرگی است که نمی توان از آن دریغ کرد، چراکه پیامبر صلیعلیهوآله با آنان ازدواج کرد و امیرالمؤمنین نیز پشت آنان نماز خواند[5].
يعني اينكه از باب تقيه و در زماني كه جان، مال و ناموس انسان در خطر باشد، مستحب است انسان در نماز جماعت كسي كه نماز خواندن پشت سر او جايز نيست، حاضر شود .
و همچنين علامه مجلسي رحمت الله عليه در كتاب بحار، باب نكاح المشركين والكفّار والمخالفين والنصاب نقل كرده است.
پس اين روايت اهل سنت را به مقصدشان نمي رساند ؛ چرا كه در تقيه بحث اكراه و اجبار مطرح است و اگر انسان مجبور باشد، حتي ميتواند دخترش را به كافر و مشرك عقد كند ؛ چه رسد به كسي ظاهراً خود را مسلمان ميداند و پنج وقت نماز می خواند.
روايت سوم : روایت قرب الاسناد
روایتی است که حمیری در کتاب قرب الاسناد می آورد که حسنین نمازشان را پشت امام می خواندند[6]. همین روایت با سند دیگری در وسائل نيز نیز آمده است[7].
ولی شخصی همانند مرحوم علامه مجلسي در تبيين كلمه « امام » در اين روايت بیان می کند که
منظور از «امام » در اين روايت، همان ائمه جوري هستند كه در زمان آن حضرات، حكومت را در دست داشتند[8]. بلي، امام حسن و امام حسين عليهما السلام پشت سر آنها مي ايستادند ؛ اما به آنها اقتدا نمی کرد و براي خودشان نماز می خواندند .
حضور در نماز جماعت آنها در زمانهای عادي مستحب مؤكد است؛ چنانچه بسياري از علما به آن قائل هستند و روايات نيز آن را تأييد می کند. و در زمان تقيه حضور در نماز جماعت آنها واجب است؛ البته اگر امكان داشت بايد اول نماز خود را در خانه بخواند و بعد در نماز جماعت آنها حاضر شود و اگر امكان نداشت، در نماز جماعت حاضر شود؛ ولي براي خودش نماز بخواند و قرائت را ساقط نكند.
[1] . «روي الطبرسي في الاحتجاج: وحضر المسجد وصلّي خلف أبي بكر» الاحتجاج: 1/126، وعنه في بحار الأنوار 29/127 ح 27، مدينة المعاجز: 3/152
[2] . «حضر المسجد ووقف خلف أبي بكر وصلّي لنفسه». ر.ک: تفسیر القمی، ج1، ص159
[3] . « يا خالد لا تفعل ما أمرتك به.» ر.ک: تفسیر القمی، ج1، ص159
[4] . « حديث أبي بكر رضي اللّه عنه : أنّه قال : «لا يفعل خالد ما أمر به. سألت الشريف عمر ابن إبراهيم الحسيني بالكوفة عن معني هذا الأثر فقال : كان أمر خالد بن الوليد أن يقتل عليّاً، ثم ندم بعد ذلك، فنهي عن ذلك.» ر.ک: انساب الاشراف، ج6، ص176
[5] . « أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى فِي نَوَادِرِهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَال: سَأَلْتُهُ عَنْ مُنَاكَحَتِهِمْ وَ الصَّلَاةِ خَلْفَهُمْ فَقَالَ هَذَا أَمْرٌ شَدِيدٌ لَنْ تَسْتَطِيعُوا ذَاكَ قَدْ أَنْكَحَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ صَلَّى عَلِيٌّ ع وَرَاءَهُمْ.» ر.ک: وسائل الشیعه، ج8 ، ص301
[6] . «روي الحميري عن جعفر، عن أبيه قال : كان الحسن والحسين عليهم السلام يقرآن خلف الإمام» ر.ک: قرب الاسناد، ص114
[7] . « عبد الله بن جعفر في (قرب الإسناد) عن الحسن بن ظريف، عن الحسين بن علوان، عن جعفر، عن أبيه قال : كان الحسن والحسين عليهما السلام يقرآن خلف الامام» ر.ک: وسائل الشیعه ج8 ، ص366
[8] . «أي أئمة الجور الذين كانوا في زمانهما ع كانا يصليان خلفهم تقية و لا ينويان الاقتداء بهم و كانا يقرءان و يصليان لأنفسهما» ر.ک: ج85، ص47