پس از عملیّات والفجر 4 حاج همّت تمام اعضای کادر را در دو کوهه جمع کرده بود. یک روز به من تلفن زد و گفت: «حاج آقا! من خواهش می‌کنم شبانه خودتان را به دو کوهه برسانید.» هر چه سریع‌تر خودم را به آن‌جا رساندم. همّت را دیدم و گفتم: چه شده؟ گفت: من این گروه را جمع کردم تا آموزش بدهم برای عملیّات بعد. گفتم: چه ربطی به من دارد؟ گفت: «می‌خواهم به این‌ها آموزش اعتقادی بدهم، من با این‌ها کار نظامی ندارم. من در عملیّات والفجر 4 فهمیدم که اگر روحیه‌ی اعتقادی نیرو تقویت بشود، بسیار عالی‌تر می‌جنگند تا فن نظامی او قوی شود.» بعد دستخطی برای من فرستاد که در آن نوشته بود: «… سلام علیکم، إن‌شاء‌الله به سلامت باشید… مرحمت فرموده در مورد اساس قیام امام زمان (عج) که با 313 سردار است، حدیث و ادلّه‌ی لازم را، اگر ممکن است، جمع‌آوری کنید و  همچنین اگر در جنگ‌های صدر اسلام این عدد به کار رفته، مشخص نمایید که در مقدمه‌ی به کارگیری سازمان رزمی گردان استفاده شود.» ن‌آن‌جا گآگاهثی آ


منبع: کتاب «رسم خوبان 27- آگاهی و دانش»؛ شهید محمّد ابراهیم همّت، ص 63 و 64. / همسفران، 211 210.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *