به منظور پاسخ به اين سؤال، لازم است ابتدا از ديدگاه روان شناسى گريه را به عنوان يك حالت رفتار و جلوه احساسى هيجان معنا كنيم و آن گاه عوامل مؤثر در بروز آن را شناسايى كرده تا با فراهم ساختن عوامل و علل، معلول (گريه) را تحصيل كنيم.

  گريه انواع متعدد دارد و دامنه تنوع آن از گريه شادى تا گريه غم را در بر مى گيرد و روشن است كه گريه بر امام حسين (عليه السلام) ، گريه سوگ و غم گسارى است؛ لذا بايد از بين انواع گريه، گريه سوگ و غم گسارى را تعريف و عوامل مؤثر بر بروز اين نوع گريه را برشماريم.

  گريه سوگ و غم، در واقع جلوه خارجى غمگينى است. گريه سوگ واكنشى است كه فرد به هنگام احساس غمگينى از خود نشان مى دهد و سوگوارى و عزادارى ـ گريه جلوه آن است ـ يك جلوه رفتارى و اجتماعى از ماتم و ساير رفتار و اعمال مربوط به داغ ديدگى است. پس اگر در پى عزادارى و گريه هستيم، بايد غم را تحصيل كنيم كه حالت برانگيزنده گريه است؛ يعنى، اگر در صدد گريه بر امام حسين (عليه السلام)  و سوگوارى بر سالار شهيدان هستيم، بايد غم حسين (عليه السلام)  را در دل داشته باشيم و داغ حضرتش را در سينه جاى دهيم.

 اى صبا نكهتى از كوى فلانى به من آر

 زار و بيمار غمم راحت جانى به من آر

چون:

 گر ديگران به عيش و طرب خرسند و شاد

 مارا غم نگار بود مايه سرور

  پس بايد تحصيل غم نمود و براى تحصيل آن، ابتدا بايد غم را تعريف و سپس عوامل بروز آن را شناخت و بيان كرد. غم و يا غمگين بودن، واكنشى نسبت به يك رويداد رنج آور و حالت و وضعيتى است كه به دنبال از دست دادن يك شى ء و يا شخص مهم پديدار مى شود. «داغ ديدگى و غم» به فقدان ناشى از مرگ يك شى ء يا موضوع (و شخص) گفته مى شود كه نسبت به آن، دلبستگى عاطفى وجود دارد. بنابراين بايد دلبسته به آن شخص و ياشى ء بود تا با از دست دادن آن، به غمش مبتلا گرديد و از فقدان او، غمگين شد و گريه و سوگ بپا داشت، حال اگر مى خواهيد در سينه تان غم امام حسين (عليه السلام)  خانه كند تا از شهادت او غمگين گرديد، بايد قبلاً دلبسته آن حضرت باشيد. قلبى كه دلبسته امام حسين (عليه السلام) نيست، به شى ء ديگرى و چه بسا به امور متضاد و مغاير با آن حضرت بسته شده است. از نبودن امام حسين (عليه السلام)  متلاطم نمى شود و آرام و قرار او به هم نمى خورد. همان گونه كه با بودن آن حضرت قرار پيدا نمى كند، با نبودن ايشان هم بى قرار نمى شود.

  دلبسته امام حسين (عليه السلام) ، از غم فراق و اندوه شهادت او غمگين مى گردد. آن گاه كه غم آمد و علت شد، معلول خود پا به ميان گذاشته و گريه و عزادارى بى چون و چرا ظاهر مى شود. عزيز و دلبند از دست دادن همان و ماتم زده گشتن و گريه سر دادن همان.

پس پاسخ اين سؤال و علاج اين درد ريشه در دل بستن دارد كه چسان دلبسته امام حسين (عليه السلام)  شويم؟ راه تحصيل دلبستگى «شناخت» است. آشنايى با يك شى ء، پى بردن به نقش آن در زندگى ـ به ويژه نقش عملى آن و تأثير آن در تحصيل اهداف زندگى و آشنايى با جايگاه آن در زندگى ـ جملگى مسيرهاى شناخت و در پى آن رسيدن به دلبستگى است. از نظر علمى، زندگى كردن با يك شى ء افزون برآشنايى و راه هاى شناختى، خود موجب دلبستگى مى شود. كافى است در زندگى شخصى خود اندكى تأمل كنيم تا به اين حقايق پى ببريم كه چگونه فقدان شخصى كه مدت ها با او زندگى كرده ايم (هر چند غريبه و دورترين فرد باشد)، موجب غمگينى و گاهى بروز حالات عزا و سوگ مى شود.

  اينك اگر در پى گريه و سوگوارى براى امام حسين (عليه السلام)  هستيم، بايد شناخت خود را از ايشان افزايش و ارتقا بخشيم. شناخت شخص اباعبداللّه (عليه السلام) ، اهداف او، مكتب، مرام و عقيده او، نقش او در حيات فردى، اجتماعى و دينى و حتى شخصى و جايگاه او در زندگى و زيستن با اين شناخت، جملگى موجب دلبستگى با سالار شهيدان مى شود. توجّه داريم كه وقتى از زندگى كردن و زيستن با اين شناخت ها سخن مى گوييم، مقصود آن است كه شناخت ما از حضرت حسين (عليه السلام)  و اهداف، مرام و مكتب و … او، نبايد محدود به يك شناخت ذهنى و تصور صرف گردد؛ بلكه بايد بر اساس اين شناخت زندگى كرد تا دلبستگى حاصل شود؛ وگرنه ما از خيلى افراد آگاهى و شناخت داريم؛ ولى هرگز از فقدان آنها غمگين نمى شويم. پس افزون بر شناخت، بايد بر اساس همين شناخت، با آن فرد زندگى كنيم و يا او در زندگى ما جايگاهى بيابد. گويا با شخص او مدت ها زير يك سقف زندگى كرده ايم تا دلبستگى ايجاد گردد.

  روشن است كه دلبستگى يك مفهوم تشكيكى است و مراتب متنوّع دارد و شدّت و ضعف مى پذيرد. همه افرادى كه با يك شخص آشنا هستند و با وى زندگى كرده اند؛ به يك اندازه دلبستگى ندارند. به هر ميزان كه اين دلبستگى بيشتر باشد، به همان ميزان هم بعد از فراق و فقدان، غمگين و ماتم را موجب مى گردد.

  افسوس كه برخى دل خود را با ياد حسين (عليه السلام) زنده نكرده اند و از آن حضرت شناخت و آگاهى ندارند! اين گونه افراد نه تنها در شهادت حسين بن على (عليه السلام)  نمى توانند سوگوارى و عزادارى كنند و چشم خود را به گريه سيراب سازند؛ بلكه گريه و سوگوارى ديگران براى آنان تمسخرآميز و حتى بى معنا و گاه مضحك مى نمايد!

منابع پاسخ:

1 – دادستان، پريرخ، روان شناسى مرضى، سمت 1372، ص 27 و 327.

2 – معتمدى، غلام حسين، انسان و مرگ، نشر مركز، 1372، ص 219.

3 – خسروى، زهره، روان درمانى داغديدگى، نشر نقش هستى، 1374، ص61و53.

4 – شعارى نژاد، على اكبر، فرهنگ علوم رفتارى، اميركبير، 1364، ص 425.

 

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

نویسنده:گروه مؤلفان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *