در اين باره دليل قاطعى وجود ندارد؛ ولى به طور كلى از نظر نصوص دينى و ديدگاه عرفانى و فلسفى، خداوند دائم الفيض است. رواياتى از معصومين (علیهمالسلام) نيز حكايت از آن دارد كه پس از اين مجموعه هستى، جهانى ديگر و انسانهايى ديگر خلق خواهند شد و با بهرهگيرى از فيض و هدايت الهى، به كمال خود خواهند رسيد. البته احتمال اينكه ويژگىهاى آن انسانها با نظام انسانى ما تفاوت داشته باشد، وجود دارد.

مىتوان با رويكردى فلسفى ـ عرفانى نيز به تحليل اين سخن پرداخت: با توجه به وصف بىنهايت براى خداى متعال، آن مقام لايتناهى به مقتضاى رحمت و حكمت بىنهايت خود، هر ممكن الوجودى را از فيض وجود خود بهرهمند مىسازد و محال است چيزى را كه امكان وجود دارد از فيض خود محروم سازد. لاجرم همواره فيض او پابرجا است و انقطاع آن محال است؛ ليكن اينكه چه چيزى امكان و قابليت دريافت فيض و رحمت الهى را دارد و چه چيزى قابليت آن را ندارد، مسئله ديگرى است. آنچه ما مىدانيم اين است كه حتى نظام موجود، هر آينه در حال آفرينش پى درپى است؛ زيرا جهان هستى معلول است و در حكمت متعاليه ثابت شده است كه معلول چيزى جز كار و فعل و ايجاد فاعل نيست و هرگاه فاعل، از خلق و ايجاد دست بكشد، ديگر فعلى نيست و جهانى وجود ندارد. بنابراين هستى در حال آفرينش مداوم است و خداوند همواره در كار خلق و ايجاد «كل يوم هو فى شأن».[1]

 

 

پرسش و پاسخ ها «راز آفرینش» / مؤلف:حمیدرضا شاکرین

دفتر نشر معارف

 

پی نوشت ها


[1] – براى آگاهى بيشتر ر.ك:

الف. اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 3، مقاله نهم، شهيد مطهرى و علامه طباطبايى؛

ب. آموزش فلسفه، ج 2، آيهاللّه مصباح يزدى.

ج. براهين اثبات وجود خدا در نقدى بر شبهات جان هاسپرز، حميدرضا شاكرين، صص 164-162 (تهران، مؤسسه فرهنگى دانش و انديشه معاصر، چاپ اول، 1385).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *