در پاسخ به اين پرسش توجه به نكات زير لازم است:

يكم. از نظر فلسفى «نفس» بر سه نوع است: نباتى، حيوانى و انسانى. انسانها هر سه را دارا هستند: حيوانات دو قسم اول و گياهان فقط قسم اول. به عبارت ديگر هر نفسى كه در مرتبه بالاتر قرار دارد، كمالات نفس مرتبه فروتر را دارا  است. عمدهترين ويژگىهاى نفس نباتى، عبارت است از: رشد، تغذيه و توليد مثل.

ويژگىهاى نفس حيوانى افزون بر موارد ياد شده، عبارت است از: ادراك حسى و حركت. از مختصات ديگر حيات انسانى، اختيار و تعقّل است. از آنچه گذشت روشن مىشود كه هر نفسى، داراى قواى خاصى است و موجب بروز افعال خاصى مىشود. بنابراين زنده بودن، مساوى با داشتن نفس و يا روح انسانى نيست؛ يعنى، چه بسا در جايى حيات باشد و روح انسانى و حتى حيوانى نباشد؛ بلكه حيات نباتى باشد. جنين نيز از نخستين مراحل شكلگيرى زنده است؛ ولى حيات آن ابتدا نباتى، سپس حيوانى و در نهايت انسانى مىگردد و حدود آن براساس برخى از نصوص روايى از 4 يا 5 ماهگى است.

به عبارت ديگر پس از كامل شدن اجزاى بدن (پايان چهارماهگى و در طول ماه پنجم)، شكل ظاهرى جنين كامل (ماچور) مىشود و مادر حركات جنين را احساس مىكند. اين مرحله را مىتوان آغاز پيدايش روح و به تعبير ديگر، نخستين مظاهر حيات انسانى تلقى كرد.

دوم. روح در آيات قرآن كريم و در بين فيلسوفان و متكلمان مسلمان، در معانى مختلفى به كار رفته كه يكى از آنها نفس انسانى است؛ مانند آيه شريفه «فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي».[1] محققان مىگويند: اينكه خداوند فرموده است از روح خود در كالبد انسان دميدم و روح را به خودش نسبت مىدهد، اضافه تشريفى است؛ يعنى، مقصود بيان شرافت و عظمت روح انسان است. نه اينكه واقعاً چيزى از خداوند جدا و به انسان متصل شود؛ بلكه روح هم مانند جسم و همه امور ديگر مخلوق خداوند است.

سوم. در اينكه آيا روح و بدن خلقت مستقل دارند يا نه؛ آراى مختلفى وجود دارد. از نظر ملاصدرا روح «جسمانية الحدوث» و «روحانية البقاء» است؛ يعنى، ماده در سير تكاملى و حركت جوهرى خود در جنين، به مرحله تجرد نفسانى و روحانى مىرسد و جسم و روح دو خلقت گسسته و تركيب انضمامى ندارند.[2]

 

 

پرسش و پاسخ ها «راز آفرینش» / مؤلف:حمیدرضا شاکرین

دفتر نشر معارف

 

پی نوشت ها


[1] – ص 38، آيه 72-71.

[2] – جهت آگاهى بيشتر بنگريد:

الف. مسعود امامى، زمان دميدن روح در جنين، مقاله فقه (كاوشى نو در فقه اسلامى)، (فصلنامه)، ش 49، پاييز 1385؛

ب. حيات جاودانه، امير ديوانى؛

ج. معارف قرآن، آيهاللّه مصباح يزدى، جلد 3-1؛

د. راز جاودانگى، عباس يزدانى.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *