پدر شهید مجید زین الدین میگوید:
- اوایل جنگ که تدارکات رسانی به جبههها منظم نبود و مردم نان و مواد غذایی میفرستادند و یک جا زیادی میرفت، دوستان مجید میگفتند: گاهی که سهمیهی نان ما نمیرسید، نانهای خشک را توی رودخانه میزدیم و خیس میکردم و میخوردیم و غذایی غیر از نان نداشتیم، امّا وقتی ما از مجید میپرسیدیم چه میخورید، میگفت:
- بیشتر آبگوشت ماهی میخوریم!
ما فکر میکردیم ماهی را میگیرند و چون وسیلهی سرخ کردن آن را ندارند، آبگوشتش میکنند. بعد که سؤال کردیم، گفتند مقصودش این است که نان را میزنند به آب رودخانه که ماهی دارد.
رسم خوبان 18 – چون مسافر زیستن، ص 21./ صنوبرهای سرخ، ص 84.