كاوشى در دعاى ام داوود

ادعيه مأثور از گنجينه‌هاى معنوى و ميراث فرهنگى شيعه است كه در بنيانهاى اعتقادى و زيرساختهاى فرهنگى انديشه شيعى و در تقويت اركان ايمانى و تحكيم پايه‌هاى معرفتى انسان نقش شايسته و مؤثّر دارد. يكى از اين دعاها، دعاى استفتاح معروف به ام داوود است كه به خواندن اين دعا، به همراه اعمال ويژه آن در نيمه ماه رجب توصيه شده است. اين دعا را بزرگانى چون شيخ طوسى، ابن طاووس و علامه مجلسى از نظر تأثير براى رسيدن به حاجت و رفع گرفتارى و برطرف شدن ظلم و ستم، معتبر دانسته‌اند.

در اين نوشتار كه تحقيقى پيرامون دعاى شريفه است، تلاش بر اين بوده كه پس از آشنايى اجمالى با دعاى ام داوود، صحت صدور آن از معصوم به يكى از سه شيوه ارزش منابع و صحت سند و قابليت انطباق بر قرآن و سنّت و عقل سنجيده شود.

نقش واسطه‌هاى فرهنگى در حفظ و انتقال ميراث مكتوب شيعه

مقاله حاضر درصدد بيان نقش واسطه‌هاى فرهنگى در حفظ و نشر ميراث شيعه در فاصله زمانى پيش از تدوين كتب اربعه است. واسطه‌هاى فرهنگى يعنى كسانى كه با انجام سفرهاى علمى، ميراث و معالم شيعى را به نقاط مختلف برده و نشر دادند و يا با استفاده از ميراث شهرهاى حديثى به نشر آن در مناطق خود پرداختند. اگر سفرهاى علمى برخى از بزرگان راويان احاديث اهل‌بيت : نبود، امروز بخش زيادى از تراث مكتوب شيعه از بين رفته بود. در اكثر روايات كتب اربعه نام اين واسطه‌هاى فرهنگى در سلسله سند به چشم مى خورد كه اهميّت اين سفرها را مى‌رساند. برخى از كتابهاى اصحاب ائمّه و روايات آنان فقط از طريق همين سفرها به ما رسيده است. با شناخت اين سفرها سرگذشت تراث اصحاب به خوبى روشن مى شود.

بازخوانى نظريه ابن تيميه درباره حديث «باب»، و نقد آن با تكيه بر منابع أهل سنّت

حديث «باب» يا حديث «مدينة العلم»، به نقل از رسول خدا 9 در شأن اميرمومنان امام على 7، با طُرق گوناگون و سندهاى صحيح و حَسَن در منابع اهل‌سنّت وارد شده است. اين حديث، جايگاه والا و گستره مرجعيت علمى آن حضرت را نشان مى‌دهد.

ابن تيميه، با تكيه بر نظر ابن جوزى، به تكذيب سند و توجيه متن حديث «باب» پرداخته است. بررسى سيره ابن‌تيميه در برخورد با فضايل اهل‌بيت رسول 9، نشان داده كه وى با اعتماد به استدلالهاى نااستوار، نسبت به فضيلت سوزى و مرجعيت زدايى از اهل‌بيت : و فضيلت‌سازى و مرجعيت‌نمايى براى ديگران همّت گمارده است.

سخنان ابن تيميه، به دليل ناسازگارى با مسلّمات تاريخى و منابع
اهل‌سنّت، پذيرفتنى نيست و قابل نقد است.

اقسام حديث از جنبه دلالت الفاظ در منابع فريقين

با تأمّل در روايات معصومان : و تصريحات دانشمندان اسلامى، مى‌توان حديث را به گونه‌هاى: عام و خاص؛ مطلق و مقيد؛ مجمل و مبين؛ ناسخ و منسوخ؛ محكم و متشابه؛ منطوق و مفهوم؛ نص، ظاهر و مووّل تقسيم كرد. از اين ميان، سه قسم عام و خاص، ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه به احاديثى از معصومان: استناد دارند و ساير اقسام را محقّقان فريقين با تفحّص در انواع احاديث ارائه كرده‌اند. افزون بر اينها اقسام ديگرى نيز از احاديث مانند احاديث تقيه‌اى و رواياتى مشتمل بر معانى غيرحقيقى وجود دارند كه جداكردن آنها از ساير روايات، از جنبه «دلالت» نيست؛ زيرا در برابر آنها احاديث صريح ديگرى وجود دارد كه نشان مى‌دهد مراد معصومان: چيز
ديگرى غير از ظاهر آنهاست و از اين‌رو، ما آنها را در اين تقسيم‌بندى ننهاده‌ايم.

وحدت دين پيامبران از ‏نظر صاحب مناهج‌البيان

بحث بر سر حقانيت و نجات پيروان اديان مختلف امروزه يكى از مباحث مورد توجّه در دين‌پژوهشى و حوزه فلسفه دين است.‏
برخى با نگاه پديدارشناسانه و مشاهده تعدد و تعارض اديان موجود ديدگاههاى مختلفى درباره حقانيت و نجات پيروان اديان مختلف ارائه ‏كرده‌اند. برخى نيز معتقدند كه بر اساس تعاليم قرآن و اهل‌بيت : دين خدا و محتواى رسالت همه رسولان آسمانى واحد است و عملكرد و ‏سرانجام هر فرد مستقل از اديان متنوعِ موجود قابل بررسى است. نگارنده ضمن طرح نظريه يكى از مفسران معاصر در اين موضوع آراء ايشان ‏را درباره موضوعات زير بررسى كرده است: دين مورد قبول خداوند، علت بروز اختلاف ميان امتهاى پيامبران الهى، وحدت دين و اختلاف ‏طرق و سنّت انبياء، شرط نجات بندگان و نتيجه اعمال نيك كافران.‏

گزارشی از جلسات نقدو بررسی کتاب «مکتب در فرآیند تکامل»

كتاب «مكتب در فرآيند تكامل» بر مبناى دو هدف، توسّط دكتر حسين مدرّسى طباطبايى، تأليف شده است: 1. معرّفى تاريخ تشيّع به عنوان يك جريان عقيدتى در اسلام، به خوانندگان غربى و غير مسلمان 2. شناخت فرآيند شكل گيرى و تكامل مكتب تشيّع در سه قرن نخست اسلامى.
بخش دوم كتاب با عنوان «غلو، تقصير و راه ميانه» شامل مرورى كوتاه بر تحوّل مفاهيم غلوّ و تفويض است كه در اين نقد، بخش اعظم آن مورد بررسى قرار گرفته است. روايات استناد شده در كتاب مكتب در فرآيند تكامل، در موضوعهاى غلو، تفويض، تقصير و معناى امامت از منابع حديثى همچون الكافى شيخ كلينى، الغيبة محمّدبن ابراهيم نعمانى و اختيار معرفة الرجال شيخ طوسى استخراج شده كه در اين مقاله، به بررسى آنها پرداخته شده است.

عقود المرجان لحواشی القرآن

در اين نوشتار، تفسير عقود المرجان لحواشي القرآن، اثر سيّد نعمت‌الله جزايرى (م 1112 ق)، معرّفى مىشود. اين كتاب بر اساس نسخه خطّى منحصر به فردى، به دست محقّقان مؤسّسه «شمس الضحى» تصحيح شده؛ ليكن تا كنون به چاپ نرسيده است.
نگارنده در اين مقاله، مىكوشد تا ضمن به دست دادن شرح حال كوتاهى از مؤلّف تفسير، اثر ياد شده را معرّفى كند و روش كار وى را در اين اثر بشناساند.

اعتبارسنجى احاديث احياءالعلوم غزّالى -نكته‌هاى پژوهشی

نگارنده، با نظرى به درونْمايه كتاب احياء علوم الدين نوشته ابوحامد غزالى (متوفى 505 هجرى)، به شروط اعتبار حديث مى‌پردازد كه غزالى در كتاب ديگر خود «المستصفى» بيان كرده است. آنگاه برخى از احاديث كتاب احياء العلوم را بر آن اساس ارزيابى كرده و ضعف آن احاديث را نتيجه مى‌گيرد. نگارنده، كلمات محدّثان اهل تسنّن ـ مانند ابن‌جوزى، زين‌الدين عراقى و جلال‌الدين سيوطى ـ در مورد اعتبار احاديث غزالى را نقل مى‌كند و يكى از مبانى او ـ يعنى وجوب حُسن ظنّ به تمام صحابه و اعتماد كامل به آنان ـ را نقد و بررسى مى‌كند.

گزارشى از جلسات نقد و بررسى كتاب مكتب در فرآيند تكامل: بخش سوم کتاب

اين گفتار، به نقد و بررسى قسمت‌هايى از بخش سوم كتاب «مكتب در فرآيند تكامل» نوشته دكتر سيد حسين مدرسى طباطبايى مى‌پردازد. محورهاى اصلى بحث چنين است: نقدهايى بر نوع برداشت نويسنده كتاب از بحث غيبت حضرت مهدى 7، حديث دوازده خليفه و امام، استناد به پاره‌اى از رويدادهاى جزئى و تعميم آن به عنوان نظريه اكثريت جامعه شيعى.

مصاحبه علمى مكتوب با آيت‌الله سيّد على‌اكبر قرشى

اينجانب سيد على‌اكبر قُرشى در سال 1307 شمسى (نهم آبان) در شهر بناب از شهرستانهاى آذربايجان شرقى متولد شدم. پدرم مرحوم سيد محمّد قرشى از روحانيون بنام آن شهر و اهل علم و تقوى وايمان و مبلّغ دينى بود كه من بسيارى از توفيقات خودم را از انفاس پاك او مى‌دانم. مادرم نيز اهل ايمان و اهل ولايت و از زنان پاكدامن بود، جدّ مادريم دخترش را براى وصلت به فاطمه سلام الله عليها به پدرم داده بود.

سه گفتار در باب كتب اربعه، كافى و كلينى

اين متن شامل سه گفتار از دايرة‌المعارف اسلام ديانت (به زبان تركى چاپ آنكارا) است درباره كتب اربعه حديثى اماميه، كتاب ‏الكافى، و ثقة الاسلام محمّدبن يعقوب كلينى. نويسندگان گفتارها، از زاويه نگاه خود، به اين سه مطلب پرداخته و گزارش دايرة‌المعارفى ارائه ‏كرده‌اند.‏

گفتارى درباره تفسير امام ‏حسن عسكرى (علیه السّلام)‏

اين گفتار توضيحاتى درباره تفسير امام حسن عسكرى (ع) و نكاتى در اعتبار آن است كه از كتاب ارزشمند ‏‏«كشف‌الاستار عن وجه الكتب و الاسفار» ج 5، ص 60 – 73 نقل و ترجمه شده است.‏
مؤلّف كتاب آيت الله سيّد احمد صفايى خوانسارى، در سال 1291 قمرى در خوانسار زاده شد. نسب او به ‏امام سجاد (ع) مى‌رسد. نزد بزرگانى همچون شيخ محمّد حسين خوانسارى، ملّا محمّد على خوانسارى، سيّد ‏على‌اكبر بيدهندى و سيّد اسماعيل عظيمى در خوانسار درس آموخت. در سال 1310 به اصفهان منتقل شد و ‏در آنجا نيز در محضر آخوند ملّا محمّد كاشى، جهانگيرخان قشقايى، ميرزا بديع اصفهانى، آقا منيرالدين ‏بروجردى، ميرزا محمّدهاشم خوانسارى چهارسوقى، شيخ محمّدتقى نجفى (آقا نجفى)، ميرزا ابوالمعالى ‏كرباسى، ملّا محمّدباقر فشاركى، محمّدباقر درچه‌اى و ميرزا حسن نجفى اصفهانى دانشهاى لازم را فراگرفت.‏