ای آشنای بلا! کربلا عجب جایی است!
مدح حضرت امام حسین علیه السلام؛ شاعر: فنا زنوزیای آشنای بلا! کربلا عجب جایی است! به هر طرف که نظر میکنی، تماشایی است به ناله آمده هر سو ز شوق، فاختهای ز ...
ای آشنای بلا! کربلا عجب جایی است! به هر طرف که نظر میکنی، تماشایی است به ناله آمده هر سو ز شوق، فاختهای ز ...
خرّم دلی! که منبع انهار کوثر است کوثر کجا ز دیدهی پُر اشک، بهتر است؟ نام حسین و کرببلا، هر دو دلربا است نام ...
الهی! بهر قربانی به درگاهت، سرآوردم نه تنها سر برایت بلکه از سر، بهتر آوردم پی ابقای «قد قامت»، به ظهر روز عاشورا برای ...
زینبا! روز جدایی، نرسیده است، هنوز جای اشک از مژهات، خون نچکیده است، هنوز آن قَدر مویه مکن، آه مکش، اشک مریز روز فریاد ...
چه سرزمین بُود این دشت پُر شرار؟ برادر! که شد دلِ منِ محزون به غم دچار، برادر! از آن زمان که به این دشت ...
مهی که هست بسی جانگداز میآید مقدر آن چه بُود از فراز میآید به چشم دل نظری کن ببین که قافلهای به سوی کرببلا ...
ما در این وادی، قبول ابتلا خواهیم کرد کربلا را عالم «قالُوا بلی» خواهیم کرد ما برانگیزیم شور روز محشر در جهان قامت شور ...
ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﯿﺮه ﺧﺎﮎ، ﻭﺍﺩﯼ ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑﻼﺳﺖ «ﻫﺮﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﻠﻘﻪ ﻧﯿﺴﺖ، ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍﺳﺖ» ﺻﺤﺒﺖ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﻭ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺟﺎﻧﺪﺍﺩﻥ ﺍﺳﺖ ...
الا یاران من، میعاد گاه داور است، این جابدن ها غرق خون، سرها جدا از پیکر است، این جا ملک قرآن بخوان در خاک روح انگیز ...
فرود آیید، یاران! وعدهگاه داور است، اینجا بهارستان سرخ لالههای پرپر است، اینجا چه غم؟ گر از منا و وادی مشعر، سفر کردید خدا ...
هلال ماه عزا از افق دمیده، خمیده کدام بار غمش بوده تا خمیده دمیده؟ به یاد فرق علی اکبر و خمیده قد شه جبین ...
ای در غم تو ارض و سما خون گریسته! ماهی در آب و وحش به هامون گریسته وی روز و شب به یاد لبت، ...
ای در غمت، همین نه دو عالم گریسته! چندین هزار عالم و آدم گریسته عالم چگونه بر تو نگرید؟ کز این عزا جدّ تو، ...
محرّم آمد و شد موسم عزای حسین سیاهپوش فلک گشت از برای حسین گر از خدا طلب خونبهای حسین به جز خدا، به خدا! ...