دردِ زخم
شهید مهدی جعفریاندیپلم گرفتن من و مهدی، مصادف شد با آغاز جنگ. بعد از مدّتها، روزی او را در خیابان دیدم. به مرخّصی آمده بود.با دست، محکم ...
دیپلم گرفتن من و مهدی، مصادف شد با آغاز جنگ. بعد از مدّتها، روزی او را در خیابان دیدم. به مرخّصی آمده بود.با دست، محکم ...
در همان شب بعد از عملیّات، در اثر پاتکی که دشمن کرده بود، برخی سنگرهای رزمندگان اسلام به تصرف آنها درآمده بود، علیرضا این را ...
علی زمان کوتاهی در تهران ماند. در این مدّت با بچّههای گردانی که میخواست با خود به جنوب ببرد، تماس گرفت. این بار ناصر صیغان ...
شیخ مفید گوید:از امّ سلمه روایت شده است: شبی پیامبر خدا (ص) از نزد ما بیرون رفت و غیبت او طول کشید. سپس غبارآلوده و ...