دیدار با امّ سلمه و خبر شیشه
به روایت ابن حمزهابن حمزه از امام باقر (ع) روایت میکند:چون حسین (ع) تصمیم گرفت به سوی عراق رود، امّ سلمه که تربیتکنندهی حسین بود و محبوبترین افراد ...
ابن حمزه از امام باقر (ع) روایت میکند:چون حسین (ع) تصمیم گرفت به سوی عراق رود، امّ سلمه که تربیتکنندهی حسین بود و محبوبترین افراد ...
ابن اعثم گوید:آنگاه امام حسین (ع) مرکب و کاغذی طلبید و این وصیتنامه را برای برادرش محمّد حنفیه نگاشت: بسم الله الرّحمن الرّحیم. این، وصیت ...
ابن اعثم افزوده است که امام (ع) فرمود:من تصمیم گرفتهام به مکّه بروم و آماده شدهام. هم من، هم برادران و برادرزادگان و پیروانم، کار ...
شیخ مفید گوید:چون محمّد حنفیه، تصمیم امام را بر بیرون رفتن از مدینه دانست، ولی نمیدانست کجا میرود. به آن حضرت گفت: برادر جان! تو ...
سیّد بن طاووس از عمر بن علی بن ابیطالب (ع) نقل میکند که با آل عقیل میگفت:چون برادرم حسین (ع) از بیعت با یزید در ...
ابن اعثم نوشته است:سحرگاه امام حسین به خانهاش برگشت. شب دوم باز هم به زیارت پیامبر رفت. دو رکعت نماز خواند. پس از نماز چنین ...
طبری گوید:ابو مخنف با سند خویش از ابوسعید مقبری نقل کرده است: به حسین نگریستم که وارد مسجد مدینه میشد و پیاده بود و به ...
ابن اعثم گوید:شبی حسین از خانهاش بیرون شد و در کنار قبر جدّش آمد و گفت: سلام بر تو ای رسول خدا! من حسین بن ...
ابن اعثم گوید:ولید به یزید نامه نوشت و از وضع مردم مدینه و پسر زبیر و فرمان زندان به او خبر داد و افزود که ...
ابن اعثم گوید:صبح فردا حسین از خانهاش درآمد تا خبرها را بشنود. در راه به مروان حکم برخورد. مروان به او گفت: ای ابا عبدالله! ...
شیخ مفید گوید:آن شب را که شب شنبه بیست و هفتم رجب سال ۶۰ هجری بود، امام حسین (ع) در خانهاش ماند. ولید هم به ...
شیخ مفید گوید:حسین (ع) همراه یارانش بیرون آمد و به خانهاش رفت. مروان به ولید گفت: به حرفم گوش نکردی. به خدا که دیگر هرگز ...
ابن اعثم گوید:حسین رو به ولید کرد و گفت: ای امیر! ما خاندان نبوّت و سرچشمهی رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان و جایگاه ...
شیخ مفید گوید:چون معاویه در نیمهی رجب سال ۶۰ هجری درگذشت، یزید به ولید بن عتبه که از سوی معاویه والی مدینه بود نامه ن% ...