صورت به صورت
شهید سیّد علی اکبر ابوترابی«یک شب ساعت یک بعد از نصف شب بود، دیدم در میزنند. تعجب کردیم این وقت شب چه کسی پشت در است و چه کار ...
«یک شب ساعت یک بعد از نصف شب بود، دیدم در میزنند. تعجب کردیم این وقت شب چه کسی پشت در است و چه کار ...
دشمن در طول اسارت همواره به فکر بود تا از هر ابزاری استفاده کند تا بتواند تبلیغات سوء راه انداخته و فکر و مغز اسرای ...
یک روز فرماندهی عراقی، سید را خواسته و ضمن مطرح کردن مسائل مختلف به او گفته بود: «وقتی این بچّهها در حال اعتصاب بودند، ما ...
در آن موقع که تازه ازدواجه کرده بودیم، تمام زندگی ما پنج تومان بود یک شب شخصی از آشنایان در خانهی ما را زد و ...
شهید سیّد علی اکبر ابوترابی: «در زندان وزارت دفاع، یکی از افسران چترباز عراقی هم، زندانی بود. آن افسر ورزیده دربارهی وضعیت خوب نیروهای عراقی ...