نامه امام حسین علیه السلام به محمد حنفیه و بنى هاشم و نامه ی یزید به امام
تلاش های امام حسین علیه السلام در مکهابن عساکر و ابن کثیر نقل کرده اند که امام علیه السلام (هنگام حضور در مکه) به مدینه پیغام داد و از بنى هاشم خواست ...
ابن عساکر و ابن کثیر نقل کرده اند که امام علیه السلام (هنگام حضور در مکه) به مدینه پیغام داد و از بنى هاشم خواست ...
مسلم بن عقیل بن ابى طالب، از یاران على علیه السلام، حسن علیه السلام وحسین علیه السلام است. وى با رقیه،[۱] دختر امام على علیه ...
مردم کوفه پس از شنیدن خوددارى امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید و رفتن آن حضرت به مکه نامه هاى فراوانى را پى ...
مشهور این است که در انقلاب حسینى، لقب نخستین شهید بر حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام اطلاق مى گردد. چنانچه مقصود نخستین شهید بنى ...
دیشب در خانهمان، با دختر خالهام صحبت میکردیم. گفتم ما در یک اتاق دوازده متری بدون فرش روی زمین زندگی میکنیم، امّا شغلمان قالی بافی ...
حاج محمّد اهل امر به معروف و نهی از منکر بود، یعنی همیشه سعی در ارشاد و راهنمایی دیگران داشت، بخصوص در مورد نزدیکانش. یادم ...
روزی یک جوان صوفی باخترانی را از خانقاه به سپاه آوردند. موهای بلند و تبرزین و کشکول داشت. حاج محمد وقتی او را دید، جلو ...
توی گردان ما یکی بود که به هیچ صراطی مستقیم نبود! هیچ کس هم حریفش نمیشد. میفرستادنش برای نگهبانی؛ پستش را ترک میکرد و میرفت ...
اگر غیبتی میشنید یا حرفهایی که به کنایه موجب تضعیف انقلاب میشد، چهرهاش برافروخته میشد. دو دستش را به هم میمالید و بعضاً در آن ...
همیشه به نیروها طوری تذکّر میداد که کسی ناراحت نشود. سعی میکرد با شوخی و لبخند مطلب را به طرف بفهماند.یک بار، تدارکات لشکر مقدار ...
داخل سنگر فرماندهی نشسته بودم که ناگهان یکی از برادران در سنگر را باز کرد، داخل شد و بدون مقدمه شروع کرد سر حاج همّت ...
در ستاد لشکر بودیم. شهید زین الدین یکی از بچّههای زنجان را خواسته بود، داشت خیلی خودمانی با او صحبت میکرد. نمیدانستم حرفهایشان دربارهی چیست.آن ...
از توصیههای اوست:«اگر کسی برخوردی ناپسند با ما داشت و بعد طلب بخشش کرد، چه راست بگوید چه دروغ، باید او را عفو کنیم. اگر ...
به شدت از غیبت بدش میآمد. هر وقت اسم یکی از بچّهها را میآوردیم، مثلاً میگفتیم: «حسین.» میگفت: «حسین اینجا هست یا نه؟»نمیگذاشت کوچکترین حرفی ...