سوله مجروحها
صفحاتی از زندگی شهید محمود کاوهسراغ محمود را گرفتم.– رفته جلو.– جلو؟ قرار نبود که.– نیروهای جدید را برده. برده به کانالی که حرفش بود.– آنجا چه خبرست؟ چرا اینقدر ...
سراغ محمود را گرفتم.– رفته جلو.– جلو؟ قرار نبود که.– نیروهای جدید را برده. برده به کانالی که حرفش بود.– آنجا چه خبرست؟ چرا اینقدر ...