شهریهی طلبگی
زندگی نامه خود گفته حجت الاسلام و المسلمین سید حسن نصراللهدر نزدیکی حرم امیر المؤمنین علیه السلام بازار بزرگی وجود داشت. در این بازار، چند غذاخوری وجود داشت که یکی از آنها «غذاخوری شمس» بود ...
در نزدیکی حرم امیر المؤمنین علیه السلام بازار بزرگی وجود داشت. در این بازار، چند غذاخوری وجود داشت که یکی از آنها «غذاخوری شمس» بود ...
در همان سال اول طلبگیم، شمار بسیاری از طلاب لبنانی نیز به نجف آمدند. از ما گروهی شکل گرفت که از جملهی آنان، شیخ علی ...
در نجف، به طلبهای که معمّم نباشد، حجره نمیدادند و من هم از خدا خواسته، پیش آیت الله سید محمد باقر صدر، معمّم شدم.لباس روحانیت ...
بیست و چهارم آذر ۱۳۵۵ در حالی که پانزده سال و نیم داشتم، به تنهایی راهی نجف شدم.اولین دیدار من با سید عباس، در دومین ...
آرزوی من برای طلبه شدن، زمانی محقق شد که با «سید محمد غروی»[۱] آشنا شدم. او ایرانی الاصل بود، اما در نجف زندگی کرده و ...
از کودکی هرگاه در محضر برخی مشایخ مینشستم، برای مدتی طولانی به عمّامهی آنان نگاه میکردم، یعنی به خود عمّامه و چین و پیچش. آن ...
من، سید حسن نصرالله، فرزند «سید عبد الکریم» و «مهدیه صفی الدین»، جمعه نهم شهریور ۱۳۳۹ (سیام اوت ۱۹۶۰ م) در یکی از محلات حومهی ...