
تا کفن بر قد و بالای رسایت کردم
مدح حضرت علی اکبر علیه السلام؛ شاعر: سید رضا مؤیدتا کفن بر قد و بالای رسایت کردم سوختم وز دل پُردرد، دعایت کردمآخرین توشهام از عمر تو این بود، علی! که غمانگیز نگاهی ز ...
تا کفن بر قد و بالای رسایت کردم سوختم وز دل پُردرد، دعایت کردمآخرین توشهام از عمر تو این بود، علی! که غمانگیز نگاهی ز ...
سلام ما به حسین و به پاره ی جگرش! که پاره شد جگرش، از شهادت پسرش به ُخلق و خو علی آیینه ی پیمبر بود صدف ...
گریه کردم به تو و از تو ، نوایی نرسیدهر چه گفتم پسرم ! هیچ صدایی نــرسید بوسه دادم به لبت تا که لــبــی بگشایــیاز لبِ ...
خورشید بود و جانب مغرب، روانه شد چون قطره بود و غرق شد و بیکرانه شدآیینه بود و خُرد شد و تکّهتکّه شد تسبیح بود ...
روان به جانب میدان، علی اکبر شد جهان به دیدهی لیلا ز شب سیهتر شدچون بر شد از افق خیمه همچو بدر منیر جهان ز ...
دل ناتوان لیلا، ز غم تو میگدازد چه کند اگر نسوزد؟ چه کند اگر نسازد؟تو سوار روی نی، مادر دل کبابت از پی نه عجب ...
در رزمگاه عشق، نه فرق پسر شکستگویی درست، شیشه عمر پدر شکست پشتی که جز مقابل یکتا دو تا نشدپشت حسین بود و ز داغ پسر ...