امام حسین علیه السلام در کنار قبر پیامبر ۱
به روایت ابن اعثم کوفیابن اعثم گوید:شبی حسین از خانهاش بیرون شد و در کنار قبر جدّش آمد و گفت: سلام بر تو ای رسول خدا! من حسین بن ...
ابن اعثم گوید:شبی حسین از خانهاش بیرون شد و در کنار قبر جدّش آمد و گفت: سلام بر تو ای رسول خدا! من حسین بن ...
ابن اعثم گوید:ولید به یزید نامه نوشت و از وضع مردم مدینه و پسر زبیر و فرمان زندان به او خبر داد و افزود که ...
ابن اعثم گوید:صبح فردا حسین از خانهاش درآمد تا خبرها را بشنود. در راه به مروان حکم برخورد. مروان به او گفت: ای ابا عبدالله! ...
شیخ مفید گوید:آن شب را که شب شنبه بیست و هفتم رجب سال ۶۰ هجری بود، امام حسین (ع) در خانهاش ماند. ولید هم به ...
شیخ مفید گوید:حسین (ع) همراه یارانش بیرون آمد و به خانهاش رفت. مروان به ولید گفت: به حرفم گوش نکردی. به خدا که دیگر هرگز ...
ابن اعثم گوید:حسین رو به ولید کرد و گفت: ای امیر! ما خاندان نبوّت و سرچشمهی رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان و جایگاه ...
شیخ مفید گوید:چون معاویه در نیمهی رجب سال ۶۰ هجری درگذشت، یزید به ولید بن عتبه که از سوی معاویه والی مدینه بود نامه ن% ...
ابن اعثم افزوده است:و امّا حسین بن علی، اوه! اوه! ای یزید! دربارهی او چه بگویمت؟ مبادا متعرّض تو شود. برای او ریسمانی بلند بکش ...
شیخ صدوق با سند خویش از عبدالله بن منصور روایت کرده که گوید:از امام صادق (ع) پرسیدم: دربارهی شهادت پسر رسول خدا (ص) برایم بگو. ...
شیخ مفید از سیرهنویسان چنین نقل کرده است:چون امام حسن (ع) درگذشت، شیعیان عراق به جنبش درآمدند و دربارهی خلع معاویه و بیعت با امام، ...
شیخ صدوق با سند خویش از احمد بن ابراهیم چنین نقل کرده است:در سال ۲۶۲ خدمت حکیمه، دختر امام جواد (ع) رسیدم و از پشت ...
راوندی از امام زین العابدین (ع) چنین روایت کرده است:روزی که پدرم شهید شد، در حالی که خونها میجوشید، پدرم مرا به سینهی خود چسباند ...
صفّار قمی با سند خویش از ابی الجارود نقل میکند که گوید:شنیدم امام باقر (ع) میفرمود: چون شهادت حسین (ع) نزدیک شد، دختر بزرگش فاطمه ...
مسعودی گوید:روز عاشورا امام زین العابدین (ع) با پدرش بود و بیماری داشت که تکلیف جهاد از او ساقط بود. چون شهادت ابا عبدالله (ع) ...