عِلم به شهادت

آیا امام حسین (علیه السّلام) میدانست شهید میشود؟ اگر چنین است، چرا با پای خویش به سوی قتلگاه رفت؟
جلوههای مدیریت در حرکت امام حسین علیه السلام

نهضت حسينى نمايشگاهى است از عظمت و علوّ استعدادهاى انسانى؛ نمايشگاه تصميمگيرى، تدبير و مديريت در شرايط بحرانى. نويسنده در اين مقاله كاركردهاى آشكار عاشورا در حوزه جذب و هدايت نيروها و اصحاب از مدينه تا كربلا را موردبحث قرار داده است. وى تأكيد دارد كه امام حسین (ع) در تمام ابعاد مهارتهای مديريتى اعم از مهارت فنى (نظامى)، سياسى، اجتماعى و انسانى شايستگى كامل و در حد عالى را دارا بوده است. مقاله همچنان كه تصميمگيرى امام (ع) را برخاسته از آگاهى مىداند بر اين امر تأكيد مىكند كه آن حضرت با پيشبينى دقيق و برنامه خاص خود، نه شتابزده عمل مىكرد و نه منفعلانه، بلكه با تصميمات بهموقع و سنجيده، نهضت را بهسوی هدف بهپیش ميبرد. اصل برنامهريزى را در تمام بخشهاى حركت حسينى، حتى در نحوه آرايش سپاه كم تعداد حضرت در مقابل سپاه انبوه دشمن مىشود مشاهده كرد. نويسنده ضمن تبيين اصل سازماندهی در نهضت حسينى در قالب برنامهريزى کوتاهمدت و بلندمدت، به تشريح «رهبرى» امام حسین (ع) پرداخت، رهبریای كه عنصر آگاهى، انگيزش، تعهد به قانون و دستورات الهى، قاطعيت و تفويض اختيار در آن وجود داشت. وى به اين نكته نيز مىپردازد كه مسئله كنترل و نظارت در تمام مراحلِ قيام از جانب امام حسین (ع) به بهترين وجه صورت مىگرفت.
اتمام حجّت در کربلا

معنای اتمام حجّت در صحنهی کربلا و امثال آن یعنی چه؟
بررسی تحلیلی انگیزههای قیام امام حسین (ع) از بعد کلامی شیعه

در اين اثر، بهطور خلاصه چهار نظريه تحليلي (تعبد، انقلاب، دفاع، اصلاح) درباره قيام عاشورا ارائه میشود و از پرداختن به جزييات واقع پرهيز میشود. در تحليل كليت حركت آن امام، موضوعاتي چون امكان پيدايي، زمینههای اجتماعي و فرهنگي و بهطور عام، عقلانيت پنهان در واقعه كربلا موردبررسی قرار میگیرد. اهميت بحث حاضر در اين است كه از یک جهت با توجه به گستردگیای كه در مباحث كلامي و اعتقادي حال حاضر پديد آمده، به واقعه عاشورا نيز از جنبه استدلالي توجه نموده است و از سوي ديگر، از ميان انگیزههای مختلفي كه در آثار پيشروان و متأخرین وجود داشته، مهمترین آنها استخراج شده، طبق شيوه كلامي، موردبررسی قرار میگیرد.
امام حسین علیه السلام و رهبری بحران از مکه تا کربلا

بحران اختلالى است كه از جهت سطح، كل سیستم و از جهت نوع فیزیكى یا نمادى، سیستم را تهدید كرده و به مخاطره مىاندازد. بحران ممكن است به دو صورت در جامعه به وجود آید، یكى درزمانی كه كل سیستم از جهت مادى و فیزیكى تحت تأثیر قرار گرفته و حیات آن به مخاطره افتاده باشد؛ دیگر آنكه سیستم به جهت مسائل اعتبار و حیثیت اجتماعى و بهطور نمادین دچار بحران گردیده و به ورطه سقوط كشانده شود. بحران كربلا از نوع دوم محسوب مىشود. در این مقاله توضیح داده شده است كه در مدیریت بحران موفق، سه عامل، نقش تعیینکننده دارد كه در نهضت كربلا به رهبرى امام حسین (ع) بهروشنی نمایان است: ویژگىهاى رهبرى چون قاطعیت، هدف روشن، عقیده همراه با بصیرت، مشورت در امور و … ویژگىهاى پیرو چون وفادارى، مقاومت، شجاعت و… استراتژى و سیاستهای مقابله چون داشتن اطلاعات و خنثى كردن توطئهها… . نویسنده معتقد است امام حسین (ع) پس از عدم بیعت با یزید و حركت از مدینه به دنبال شرایط مناسبى براى مبارزه با یزید بود كه با توجه به مركزیت شیعه در كوفه، پس از اعلام آمادگى مردم، آن حضرت به سمت عراق حركت كرد و با درایت و مدیریت خود این هنر را داشت كه مشكل بحران را با موفقیت پشت سر گذارد و آن را به فرصتى طلایى تبدیل كند و در جهت اهداف خود به كار گیرد، بهگونهای كه زمینه براى دگرگونى در تمامى نسلها و منشأ تمامى انقلابهای مردمى گردید.
خطر حاکمیّت یزید

مقصود امام حسین (علیه السّلام) از گفتن استرجاع «انا لله و انا الیه راجعون» چه بود؟ چرا امام حسین (علیه السّلام) فرمودند با حاکمیت یزید دیگر باید فاتحه اسلام را خواند؟
الگوی روابط انسانی عزت مدار با تأکید بر سیره امام حسین (ع)

امام حسین (ع)، سبط نبی اکرم (ص)، سومین پیشوای شیعیان، خالق حماسهای بینظیر در تاریخ بشریت است. حماسهای که خاستگاه مکتبی تربیتی است، مکتبی فرا تاریخی و فرا جغرافیایی. عزت و عزت مداری در این مکتب از جایگاه ویژهای برخوردار است، بهگونهای که میتوان آن را احیاکننده عزت اسلامی و انسانی دانست. بر این اساس و با هدف تبیین جایگاه عزت و عزت مداری در نهضت تربیتی عاشورا، نویسندگان مقاله به شیوه تحلیلی به بررسی عزت مداری در سیره امام حسین (ع) در جریان واقعه عاشورا پرداخته و به این نتایج دستیافتهاند که سیره امام حسین (ع) بهویژه در واقعه کربلا الگویی کامل و جامع در زمینه عزت مداری و تقویت عزتنفس است. در مکتب تربیتی سیدالشهدا تعاملات انسانی اعم از تعاملات فردی و اجتماعی، بر مبنای عزت شکل میگیرد. بسترسازی در کانون خانواده (عزت مداری در خانواده) توکل به خدا، هدفمندسازی زندگی، مرگاندیشی سازنده و تکریم انسانها نیز ازجمله راهکارهای پرورش و تقویت عزتنفس در سیره عملی امام حسین (ع) در جریان واقعه عاشورا است.
عدم بیعت امام حسین علیه السلام با یزید

به چه دلیل و با کدامین توجیه منطقی، امام حسین (علیه السّلام) به هیچ وجه حاضر نبود،- ولو از روی مصلحت- با یزید بیعت کند؟
زمینههای تاریخی، سیاسی نهضت عاشورا

بررسي واقعه جانكاه عاشورا از جنبههای مختلف مادي و معنوي؛ يكي از مشغلههای فكري محققان، علما و مورخان در طول تاريخ مسلمانان و بهویژه شيعيان بوده است و نويسندگان هر دوره سعي داشتهاند بر تمام جزئيات و اسرار اين قيام عظيم و تراژدي بینظیر تاريخ بشري آگاهي يابند. مقولهای كه بههیچوجه در تاريخ كهنه نشده و در هر دورهای بسته به شعاع و افق فكري محققان قبض و بسط يافته است. ازاینرو با تمام قدمت و كهنگي موضوع، محققان در هر دوره در شعاع پهناور و ژرف آن به جولان پرداختهاند. در اين مقاله نيز نويسنده بهتبع پيشينيان با چنين هدفي وارد شده است تا بتواند در پرتو نگرشي پويا و با استمداد از فلسفه تاريخ به درك روشنتری از زمینههای تاريخي قيام خوانندگان را رهنمون گردد.
منطق و حجّت شرعی امام حسین (علیه السّلام) برای امر به معروف و نهی از منکر

یکی از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است و این وضعیّت در نهضت موجود نبود؛ چه اینکه معلوم بود یزید و پیروانش نه از حکومت کنار میروند و نه از روش خود دست برمیدارند! پس امام حسین (علیه السّلام) با چه منطق و حجّت شرعی به این کار اقدام کرده و این امر را یک وظیفه واجب و مقدّس میدانست؟
زمینههای تاریخی – اجتماعی – سیاسی شکلگیری نهضت عاشورا

درک واقعبینانه تحولات سياسي – اجتماعي و کشف و استخراج (پیامها و عبرتهای) مستتر در نهضتهای فراگير مستلزم نگرش و بينش تاریخیای است که تبیینگر نهضت و هسته اصلي قيام باشد. نهضت عاشورا نيز بهمثابه يک قيام تحول ساز در بستر تاريخ مبتني بر نظام اندیشهای و تحليلي امام حسين (ع) به وقوع پيوست اين قيام هدفمندي خلقت و آفرينش، باور به عليت در حوادث در کنار به رسميت شناختن نقش اراده و اختيار انساني در ايجاد تغييرات و مسئولیت ديني در قبال حوادث و نگرشي يکپارچه نسبت به شناخت و تعريف «قدرت» بهعنوان بخشي از حق و فهمي تاریخساز از حضور در هستي براي انسان را نشان میدهد. درواقع قابلتأملترين موضوع در مورد نهضت امام حسين (ع)، نه نتيجه مقطعي و حتي نتايج اخلاقي آن بلکه درک عميق تاریخسازی انسانهای آگاه به موجوديت خود در هستي براي آينده است. لذا تبيين حرکت امام، ضرورت تأمل در فلسفه و تاريخ از ديدگاه اسلام را میطلبد و نيز اين حرکت يک جنبش پوياي تاریخساز با ماهيت ديني است که بدون در نظر گرفتن بعد جهاني تاريخي و نگاه پویاییشناسی اجتماعي يا جامعهشناسی تاريخي، جايگاه واقعي و تاريخي آن کمتر قابلدرک است. بنابراين درک اهداف فوق در چارچوب بررسي زمینههای تاريخي – سياسي نهضت و حوادث تاريخي از زمان پيامبر تا زمان امام حسين (ع) ميسر است. اين مقاله درصدد است تا با پاسخ داده به دو سؤال زير منجر به نتیجهای شود که از آن بهعنوان تحليل بر زمینههای تاريخي – سياسي نهضت عاشورا ياد میکنیم. سؤال اول: چرا اين واقعه رخ داد؟ و سؤال دوم: اينکه چگونه به وقوع پيوست؟ پرسش نخست براي اين تحقيق اساسي است که در چارچوب مطالعات تاريخي با تأکید بيشتر مورد تجزیهوتحلیل قرار خواهد گرفت.
قیام مسلحانه امام حسین علیه السلام و اعلام امر به معروف و نهی از منکر

یکی از شرایط عمومی تکالیف شرعی، داشتن قدرت است و در روایات اهل بیت عصمت و طهارت، بیان شده است که این فریضه صرفاً بر عهده کسانی است که قدرت بر این کار داشته باشند؛ در حالی که در نهضت حسینی (علیه السّلام)، آن حضرت به دلیل جهالت یا سست عنصری یا عافیت طلبی مردم و یا به انگیزههای دیگر، از پشتیبانی مردم محروم بود و توانایی براندازی یک حکومت سفّاک تا دندان مسلح را نداشت! پس چگونه آن حضرت قیام مسلحانه کرد و آن را امر به معروف و نهی از منکر اعلام نمود؟