کتاب الصواعق، نقدها و پاسخ‌ها

سلیمان بن­­ عبدالوهاب از اولین منتقدان جدی برادرش محمد بن­ عبدالوهاب به­ شمار می­ آید. ردیه­ ای نگاشت که بعدها به نام الصواعق الإلهیّة معروف گردید. این کتاب در بازگشت مسلمانان از عقاید محمد بن­ عبدالوهاب تأثیر فراوانی داشت؛ چنان‌که علمای وهابی از آن زمان تا‌کنون درصدد مخدوش جلوه دادن این کتاب برآمده­ اند. این مقاله در صدد بررسی شخصیت سلیمان بن عبدالوهاب و کتاب او در پاسخ به اشکالاتی است که وهابیان بر شیخ سلیمان و کتاب مزبور وارد کرده­ اند.

سیره قضایی حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف

با بررسی و دقت در روایات حکومت جهانی امام مهدی (ع) در زمینه پیشرفت مسائل اقتصادی، فرهنگی و… در می‌یابیم که با کاسته شدن از جرم و جنایت و با پیش رفت علوم و فنون دستگاه قضایی آخرین معصوم الهی از توانایی و قدرت فراوانی برخوردار است. این نوشتار جلوه‌ای از سیره قضایی آخرین حجت الهی را بیان می‌کند. در این مقاله تلاش شده است؛ ترسیم چشم‌انداز آن حکومت، چراغی فراروی امروز افروخته گردد. اجرای عدالت در زمان آن حضرت، به روابط اجتماعی منحصر نیست؛ بلکه اصول عدالت در تمام زمینه‌های کلی و جزئی به طور شگفت‌آوری اجرا می‌شود. نگارنده در این مقاله به پیشرفت مسائل فنی اشاره می‌کند و با تحقیق‌های انجام‌شده به این نتیجه می‌رسد که: در عصر ظهور، با پیشرفت علوم، فناوری و تکنیک و صنعت، وسائل کشف جرم آنقدر کامل می‌شود که کمتر مجرمی می‌تواند رد پایی که با آن شناخته شود از خود به جا نگذارد. به دلیل مراقبت شدیدی که در عصر حکومت او إعمال می‌شود، مجرمان در خانه خود نیز در امان نیستند؛ چرا که ممکن است با وسائل پیشرفته تحت کنترل باشند. حتی ممکن است امواج صوتی آنها از پشت دیوار قابل کنترل باشند.

شیوه‌های برخورد امام حسن عسکری علیه السلام با انحرافات

امام حسن عسکری (ع) در دوره امامت، با گروه‌هایی روبه‌رو بودند که هر یک به‌نوبۀ خود، انحرافی عظیم در دین ایجاد می‌کردند؛ ازاین‌رو در برخورد با این‌گونه انحرافات، دو روش غیرمستقیم و مستقیم را پیش گرفتند و با تلاش وسیع علمی و پرورش شاگردان و همچنین توجیه و راهنمایی بزرگان شیعه در روش غیرمستقیم و برخورد با غلات، صوفیان، ثنویه و … در روش مستقیم و معرفی جانشین خود، از انحرافات بسیاری در دین جلوگیری کردند.

ضرورت ولایتمداری

حجت الاسلام کاشانی مورخ 19 / 02 / 1395 در میثاق با شهدا به سخنرانی پیرامون «ضرورت ولایتمداری» پرداختند که مشروح آن تقدیم حضور می گردد.

نگاهی به دیدگاه‌های سیاسی امام هادی علیه السلام

هدف این مقاله، تبیین دیدگاه‌های سیاسی امام هادی (ع) است. با توجه به شرایط بسیار سخت و فضای ملتهب سیاسی دوره امام هادی (ع) آن حضرت، مجالی برای ارائه دیدگاه‌های سیاسی در دوره امامتشان نداشتند؛ اما در این مقاله سعی شده است که برخی از دیدگاه‌های ایشان از منظر سیاسی، مورد بحث و تحلیل قرار گیرد. ابتدا به رویکرد کلان آن حضرت، نسبت به سیاست و حکومت از جمله نوع نگاه امام به قدرت و دنیا و همکاری با حکومت‌های ظالم اشاره شده و در ادامه نیز به ویژگی‌های بازیگران و نخبگان عرصه سیاست پرداخته شده است. سپس جایگاه مردم و وظایف و تکالیفی که متوجه ایشان است از منظر آن حضرت، مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه از اندیشه سیاسی آن امام در بحث اوصاف بازیگران و نخبگان سیاسی به دست می‌آید اینکه آن حضرت، رعایت تقوای الهی، صداقت و یکرنگی با مردم، بردباری و تحمل، رعایت شایسته‌سالاری و تمهید بستر برای نقد را برای حاکمان و نخبگان عرصه سیاست، لازم و ضروری می‌دانند. در مقابل، مردم نیز باید اطاعت آگاهانه و به دور از تعصب از حاکمان، داشتن روحیه نصیحت و خیرخواهی و دانش و معرفت در فهم امور را پیشه خود سازند.

نقدی بر رویکرد انتقادی فخر رازی و ابن تیمیه به جایگاه علمی امام جواد و عسکریین علیهم السلام

بر خلاف آنچه که بسیاری، تصور می‌کنند، رویکرد یکسان و فراگیری در میان عالمان اهل سنت، به جایگاه علمی و حتی رجالی امامان معصوم (ع) وجود ندارد، اگرچه رویکرد غالب در میان آنان، تصویر فوق را تأیید می‌نماید. در این میان جایگاه علمی امام جواد، امام هادي و امام عسكري (ع) است که نخست از سوی فخر رازی در قرن ششم، مورد انتقاد قرار گرفت و ابن تیمیه حرانی آن را در قرن هشتم، پیگیری نمود. آثار محدودی همچون عبقات الأنوار، اشاره‌ای به این رویکرد انتقادی نموده‌اند، اما به هر دلیل پرداخت درخوری بدان نداشته‌اند. نوشتار پیش‌رو به بررسی این رویکرد انتقادی پرداخته و در شفاف‌سازی عناصر استدلالی آن کوشیده و استدلال آن را با فراغت از میراث مکتوب امامیه، حتی بر پایه میراث مکتوب اهل سنت، فاقد اتقان و اعتبار علمی یافته و نشان داده است.

اسوه‌های بشریت (8) – امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام بنا به قول اکثریت مورخین در سال 148 ه.ق و به قول اقلیتی از آنها در سال 153 ه.ق چشم به جهان گشوده و در سال 203 ه.ق از دنیا رحلت فرموده است. مادر آن حضرت خیزران نامیده می شد و بعضی گفته اند کنیزی از اهالی نوبه بود که اروی نام داشته و لقبش شقراء بود.

کتاب «فقه الامام موسی بن جعفر علیه السلام» در یک نگاه

این اثر یک دوزه فقه استدلالی شیعه را به ترتیب ابواب کتاب فقهی «شرایع الاسلام» مطرح کرده است؛ البته تفاوت مهم این کتاب استدلالی با دیگر کتب استدلالی فقه شیعه در این است که مؤلف فقط به مباحثی از فقه شیعه اشاره کرده است که حدیثی از امام موسی بن جعفر علیه السلام درباره آن به دست ما رسیده است.

روش امام صادق علیه السلام در تفسیر عقلانی قرآن کریم

روش تفسير عقلی، ازجمله روش‌‌هايی است که در کنار ساير روش‌ها ـ همچون روش تفسير قرآن به قرآن و روش تفسير قرآن به سنت ـ براي تبيين و تفسير آيات قرآن به‌کار مي‌رود. قرآن کريم، در بردارنده برهان‌های عقلی است و در بسياری از آيات، انسان‌ها را به تفکر، تعقل و تدبر دعوت نموده است. بهره‌گيری از عقل قطعی و قراين قطعی براي تفسير آيات قرآن، ريشه در سنت رسول خدا (ص) و اهل‌بيت (ع) دارد. امام صادق (ع) نيز ـ به‌عنوان جزئی از خاندان وحی ـ از استدلال‌های عقلی، براي تبيين و تفسير قرآن کريم استفاده نموده که نمونه‌های بسياري از آن در ميان روايات تفسيری آن حضرت يافت می‌شود.

مباحث علوم قرآنی در بیان امام محمد باقر علیه السلام

پژوهش حاضر عهده‌دار بررسى نقش امام باقر (ع) در علوم قرآنى است. آن حضرت از برجسته‌ترين عالمان علـوم قرآن و شئون مختلف آن مانند شأن نـزول، اسباب نزول قـرآن، شناخت ناسخ و منـسـوخ، محكم و متشابه است. تلاش عـمـده‌ی آن حضرت تبيين سنت رسول خدا (ص) و شناساندن آيات الهى به گونه‌ی بايسته و شايسته بود. علـوم قرآنى به مجـمـوعه‌اى از دانش‌هايى خـارج از خـود قرآن كريم اطـلاق مى‌شـود كه ما را با قـرآن و چگونگى تفسير آن آشنا مى‌كند اين دانش بافاصله اندكى پس از نزول قرآن پديد آمد و با رهنمود پيامبر (ص) و برخى از صحابه و تابعان به رشد و بالندگـى رسيد. آنچه امـروزه به‌عنوان آثار و نوشته‌هاى علـوم قرآنى در اختيار ما قرارگرفته سرمايه‌اى است كه از گذشتگان به ما به ارث رسيده است.

معارف شيعي و نقش نخستين امامان شيعه علیه السلام در تدوين آن‌ها

امام على، امام حسن، امام حسین و امام سجّاد (ع) در قرن نخستین هجرى می‌‏زیستند و ازنظر شیعه امامیه، نخستین پیشوایان هدایت پس از رسول خدا (ص) هستند. آن‏ها در قرن اول، در تدوین روایات، ثبت و ضبط آن‌‏ها و گسترش معارف شیعى، نقش مهمى داشتند و هریک در دوران امامت خود، براى گسترش روایات، باوجود همه مخالفت‏‌ها، هم خود مبادرت به نوشتن روایات از پیشوایان پیش از خود و نشر آن‌‏ها کردند و هم بر فراهم‌سازی زمینه‏‌هاى نوشتن و نشر آن‏ها توسط اصحاب خود، تلاش فراوان نمودند تا در آینده معارف شیعى در اختیار دوستداران آن‏ها قرار بگیرند.

حرکت اصلاحی امام حسین (ع) و نسبت میان تکلیف و نتیجه

اصلاح‌طلبى، گرايش معتدلانه ميان حركت «انقلابى» و «محافظه‌کارانه» است كه در مقام نفى هر يك از دو گرايش اصالت وظيفه و اصالت نتيجه و درصدد جمع ميان آن دو مى‌باشد، بدين معنا كه توجه به هر يك از آن‌ها نبايد سبب غفلت از ديگرى شود و با ملاحظه نتيجه و مصالح، تكاليف از انعطاف‌پذيرى لازم برخوردار باشند. نويسنده با توجه به سيره نبوى و نحوه نزول تكاليف، معتقد است كه از نگاه اسلامى، سيره اصلاحى رسول اكرم و قرآن و نيز سيره ساير معصومان جمع بين اصالت وظيفه و نتيجه است؛ و اگرچه معصومان به مبارزه قهرآميز و جنگ اقدام مى‌كردند، اما اصل، چه در محتواى پيام و چه در شيوه اصلاحى آن‌ها، به‌كارگيرى كلام و رعايت تدريج در اقدام عملى بوده است ولى چون آنان افراد محافظه‌کار و بى‌مسئوليتى نبودند، در شرايط ضرورى و دفاعى دست به شمشير برده و از كشتن و كشته شدن نيز دورى نمی‌کردند. امام حسين (ع) نيز به‌عنوان يك مصلح دينى به دنبال وحدت‌بخشى بين وظيفه و نتيجه بود كه اين امر با توجه به مطالب ذيل قابل‌اثبات است: سيره حضرت در امربه‌معروف و نهى از منكر كه با محاسبه، تدريج و عقلانيت و قرين به آثار و نتايج صورت می‌گرفت؛ توجه به عنصر زمان و مكان؛ اقدامات متفاوت و بيانات مختلف از آغاز نهضت تا كربلا. نگاهى كه نويسنده محترم به موضوع دارند، طبعاً نمی‌تواند نگاه همه كسانى باشد كه به بررسى و تحليل حركت امام حسين (ع) و اساساً موضوع اصلاح‌طلبى مى‌پردازند. بااین‌همه نگاه ايشان مى‌تواند موردتوجه و حتى نقد قرار گيرد.