«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّدٍ و آلِهِ الأطْهَرینَ سِیَّمَا مَولَانَا بَقیَّهَ اللهِ فِی العَالَمینَ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ رِضَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».

خطبه‌ی اول

در خطبه‌ی نخست با شما خداجویان، پاک‌دلان، ضیوف الرّحمان، بر سرِ سفره‌ی سوره مبارکه‌ی حمد بودیم.

«اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»[۲]، بعد از آنکه خدای متعال را توصیف کردیم، ثنای او را با زبانِ وحی بجای آوردیم، اعلان و اقرار به بندگی کردیم، خودمان را قطره‌ای در دریای بندگیِ بندگان دیدیم، تنها نرفتیم، بلکه با مجموعه‌ی پرستش‌کنندگان در عالَم، زمین و زمان، ملک و ملکوت، اعلانِ همبستگی کردیم و گفتیم: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ»[۳]، هم بندگیِ خودمان را در دریای بندگیِ عمومی دیدیم، خودمان را تافته‌ی جدا بافته فرض نکردیم، و هم خود را در بندگی مستقل نیافتیم، گفتیم «وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ»، در همین بندگیِ خودم هم لطفِ توست، ای دعا از تو اجابت هم ز تو، من کجا و بندگیِ تو کجا؟ بشرِ خاکی، بشرِ فقیر، بشرِ مملوک، بشرِ ضعیف کجا و به حضورِ هستیِ مطلق و کمالِ لایتنهی و قدرتِ لایزال و عظمتِ بی‌چون رفتن کجا؟ خیلی خجالتی دارد، اما «وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ»، تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.

Sadighi-NamazJome13981006-Thaqalain_IR (1)

حال که ما هم آمده‌ایم تا درهم بخری، از تو کمک می‌خواهیم و جز تو یاوری نداریم، تنها یارِ ما، تنها عونِ ما تو هستی.

حال چه می‌خواهی؟ «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ»، ما را به صراطِ بندگی هدایت فرما.

نکته‌ای که قابل توجّه است این است که دعا واجب است؛ مرحوم «علامه احمد بن فهد حلی» که در علم و عرفان و در کرامت و برجستگی اگر نگوییم بی‌نظیر است کم‌نظیر است، ما در غیر از سلسله‌ی جلیله‌ی پیامبران و امامان کرامتی شبیه به کرامتِ «ابن فهد حلی» را سراغ نداریم، کسی که بیلِ خود را برای اتمام حجّت به یک یهودی رها کند و بیل بصورتِ اژدها دربیاید و آینه‌ی موسی کلیم علیه السلام بشود و معجزه‌ای برتر، این بزرگوار هم در فقه آثارِ باارزش و ماندگاری دارد، هم در عرفان، و هم کتابی دارد که این کتاب هم کتابِ دعاست، هم کتابِ حدیث است، هم کتابِ موعظه است، هم کتابِ اخلاق است و هم کتابِ هدایت، بنامِ «عده الداعی ونجاح الساعی»، این کتاب خیلی پُرمحتوا و جالب است.

Sadighi-NamazJome13981006-Thaqalain_IR (2)

چرا باید دعا کنیم؟

اولین بحثی که «ابن فهد سلام الله علیه» در این کتابِ نورانیِ خود دارد وجوبِ دعاست، ایشان می‌فرمایند: دعا هم بدلیلِ عقل و به فتوای خرد برای انسان واجب و لازم است، و هم از نظرِ وحی و هم از نظرِ روایات.

اما از نظرِ عقل برای این است که انسانی که خدای متعال حجّتِ عقل در وجودِ او مستقر کرده است، چراغِ عقل راهنمایِ زندگیِ بشر است، عقل انسان را به دین هدایت می‌کند و ارزش‌ها و شرافت رهنمون است، عقل به انسان می‌گوید: آنچه به نفعِ توست، باید بروی و آنچه مصلحتِ دنیا و آخرتِ توست تحصیل کنی، آنچه به تو آسیب می‌زند و تو گرفتارِ خسرانِ دنیا و آخرت می‌شوی بر تو حرام است، اگر شرع هم نگفته بود هیچ عاقلی خود را در چاه نمی‌اندازد، هیچ عاقلی به خودسوزی اقدام نمی‌کند، هیچ عاقلی خود را جلوی گرگ و درنده‌ای نمی‌اندازد، این عقل است و توصیه ندارد، عقل اینطور تشخیص می‌دهد.

Sadighi-NamazJome13981006-Thaqalain_IR (3)

در جلبِ منافع هم همینطور است، هیچ انسانِ عاقلی برای تأمینِ غذا و آنچه لازمه‌ی حیاتِ اوست کوتاهی نمی‌کند، عقل می‌گوید آنچه مفید است را بدست بیاور و به آنچه مضر است نزدیک نشو، و انسان در زندگیِ این بدن با خطراتی مواجه می‌شود که پیش‌بینی نمی‌شد، خطرها خبر نمی‌کند، حادثه خبر نمی‌کند، بیماری خبر نمی‌کند، خبر می‌رسد فلان کس در بیمارستان بستری شد و دکترها می‌گویند سرطانِ ریه دارد، انسان تعجب می‌کند و می‌گوید این شخص که دیشب با ما بود و هیچ عارضه‌ای نداشت، بله! دیشب بود اما الآن افتاد! خبر می‌رسد فلان کس در تصادف از بین رفت، انسان می‌گوید: سبحان الله! «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»[۴]، من دیروز میهمانِ او بودم، امروز خبر آمد که در تصادف از بین رفت، می‌گویند: فلان کس را در فتنه دیده‌اند، می‌گوید: سبحان الله! این شخص که دیروز با انقلابی‌ها بود! با خانواده‌های شهدا بود، چطور شده است که حال فتنه‌گر شده است؟

این خطراتِ بدنی، خطراتِ اخلاقی، خطراتِ سیاسی… هر کسی در زندگیِ خود ببیند خواهد دید که چقدر هم سن و سال‌های خود را تشییع کرده است و بعضی از آن‌ها سال‌ها قبل از ما زیرِ خاک رفته‌اند و ما هنوز هستیم، چقدر از دوستانِ ما بیماری پیدا کرده‌اند و چه سختی‌ها در آن بیماری برای آن‌ها پیدا شد ولی ما سالم هستیم، انسان که نمی‌داند سرطان چه زمانی او را گرفتار می‌کند، چه زمانی بلا به سراغِ او می‌آید، آیا این انسان نباید به یک پناهگاهی پناه ببرد که قبل از وقوع حادثه چاره‌ی آن حادثه باشد؟

لذا حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: «اِدفَعُوا أمواجَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ»[۵]، بلا موج می‌زند، همانطور که دریا موج دارد و جزر و مد دارد، این دریای زندگی هم پر از موجِ بلاست، بلاهای مختلف، بلاهایی که ما فکرِ آن را نمی‌کردیم، بلاهایی که هیچ کسی آن را پیش‌بینی نمی‌کرد، حال که اینطور بلاها هست… دیروز قائم مقام بوده است، دیروز وزیر بوده است، دیروز مدیر کل بوده است، امروز در زندان است، خبر می‌رسد که فلانی هم مشکل داشته است و باید سراغِ او را از زندان‌ها گرفت، این‌ها عبرت است، این نوع بلاهای مادی و معنوی و آبرویی و ناموسی و آخرتی برای همه پیش‌بینی نشده در کمین است و انسان را شکار می‌کند، چه کنیم که ما گرفتارِ این خطرها و این زیان‌ها و این بلاها نشویم؟

وجود مقدّس مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند که به سنگرِ دعا پناه ببرید، به سنگرِ نیایش پناهنده شوید، دستِ استغاثه به بارگاهِ کسی بلند کنید که او از آینده‌ی شما و از موج خطرها آگاهی دارد و مطلع است، خودتان را به خدای متعال بسپارید، همیشه دستِ گدایی را به درگاهِ خدای متعال ببرید، هیچگاه دامانِ رحمتِ خدای متعال را رها نکنید.

این نکته‌ی عقلی است که دفع ضررِ محتملی است که ما خبر نداریم و در حالِ دیدنِ آن هستیم که در جامعه چه گرفتاری‌هایی وجود دارد.

Sadighi-NamazJome13981006-Thaqalain_IR (4)

و منافع هم همینطور است، منافعِ محتمل! هیچ کسی در آن وقتی که حرّ راه را بر حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بست پیش‌بینی نمی‌کرد این حرّی که امروز حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را در این صحرای سوزان گرفتار کرد فردا قربانیِ مقبولِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بشود و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام آنچنان نوازشی از این فردِ توبه‌کننده می‌کنند که هیچ شهیدی را اینطور نوازش نکرده‌اند.

هم باید سراغِ منافع را از خزائنِ الهی گرفت و هم باید دفعِ بلاها را از بارگاه ذوالجلال غیاث المستغیثین خواست.

این یک نکته که بدانیم ما محتاج هستیم، ما هر لحظه در معرضِ خطر هستیم، اگر خدای متعال لحظه‌ای عنایتِ خود را از ما بردارد ما هلاک و ساقط می‌شویم و هرچه داریم از دست می‌رود، خدای متعال داده است و خودِ خدای متعال هم باید نگه دارد، خودتان را، خانواده‌ی‌تان را، عائله‌ی‌تان را به خدای متعال بسپارید.

حال که دعا واجب است ما چطور این وجوب را اجراء می‌کنیم؟ دعا واجب است، عقلاً واجب است، شرعاً هم واجب است که ان شاء الله در خطبه‌ی دیگر به محضرِ شما تقدیم خواهیم داشت که دعا شرعاً و فقهاً واجب است. یکی از موارد و مصادیقی که این وجوب عملی می‌شود همین دعایی است که خدای متعال در متنِ نماز گنجانده است، نماز مجموعه‌ای از زیبایی‌هاست…

حتماً پیامِ رهبرِ خاشع در نماز، عارف بالله را به کنگره‌ی نماز شنیدید و خواندید، نماز مجموعه‌ای از شاهکارهای عالَمِ خلقت است، از زیباترین تابلوهایی که خدای متعال در آفرینش ترسیم کرده است تابلوی نماز است، لذا نماز بطورِ مطلق برای ما پناهگاه بشمار آمده است و خودِ خدای متعال این پناهگاه را بعنوانِ پناهگاه به ما معرّفی فرموده است، فرمود: «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ ۚ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ»[۶]، هر وقت گره‌ای به کارِ شما افتاد، هر وقت ترس و دشمن و فقری شما را تهدید کرد «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ»، «أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ و نَفسی بِتَقْوَى اللَّهِ»[۷]، تقوا، تقوا، تقوا، سیمِ ارتباطی با خدای متعال ترک گناه است و التزام به واجبات.

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم * قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ *  مَلِکِ النَّاس * إلَهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ»[۸].

خطبه دوم

«اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّم عَلَى نَبِیِّ الرَّحْمَهِ أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی سَیِّدِ الأَوصِیَاءِ أَمیرِ المُؤمِنینَ عَلِیِّ بْنِ أَبی‌طَالِبِ وَ عَلَی سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ فَاطِمَهَ الزَّهراءِ وَ عَلَی سِبْطَیِ الرَّحْمَهِ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی أئِمَّهِ المُسلِمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ موسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزَّکیِّ العَسْکَریّ وَ الخَلَفِ الصَّالِحِ الْحُجَّهِ القَائِمِ خُلَفَائِکَ فِی أرضِکَ وَ أُمَنَائِکَ فِی بِلَادِکَ بِهِم نَتوَلَّی وَ مِنْ أَعْدَائِهِم نَتَبَرَّءُ إِلَی الله تَعَالی عَزَّ وَ جَلَّ».

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ و نَفسی بِتَقْوَى اللَّهِ»، شما را و نفسِ ضعیفِ خودم را به خدای متعال می‌سپارم، خدا! خدا! خدا! و جز خدا هیچ!

Sadighi-NamazJome13981006-Thaqalain_IR (5)

گناه نتیجه‌ی نسیانِ حق است

این خدا را ناراضی نکنیم، هیچ کسی جای خدای متعال را برای ما نمی‌گیرد اما خودِ خدای متعال جای همه کس و همه چیز را کفایت می‌کند، «واکفنی یا قاضی الحاجات»، «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»[۹]، آیا خدای متعال برای من و شما کم گذاشته است؟ چرا ما در بندگی کم می‌گذاریم؟ چرا خدای متعال را کم به حساب می‌آوریم؟ چرا در زبان و چشم و گوش و در حرکات و سکناتِ ما بوی خدای متعال شنیده نمی‌شود؟ مگر جایی هست که ما برویم و آنجا خدا را نداشته باشیم؟ مگر وقتی هست که ما به خدای متعال احتیاج نداشته باشیم؟ ما که فقیر و محتاج هستیم، او که غنیّ حمید است، چرا او را از یاد می‌بریم؟ گناه نتیجه‌ی نسیانِ حق است، اگر کسی خدای متعال را به یاد بیاورد بداخلاقی نمی‌کند، جفا نمی‌کند، خلف وعده نمی‌کند، احتکار نمی‌کند، رشوه نمی‌خورد، بیت المال را به هدر نمی‌دهد، سیاسی‌بازی نمی‌کند، مقابلِ خونِ شهدا نمی‌ایستد، به ملّتِ شهیدداده جفا نمی‌کند، وضعِ این‌ها را مختل نمی‌کند، نسبت به جوان‌های بیکار بی‌توجّه نمی‌شود، همه‌ی این‌ها و همه‌ی این‌ها… نجات در یادِ خدای متعال است و شقاوت و بدبختی و قساوت و بی‌رحمی و بی‌توجّهی و بی‌مسئولیّتی برای حساب نبردن از حضرت حق است.

تبریک ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها

مسائلی که در این خطبه به عرضِ عزیزان و بزرگان‌مان تقدیم می‌داریم، در ابتدا میلاد مسعود دخت گرامی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، پیام‌آورِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام، پاسدار و نگهبانِ خونِ پاک‌ترین شهیدانِ عالَم، حجّت بر خلائق حضرت زینب کبری سلام الله علیها که حجّتی از حجج خدای متعال برای بشریت هستند را تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.

Sadighi-NamazJome13981006-Thaqalain_IR (6)

یوم الله ۹ دی

روز نهم دی را که از روزهای خدای متعال است، ایّام الله است، هم خودِ آن یوم الله است و هم تجدید خاطره‌ی ایّام الله دوره‌ی انقلاب را، ۲۲ بهمن ۵۷ را، و روزهای طلایی ۱۹ دی قم را، و سایرِ روزهایی که اسلام را نجات داد و دشمنِ قهّار و قدّار را به زانو درآورد و پیروزی خون بر شمشیر و پیروزیِ ایمان بر خشونت را در عالَم به ثبت رساند و نقطه‌ی عطفی در تاریخ بشریت شد، ۹ دی چنین روزی بود، ۸ ماه بود که با نقشه‌ی استکبارِ عالَمی در سطح وسیع که شیطانِ بزرگ، این شیطانِ درجه‌ی اولِ بشریّت و اذنابِ آن که کشورهای بی‌وفا و دروغگوی غربی هستند، و این غدّه‌ی سرطانیِ اسرائیل، همه دست به دستِ یکدیگر داده بودند و سال‌ها نقشه کشیده بودند و زمانِ اجرای آن را هم مشخص کرده بودند و به دستِ کسانی پایان نظامِ اسلامی را پیش‌بینی کرده بودند که بعضی از این‌ها هرچه داشتند بر سرِ سفره‌ی شهدا بدست آورده بودند، از اعتبارِ امام و ولایت مطرح شده بودند و شهرت بدست آورده بودند که این هم از عبرت‌های بسیار بزرگِ تاریخ است که این‌ها آتشِ فتنه را با برنامه‌ی اربابانِ خارجی روشن کردند و آنچه را که می‌شد برای براندازیِ یک نظام، از هیچ چیزِ آن کوتاهی نکردند. از ایجادِ ناامنی، بهم‌ریختگی، حمله، شرارت… و شب‌ها ندای «الله اکبر» سر دادن، از همه‌ی ابزاری که می‌توانستند از بیرون و درون برای بهم ریختنِ نظامِ اسلامی استفاده کنند، از همه چیز استفاده کرده بودند، و این سکّان‌دارِ کشتیِ انقلاب، این رهبرِ حکیم و الهی که هم قلبِ ایشان وصل بود و هم پروردگارِ عظیم‌الشّأن به او ظرفیت و سعه‌ی صدر و عاطفه و نظرِ بلندی داده بودند، ایشان حاضر نشدند مشکل را نظامی حل کنند، بلکه منتظرِ بصیرت بودند، طیّ ۸ ماه در تمامِ صحبت‌های خودشان هم مخالفین را به حضور پذیرفتند، حرف‌های آن‌ها را شخصاً… نمایندگانِ سرانِ فتنه به محضرِ ایشان شرفیاب شدند، هر کسی که شبهه داشت مستقیماً در محضرِ نایب امام زمان ارواحنا فداه مطرح کرد و اتمامِ حجّت به معنیِ واقعیِ کلمه از ناحیه‌ی مقامِ نیابت بعمل آمد، اما دست بردار نبودند، مردم تهران شب و روز آسایش نداشتند، بازار در ابهامِ وحشتناکی بسر می‌برد و همه‌ی امور مختل بود، منابع و مجاریِ اقتصادی نمی‌توانستند در ناامنی کارهای خودشان را انجام بدهند، اما سلاحی که در این میدان و در این جبهه امریکا را سرافکنده کرد، فرانسه و انگلیس و آلمان و صهیونیست‌ها و اذنابِ آن‌ها را در منطقه رسوا کرد و نقشه‌های طولانی مدّتِ آن‌ها را نقش بر آب کرد معجزه‌ی حضورِ ایمان بود، حضورِ وفا بود، حضورِ غیرت بود، و حضورِ بصیرت بود، و حضورِ میثاق با نایب امام زمان ارواحنا فداه و تجدید بیعت با مرجع و رهبر و زعیم‌مان بود.

این حضورِ بی‌بدیلِ مردم، جوششِ خونِ حسین بن علی سلام الله علیه که در عاشورا به ایشان جسارت شد… مردم خونِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را در رگ‌های خودشان احساس کردند و در یک حرکتِ خودجوش، آنچنان حضوری پیدا کردند که زمینه‌‌ای برای سرانِ فتنه و فتنه‌گر باقی نماند.

و ما برای این نعمتِ بزرگ که دل‌های مردمِ ما وابسطه‌ی به اراده‌ی الهی است و کانونِ عشقِ به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام و ولایت است، و همیشه در آن حسّاس‌ترین نقطه فرصت‌شناس هستند، به موقع به جبهه می‌آیند و با حضورِ خودتان کارِ فرشتگان را کردید، اگر ما شب و روز پیشانیِ سپاس به خاک بگذاریم و علی الدّوام شکر کنیم، شکرِ نعمتِ حضورِ آن روز نخواهد شد، امام زمان ارواحنا فداه خشنود شدند، شهدا راضی شدند، رهبری در عالَم سربلند شدند و آتشِ فتنه با سرافکندگیِ فتنه‌گران خاموش شد.

Sadighi-NamazJome13981006-Thaqalain_IR (7)

جریانِ فتنه از بین نرفته است اما مردم بابصیرت هستند

همانطور که سخنران عزیز قبل از خطبه مطرح کردند افرادی پرچمِ فتنه بدست گرفته بودند، پرچم از دستِ آن‌ها گرفته شد، اما جریانِ فتنه از بین نرفته است و به دنبالِ هر فرصتی هستند که ملّتِ ایران را برای همیشه از انقلاب و استقلال و عزّت و پیشرفت‌شان باز بدارند که جریانِ برجام یکی از این مسائلی بود که در حلقه‌ی فتنه‌ها پیش‌بینیِ استکبارِ عالَمی بود.

این FATF یکی دیگر از آن حلقه‌هاست که روی آن اصرار است، سفره‌ی مردم با برجام کوچک‌تر شد و گرانی‌ها سیرِ صعودی طی کرد و مردمِ عزیزِ ما طیّ مدّتِ کوتاهی تلخ‌ترین شرایط را چشیدند و در این رهگذر امتحانِ افزایشِ قیمتِ بنزین که اصلِ قضیّه مسئله‌ی هدفمند کردنِ یارانه‌ها و گرفتنِ حقّ دهک‌های ضعیفِ جامعه از دهک‌های مرفّهِ جامعه که در مسئله‌ی سوخت، در مسئله‌ی بنزین، در مسائلِ دیگر، مرفّهین، متمکّنین از این یارانه‌ها چندین برابرِ طبقاتِ ضعیف بهره‌مند می‌شوند و شکافِ طبقاتی روز به روز بیشتر می‌شود، لذا اصلِ قضیّه هم قانون بود، هم به عهده‌ی دولت بود، اما متأسّفانه در اثرِ عدمِ توجیه، عدمِ تبیین، عدمِ شناختِ درست از ملّت… مردمی که ۸ سال جنگ را با زندگیِ فقیرانه‌ی خودشان اداره کردند، پولِ قلّک‌های فرزندشان را به جبهه می‌دادند، گردنبندِ نوعروس‌های خود را به جبهه می‌دادند، مردمی که خودشان را بدهکارِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام و ولایت می‌دانند، چنین مردمی را نشناختند، لذا برای آن‌ها روشنگری نکردند، مطالب را واضح نگفتند، نخبگان را توجیه نکردند، اساسِ قضیّه را به مراجعِ تقلید منعکس نکردند، و مردم را گرفتارِ یک شوکِ عظیم کردند، با اینکه مردم واقعاً از نظرِ معیشتی در شرایطِ سختی هستند، بی‌کاری، گرانی، تورّم، عدمِ ثبات در بازار، نوسانِ ارز، سقوطِ پولِ ملّی و بالا رفتنِ پول و اعتبارِ دشمن، همه‌ی این‌ها فشارهایی است که کمرِ مردم را خَم می‌کند، در این شرایط یکمرتبه با یک حرکتِ ناگهانی مواجه شدند، مردم در مقامِ گرفتنِ حقّ خودشان به خیابان‌ها آمدند تا صفِ خودشان را از اراذل و اوباش جدا کنند، چه مردمِ شریفی! چه مردمِ متدیّنی! این مردم همان مردمِ سالِ ۵۷ هستند…

من این ایمان، این بصیرت، این وفا، این دشمن‌شناسی را به امام زمان ارواحنا فداه تبریک می‌گویم، و به تک تکِ ملّتِ عزیز و سربلندمان که همیشه در امتحاناتِ سخت یارِ امام زمان ارواحنا فداه بودند، یاورِ دین بودند، به هر قیمتی سختی‌ها را تحمّل کردند اما نگذاشتند به امنیّت آسیبی وارد بشود، به اراذل اوباش اجازه ندادند به نوامیسِ مردم جسارت کنند، و همیشه بعنوانِ صاحبانِ اصلیِ نظام و انقلاب، با همه‌ی وجودشان خونِ فرزندانشان… چهل سال از این انقلاب و از این نظام پاسداری کردند.

خدایا! آیا هنوز وقتِ آن نرسیده است که حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف تشریف بیاورند؟

من از این مردم تشکر می‌کنم، انسان واقعاً احساسِ خضوع می‌کند، انسان در برابرِ این مردمِ عزیز و شریف احساسِ کوچک بودن می‌کند.

بودجه سال ۹۹

مطالبی هم در ارتباط با بودجه داشتیم، با اینکه حضرت آقا بودجه سال ۹۸ را مبتلا به آشفتگی‌هایی می‌دیدند و ارشاد فرمودند که این بودجه را اصلاح کنید، نه دولت و نه مجلس اهتمامی نداشتند و بودجه‌ی ۹۹ هم همان نسخه‌ی ۹۸ است، درحالی که سندِ مهمّی که برجستگی یا بی‌توجّهیِ دولت‌ها را نشان می‌دهد همین مسئله‌ی بودجه و برنامه‌ی دقیقی است که در خزانه برای اداره‌ی مملکت پیش‌بینی می‌شود، در این مرحله باید اقتصاد مقاومتی محورِ طرحِ بودجه قرار می‌گرفت، متأسّفانه این کار نشده است، ۷۵ درصد بودجه‌ی عمومی را شرکت‌های دولتی که معلوم نیست چه مقدار هم مالیات می‌دهند و زیان‌دهیِ آن‌ها هم زیان‌دهیِ قابلِ ملاحظه‌ای است به خودشان اختصاص دادند و نتیجه‌ی آن این شد که بودجه‌ی نظامی و امنیتی و تحقیق در آن زمینه، بودجه‌ی آموزش و پرورش، بودجه‌ی حمایت از دهک‌های ضعیف آنگونه که متوقع است پیش‌بینی نشده است.

امیدِ آن داریم که مجلس در این زمینه بتواند گام‌هایی را بردارد.

مشکلات علامه شیخ ابراهیم زکزاکی

و این شیخ مظلوم در یک کشوری که قانون در آن اصلاً رعایت نشده است، علامه شیخ ابراهیم زکزاکی نه اسلحه‌ای بدست گرفته است، نه تعرّضی به حکومت داشته است، جرمِ ایشان تشیع است و اینکه عدّه‌ای پیروِ اهل بیت علیهم السلام شده‌اند، مدّت‌هاست که ایشان را در زندان نگه داشته‌اند، فرزندانِ ایشان را کشتند، سرِ ایشان مملو از ترکش است، تمامِ بدنِ عیالِ ایشان مملو از ترکش است، اخیراً هم از آن خانه‌ای که در آن حبس بودند به زندان منتقل شده‌اند و یک زن و مردِ پیر را در یک اتاقکِ کوچکی محبوس کرده‌اند که از بس تنگ است حتّی نمی‌توانند تکان بخورند، این اتاق حتّی لامپ ندارد، این بزرگواران را در تاریکی نگه داشته‌اند و اجازه‌ی ورودِ دوا و درمان و پزشک را به این بزرگواران نمی‌دهند، ای لعنت بر این سازمان‌های بی‌رحمِ بین المللی، ای لعنت بر ظالمین، ای نابود باد این وهابیّت، با این مظلوم و با این عالِمِ بی‌گناه چه کرده‌اند!

خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم می‌دهیم دستِ ظلم را کوتاه بگردان.

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ ۚ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا»[۱۰].


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه حمد، آیه ۶

[۳] سوره مبارکه حمد، آیه ۵

[۴] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۶ (الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ)

[۵] بحارالانوار، جلد ۳۷، صفحه ۹۳ (اِدفَعُوا أمواجَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ ، ما المُبتَلَى الَّذی استَدَرَّ بِهِ البَلاءُ بِأحوَجَ إلَى الدُّعاءِ مِنَ المُعافَى الَّذی لا یَأمَنُ البَلاءَ)

[۶] سوره مبارکه بقره، آیه ۴۵

[۷] الکافی (ط الإسلامیه)، جلد‏ ۳، صفحه ۴۲۲

[۸] سوره مبارکه ناس

[۹] سوره مبارکه زمر، آیه ۳۶ (أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ ۚ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ)

[۱۰] سوره مبارکه نصر