روزی پدر و مادرم برای ثبت نام من در کلاس اوّل راهنمایی و خرید روپوش بیرون رفتند. وقتی که برگشتند، پدرم روپوش و شلوار را به من داد و گفت: «دخترم! راضی نیستم و حلالت نمی‌کنم، اگر روزی بدون چادر یا مانتو تو را ببینم.»

باز هم به خاطر می‌آورم که به اتفاق یکی از دوستان، به زیارت ثامن الحجج (علیه السّلام) رفته بودیم. آن زمان من کلاس دوم دبستان بودم، به سنّ تکلیف نرسیده بودم و مانتو و مقنعه داشتم. پدرم به من می گفت: «اگر ان‌شا‌ء‌الله چادر هم سر کنی، زیباتر می‌شوی.»


رسم خوبان ۱۹ – غیرت دینی و تقیّد به ضوابط شرعی، ص ۸۱٫/ ره یافته‌ی عشق، ص ۱۷۲٫