سؤال: من سه پسر دارم که به ترتیب، بیست و یک سال، هفده سال، و چهارده سال دارند. پسر چهارده ساله من به گونه ای است که  اگر هر حرفی به او بزنیم، سریعاً عصبانی می شود. این حالت از هفت سالگی به بعد این اتّفاق افتاد؛ امّا در سنّ نوجوانی پرخاشگری اش بیشتر شده است؛ البته وقتی کوچکتر بود، برادرهایش یک مقدار سر به سر او می گذاشتند. می خواستم ببینم که ما در خانه باید چه طور با او رفتار کنیم؟

جواب:

معمولاً وقتی بچّه ها به سنّ نوجوانی می رسند، به دلیل تغییرات هورمونی که در بدنشان اتّفاق می افتد، بیشتر پرخاش می کنند. اصلاً دوره نوجوانی دوره تحوّل است و ما همیشه در تعریف این دوره می گوییم: تحوّلی است که در این سنین اتّفاق می افتد؛ لذا یکی از خاصیّت های این دوره این است که بچّه ها می خواهند استقلال به دست بیاورند و مستقل شوند.

از آن طرف، دیگران هم هنوز به فرزندی که در سنّ نوجوانی است یک نگاه کودکانه دارند و من همیشه می گویم که نوجوان ها معمولاً مظلوم هستند؛ چون از این دوره به بعد، نه آنها را در گروه کودکان قرار می دهند و نه در گروه بزرگ سالان و جوانان. آن ها معمولاً در این دوران چهار ساله در برزخ هستند.

از طرف دیگر هم چون نوجوانی دوره تحوّل و دوره انتقال است، معمولاً برای این که نوجوان ها خودی نشان بدهند و ابراز وجود کنند، با اطرافیان خود می جنگند؛ خصوصاً اگر اطرافیان نتوانند آنها را درک کنند. مخصوصاً در خانواده هایی نظیر مورد سؤال که دو برادر بزرگتر هم وجود دارد و بالاخره آنها هم می خواهند برای خودشان قدرت نمایی هایی داشته باشند یا حتّی گاهی اوقات به برادر کوچکتر بگویند کارهای ما را هم انجام بده! از این طرف این برادر کوچکتر هم که به سمت استقلال طلبی می رود، لذا حرف های دیگران در روح و روان او تاثیر منفی می گذارد و حالت های عصبی و پرخاشگری، در او دیده می شود.

درک کردن نوجوان

مهمترین نکته ای که والدین باید به آن توجّه کنند و آن را رعایت کنند، این است که باید نوجوان را درک کرد؛ چراکه این حالت عصبانیّت و پرخاشگری نوجوان، شبیه آتش زیر خاکستر است که یک تلنگر می خواهد، تا برافروخته شود؛ لذا ما نباید بگذاریم که به آن مرحله برسد.

پرهیز از امر و نهی زیاد

اولاً باید امرو نهی را نسبت به این شخص کم کنند؛ یعنی از جملاتی که در آن امر و نهی وجود دارد، مانند: بخواب، درست را بخوان، تلویزیون را خاموش کن، نباید استفاده شود و باید جملات، رنگ و بوی دوستانه ای پیدا کند؛ یعنی به جای این که به او بگوییم: تلویزیون را خاموش کن، بگوییم: پسر خوبم! الان وقت خواب است؛ اگر صلاح می دانی و دوست داری، این تلویزیون را خاموش کن؟ این گونه با او صحبت کنید تا آن آتش زیر خاکستر را شعله ور نکنید.

پرهیز از سرزنش

نکته بعد این است که این مادر بزرگوار باید به برادران ایشان بگوید که از سرزنش او بپرهیزند. از آنجا که بچّه ها علاوه بر این که در این دوران تحوّلات روحی پیدا می کنند، تحوّلات جسمی هم پیدا می کنند، مثلاً وقتی تن صدای او تغییر می کند، در این هنگام برادر بزرگتر ممکن است او را سرزنش کند و باعث شود که حالت های عصبی در نوجوان اتّفاق بیفتد.

همچنین آنها سعی کنند که به برادرهای بزرگتر بگویند: شما کاری به او نداشته باشید؛ مادر او من هستم و من می دانم با او چه طور رفتار کنم؛ اگر هم می خواهید نکته ای را به او بگویید، آن را به من بگویید تا خود من به آن رسیدگی کنم. به عنوان مثال برادرش مواردی مثل درخواست خرید نان را  به او نگوید؛ بلکه خود مادر بگوید؛ چراکه مادرها بهتر می دانند که با هر فرزندی چه طور رفتار کنند و می توانند ارتباط بهتری با او برقرار کنند.