غلو در  ابن تیمیّه و محمد بن عبد الوهاب

وهابیان و حنابله درباره ابن تیمیّه، یکی دیگر از رهبران و پیشوایان خود نیز به غلو و نقل خرافات پرداخته و مطالب غیر واقعی و دروغ را به او نسبت داده اند.

وهابی ها به ابن تیمیّه لقب «شیخ الإسلام» داده و تلاش می کنند این لقب را در او منحصر کرده و به هیچ شخص دیگری اطلاق نکنند.[۱]

آیا مقام و درجه ابن تیمیّه از احمد بن حنبل، ابوحنیفه، شافعی، مالک، بخاری، مسلم، ابن عبدالبر قرطبی مالکی و ابن حزم اندلسی و بسیاری از علمای سلف بالاتر است؟

آیا رتبه ابن تیمیّه از تابعین بالاتر است؟

آیا جایگاه ابن تیمیّه از جایگاه خلفا بالاتر است؟

آیا انحصار این لقب در ابن تیمیّه غلو نیست؟

احمد بن ابراهیم واسطی، متوفای ۷۱۱ هجری قمری، در کتاب «التذکره و الأعتبار و الإنتصار للأبرار»، ابن تیمیّه و شاگردان و پیروان او را با الفاظ و القابی خطاب قرار داده است که اگر شیعیان یا دیگر مسلمانان، پیشوایان و پیروان خود را با آن الفاظ و القاب خطاب قرار دهند، بی درنگ به غلو متهم خواهند شد. به بخشی از این الفاظ و عبارات توجه کنید.

احمد بن ابراهیم واسطی، درباره ابن تیمیّه می گوید: «شیخنا السید الإمام الهمام، محیی السنه و قامع البدعه، ناصر الحدیث، مفتی الفرق الفائق عن الحقائق و موصلها بالأصول الشرعیّه للطالب الذائق، الجامع بین الباطن و الظاهر، فهو یقضی بالحق ظاهراً و قلبه فی العلا قاطن أنموذج الخلفاء الراشدین و الائمه المهدیین، الشیخ الإمام تقی الدین أبوالعباس أحمد بن تیمیّه،… أعادنا الله برکته». وی شاگردان ابن تیمیّه را نیز با عبارت «الأخوان فی الله، الساده العلماء و الائمه الأتقیاء» مخاطب قرار داده و در ادامه می نویسد: «أصبحتم إخوانی تحت سنجق رسول الله صلّی الله علیه و آله إن شاءالله مع شیخکم و أمامکم و شیخنا و إمامنا المبدوء و بذکره رضی الله عنه، قد تمیّزتم عن جمیع أهل الأرض فقهائها و فقرائها و صوقیتها و عوامها بالدین الصحیح…

حتّی کشف الله لنا و لکم بواسطه هذاالرجل حقیقه دینه الذی أنزله الله من السماء… هذا و أنتم إذا عرفتموه من حیثیه الأمر الشرعی الظاهر، فهنا قوم عرفوه من حیثیه الأمر الباطن… و نفوذه من الظاهر ألی الباطن و من الشهاده إلی الغیب و من الغیب إلی الشهاده و من عالم الخلق إلی عالم الأمر و غیر ذلک ممّا لا یمکن شرحه فی کتاب».

«فشیخکم عارف بأحکام أسمائه و صفاته الذاتیه و مثل هذا العارف قد یبصر ببصیرته تنزل الأمر بین طبقات السماء و الأرض… فالناس یحسون بما یجری فی عالم الشهاده و هؤلاء بصائرهم شاخصه إلی الغیب ینظرون ما تجری الأقدار یشعرون بها أحیاناً عند تنزلها، فو الله! ثمّ والله! ثمّ والله! لم یر تحت أدیم السماء مثل شیخکم علماً و عملاً و حالاً و خلقاً و اتباعاً و کرماً و صلاحاً فی حق نفسه… ما رأینا فی عصرنا هذا من تستجلی النبوّه المحمدیّه و سننها من أقواله و أفعاله ألّا هذا الرجل…»

وی در ادامه برای شناخت بهتر ابن تیمیّه، مردم را به نماز و تهجد دعوت کرده و تنها راه شناخت ابن تیمیّه را ارتباط بهتر با خدا دانسته است.

احمد بن ابراهیم با این همه غلو در حق ابن تیمیّه، شاگردان و پیروان وی، متذکر می شود که درباره ابن تیمیّه ادعای عصمت نمی کند!!! و توصیه می کند که انسان در مدح و ذمّ دیگران نباید اسیر هوای نفس شود، بلکه به عدالت رفتار نموده و باید از افراط پرهیز نمود!!!

وی علمای معاصر و مخالف ابن تیمیّه را به دیوانگی، نفهمی، دروغگویی و… متهم کرده و در پایانِ رساله از خداوند طلب مغفرت می کند!!![۲]

برای ملاحظه موارد دیگری از غلو حنابله و سلفیان در مورد علمای خود، به شرح حال ابوالحسن علی بن عمرو بن علی حرانی حنبلی متوفای ۴۸۸ هجری قمری و ابوالفرج عبدالواحد بن محمد شیرازی معروف به مقدسی مراجعه شود.

محمد بن عبدالوهاب

وهابیان در معرفی شخصیت و جایگاه محمد بن عبدالوهاب یکی دیگر از رهبران خود نیز به غلو پرداخته و از وی با تعابیری همچون «الذی افتخرت به أمّه محمد علی سائر الأمم»، «العالم الربانی»، «الصدیق الثانی»، «مجدد الدعوه الإسلامیه»، «أوحد العلماء» و «شیخ الوجود» یاد کرده اند.

وهابیان شخصیت و زندگی محمد بن عبدالوهاب را با شخصیت و زندگی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله مقایسه کرده و با تعبیر «غزوه» از جنگ های محمد بن عبدالوهاب، جنگ های وی را بیشتر و مهم تر از غزوات پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله می دانند.

یکی از وهابیان می گوید: هنگامی که غزوات محمد بن عبدالوهاب بامشرکان جزیره العرب را مطالعه می کردیم، چشمانمان سرشار از اشک می شد. گویا غزوات پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله با مشرکان صدر اسلام را مطالعه می کردیم و با خود می گفتیم: غزوات محمد بن عبدالوهاب از غزوات پیامبر بیشتر است زیرا محمد بن عبدالوهاب در طول ۲۰ سال یش از ۳۰۰ غزوه با مشرکان داشت، در حالی که غزوات پیامبر در طول ۱۰ سال، این مقدار نبوده است.

وی در ادامه می نویسد: هنگامی که سیره و تاریخ محمد بن عبدالوهاب را مطالعه می کردیم، گویا در حال مطالعه سیره و تاریخ پیامبر بودیم و معتقد بودیم دشمنان محمد بن عبدالوهاب بیشتر و بدتر از دشمنان رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله بودند.[۳]

آن چه ملاحظه کردید بخشی از معتقدات، خواب ها و روایات دروغ و جعلی است.

که حنابله جهت بالا بردن مقام و شخصیت احمد بن حنبل، ابن تیمیّه، محمد بن عبدالوهاب و سایر علمای حنبلی و پیروی افراد بیشتری از مذهب حنابله، جعل کرده و آن ها را در میان عموم مسلمانان منتشر کردند. جهت آشنایی بیشتر با غلو حنابله و وهابی ها، به منابعی که این مطالب را نقل کردیم، مراجعه شود.

کسانی که مسلمانان را با شدت و خشونت از زیارت قبور، توسل و تبرک نهی می کنند، چرا قبر و قلم احمد بن حنبل را منشأ برکات و زیارت قبر او را دارای ثواب و پاداش دانسته و دعا در کنار قبرش را مستجاب می دانند؟

چرا وهابیان خار کوچک را در چشم دیگران می بینند اما تنه درخت را در چشم خود نمی بینند؟!

چرا غلو درباره پیشوایان خود را مورد نقد و بازبینی قرار نمی دهند و تنها به عیوب دیگران پرداخته و آنان را به اتهام غلو، تکفیر می کنند؟!

آیا آنچه وهابیان و سلفیان در مورد رهبران و پیشوایان خود می گویند و در کتاب هایشان نقل می کنند و به آن معتقد هستند، غلو نیست؟

 

 منبع: کتاب شناخت وهابیت/نجم الدین طبسی


 

[۱]– حسن بن فرحان مالکی، قراءه فی کتب العقائد المذهب الحنبلی نموذجا:ص۱۵۶٫

[۲]– همان، ص۱۵۶-۱۵۸٫

[۳]– عصام العماد، نقد الشیخ محمد عبدالوهاب من الداخل: ص۹-۱۵٫