اگر هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال نهایى است، چرا خداوند همه کمالات را یک جا و بدون دردسر به او نداد؟
واقعیت این است که قبل از آفرینش انسان، از یک سو موجودات جاندار و بى جان (مانند سنگ، گیاه و حیوان) وجود داشته اند که هر کدام با ویژگى هاى خاصى در این جهان، به صورت ایستا یا متحرک، آفریده شده بودند. از سوى دیگر موجودات غیرمادى مانند فرشتگان، وجود داشتند که هر کدام با مسئولیت و وظیفه خاصى، نقشى در جریان حیات این دنیا ایفا مى کردند. علاوه بر آن دو گروه، خداوند متعال انسان را با اختیارات گسترده تر، آفرید، به طورى که با بهره بردارى از امکانات جهان هستى، توانایى حضور در عرصه هاى مختلف را داشته باشد و امکان سقوط به پایین ترین درکات تا صعود به بالاترین درجات مراتب کمال براى او وجود داشته باشد. به گونه اى که بتواند با اختیار خود پست تر از حیوان گردد و یا لیاقت تعلیم فرشتگان را داشته باشد.
چنان که قرآن مجید در معرفى انسان هاى پست مى فرماید: «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ»؛[۱] «آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند. [آرى] آنها همان غافل ماندگانند».
و از سوى دیگر خداوند متعال حضرت آدم (علیه السلام) را به عنوان نماد آدمیت به مقامى رساند که معلم فرشتگان شد. «قالَ یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ»؛[۲] «فرمود: اى آدم! ایشان [فرشتگان] را به اسامى آنان خبر ده».
این ویژگى انسان که با آگاهى و اختیار بتواند به بالاترین مرتبه کمالى برسد موجب شده است که مقام خلافت الهى شایسته او باشد. این در حالى است که قبل از آفرینش حضرت آدم، موجوداتى همانند فرشتگان وجود داشتند که یکجا و بدون دردسر مرتبه خاصى از کمالات را دارا بوده اند. اما خداوند انسان را با این ویژگى آفرید که تحول و تکامل خویش را با تلاش، برنامه ریزى و اراده خویش ساماندهى کند.
در حدیث آمد که خلاق مجید
خلق عالم را سه گونه آفرید
یک گروه را جمله عقل و علم و جود
آن فرشته است و نداند جز سجود
نیست اندر عنصرش حرص و هوا
نور مطلق زنده از عشق خدا
یک گروه دیگر از دانش تهى
همچو حیوان از علف در فربهى
او نبیند جز که اصطبل و علف
از شقاوت مانده است و از شرف
و آن سوم هست آدمیزاد و بشر
از فرشته نیمى و نیمش ز خر
نیم خر خود مایل سفلى بود
نیم دیگر مایل علوى شود
تا کدامین غالب آید در نبرد
زین دوگانه تا کدامین برد نرد[۳]
براساس آنچه گذشت روشن مى شود که کمالات اختیارى در میان مخلوقات، رتبه اى فراتر از کمالات غیراکتسابى دارد. بنابراین اگر انسان صالح در میان مخلوقات، از همه حتى فرشتگان بالاتر رفته و خداوند همه جهان را در خدمت آدمى قرار داده است؛ براى این است که او به کمالاتى برتر (کمالات اختیارى و اکتسابى) دست مى یازد و یکجا دادن همه کمالات، به معناى نفى کمالات اختیارى است؛ چنین چیزى مستلزم تغییر ماهیت انسان به صورت موجوداتى شبیه فرشتگان مى باشد و موجب ایجاد تحول اساسى در نظام دنیاست، به طورى که دنیا بدون فراز و نشیب و گونه هاى مختلف انسانى خواهد بود. و مستلزم ایجاد دگرگونى در نظام آخرت نیز مى باشد و مواقف قیامت معنایى نخواهد داشت. در این صورت نیازى به آفرینش موجودى به نام انسان نبود بلکه فرشتگان از قبل بودند در حالى که امتیاز انسان آن است که در میان این همه فراز و نشیب هاى دنیا و قدرت انتخاب خوبى ها و بدى ها، مسیر خویش را طى کند و استحقاق پاداش و یا مجازات را به دست آورد.
پرسش و پاسخ ها «راز آفرینش» / مؤلف:حمیدرضا شاکرین
دفتر نشر معارف
پی نوشت ها
[۱] – اعراف ۷، آیه ۱۷۹ .
[۲] – بقره ۲، آیه ۳۲ .
[۳] – مولوى ؛ این شعر بر گرفته از حدیث امیرالمؤمنین است (وسائل الشیعه ، ج ۱۱، ص ۱۶۴)
پاسخ دهید