هیچگاه در صدد سوء استفادههای شخصی از مقام خود برنیامد و حتی اجازه نداد تا در دوران ترکتازی تروریسم، برای او محافظی تعیین شود. برادر امیر کعبی که مدت ۴ روز جهت محافظت همراه ایشان بوده، میگوید: «وقتی به او اطلاع دادم که میخواهم محافظ او شوم، مجید پرسید محافظ برای چه؟» من گفتم: «شما با روزنامهها و با تلویزیون مصاحبه داشتید و علاوه بر مقام مهمی که دارید، شناسایی شدهاید و احتمال ترور شما زیاد است.» او خندید و گفت: «کسی نیست که ما را ترور کند. اگر قرار باشد که شهید شوم، آن هم با خداست.» من فقط چهار روز به عنوان محافظ همراه او بودم. بعد او گفت: «لازم نیست یک پاسدار بیکار شود و همراه من بگردد. شما باید کار بهتری که از دستتان برمیآید انجام دهید.» سپس مرا به دنبال مأموریتهای دیگر فرستاد.
رسم خوبان ۲۰ – فروتنی و پرهیز از خودبینی، ص ۱۲۸٫ / اسوهی مقاومت، صص ۳۲ – ۳۱٫
پاسخ دهید